معرفی فیلم و سریال: منطقهٔ مورد علاقه – The Zone of Interest

معرفی فیلم و سریال: منطقهٔ مورد علاقه – The Zone of Interest

مسعود سخایی‌پور، LJI Reporter – ونکوور فیلم «منطقهٔ مورد علاقه» یا «منطقهٔ دلخواه» به کارگردانی جاناتان گلیزر در سال ۲۰۲۳ ساخته شده است. در این فیلم زاندرا هوله، کریستیان فریدل، فریا کرویتزکام، رالف هرفورث و مکس بک به هنرمندی پرداخته‌اند. فیلم، اقتباس آزادی است از رمانی به‌همین نام از مارتین اِیمیس که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد. این فیلم که محصول مشترک بریتانیا، لهستان و ایالات متحدهٔ آمریکاست، برای اولین‌بار در جشنوارهٔ کن ۲۰۲۳ اکران…

بیشتر بخوانید

از نمایشنامه‌خوانی‌ای در کافه‌تریای تئاتر شهر تهران تا نمایش فیلم در سینماتک ونکوور – گفت‌وگو با آریو خاکپور، نویسنده و کارگردان فیلم «ناگهان سرْبریده»

از نمایشنامه‌خوانی‌ای در کافه‌تریای تئاتر شهر تهران تا نمایش فیلم در سینماتک ونکوور – گفت‌وگو با آریو خاکپور، نویسنده و کارگردان فیلم «ناگهان سرْبریده»

مسعود سخایی‌پور، LJI Reporter – ونکوور عکس‌ها: جِی آلدرسن (Jay Alderson) در شمارهٔ گذشته مطلبی داشتیم با عنوان «داستان شکل‌گیری یک فیلم: ناگهان سرْبریده» که در آن مجید سجادی تهرانی به علاقه و انگیزهٔ قوی آریو خاکپور، هنرمند چندرشته‌ای، کارگردان، نمایشنامه‌نویس و دراماتورژ، برای ساخت این فیلم پرداخته بود. علاقه‌ای که ریشه‌اش به حضور اتفاقی آریوی نوجوان در اجرای نمایشنامه‌خوانی‌ای دانشجویی در اواخر دههٔ هفتاد شمسی برمی‌گردد. او چنان مجذوب نمایشنامهٔ «ناگهان، هذا حبیب‌الله مات…

بیشتر بخوانید

پروژهٔ اجتماعی (۹۹) – سومالی خونین

پروژهٔ اجتماعی (۹۹) – سومالی خونین

مژده مواجی – آلمان صدای کودکی از راهرو آمد. از صندلی بلند شدم و به راهرو رفتم. زوج جوانی با کالسکه آنجا ایستاده بودند که به آن‌ها وقت داده و منتظرشان بودم. با هم به اتاق کارم رفتیم. به پسرکی که در کالسکه نشسته بود، نگاهی کردم و هر دومان به هم لبخندی زدیم؛ پسرکی با چشم‌ها و موهای سیاه فرفری مانند پدرش. پدرش هم لبخندی زد و گفت: «از هفتۀ پیش او را در مهدکودک…

بیشتر بخوانید

پروژهٔ اجتماعی (۷۹) – توفان مهسا

پروژهٔ اجتماعی (۷۹) – توفان مهسا

مژده مواجی – آلمان روی دکمۀ پرینت کلیک کردم و بلند شدم تا برگۀ چاپ‌شده را از اتاق دستگاه کپی بیاورم. یکی از همکارانم آنجا بود. کاغذهای کپی‌شده‌اش را از دستگاه برداشت و پرسید: – از ایران چه خبر؟ جلسۀ کاری‌مان تمام شد. وسایلمان را جمع کردیم که به خانه برویم. همکار دیگرم با چهره‌ای نگران پرسید: – از ایران چه خبر؟  به بازار هفتگی محله رفتم. آنجا دوستان آلمانی را دیدم، پرسیدند: – از ایران…

بیشتر بخوانید

معرفی فیلم و سریال: گلاب – Rosewater

معرفی فیلم و سریال: گلاب – Rosewater

مسعود سخایی‌پور، LJI Reporter – ونکوور   کارگردان: جان استوارت بازیگران: گائل گارسیا برنال، کیم بودنیا، شهره آغداشلو، کلر فوی، گلشیفته فراهانی فیلم‌نامه: جان استوارت، بر اساس رمان مستند «سپس آن‌ها به سراغ من آمدند» نوشتهٔ مازیار بهاری برندهٔ مشترک جایزهٔ آزادی بیان از سوی هیئت ملی بازبینی فیلم آمریکا، به‌همراه فیلم سلما، در سال ۲۰۱۴ داستان فیلم فیلم‌نامهٔ این فیلم بر اساس کتاب «سپس آن‌ها به سراغ من آمدند» نوشتهٔ مازیار بهاری، روزنامه‌نگار ایرانی-کانادایی،…

بیشتر بخوانید

هنردرمانی

هنردرمانی

دکتر سعید ممتازی، مشاور و روان‌درمانگر* – ونکوور پیشینه نخستین ریشه‌های هنردرمانی در اواخر سدهٔ نوزدهم با «فرانتس سیزک» – دانشجوی هنر و بعدها معلم نقاشی – و با نقاشی آزاد کودکان شکل گرفت. این هنرمند پیشرو اتریشی، اعتقاد داشت که کودکان در هنر، آزادانه احساسات خود را بروز‌ می‌دهند. سیزک که در سال ١٨٨۵ وارد آکادمی هنرهای زیبا در وین شده بود، در دوران دانشجویی با خانواده‌ای که چند فرزند داشتند زندگی می‌کرد. بچه‌ها…

بیشتر بخوانید

پروژهٔ اجتماعی (۷۲) – نام مادر، نام پدر

پروژهٔ اجتماعی (۷۲) – نام مادر، نام پدر

مژده مواجی – آلمان زنگ زد که می‌خواهد پیشم بیاید و نیاز به مشاوره و تکمیل مدارکش دارد. زیاد پیش می‌آید که مراجعان بعد از اتمام دورۀ مشاوره با ما دوباره تماس بگیرند و هنوز نیاز به کمک داشته باشند.  چند ماهی از کوچینگ شغلی‌ای که با او داشتم، گذشته بود. در آن مدت آرزویش این بود که پدر و مادرش را که در سوریه زندگی می‌کردند، دوباره ببیند. مدت کوتاهی بعد از کوچینگ در تماس…

بیشتر بخوانید

پروژهٔ اجتماعی (۶۴) – دوشنبۀ دلگیر

پروژهٔ اجتماعی (۶۴) – دوشنبۀ دلگیر

مژده مواجی – آلمان اولین روز هفته در حالت معمولی چنگی به دل نمی‌زند. بعد از دو روز تعطیلی آخر هفته، روز کاری شروع می‌شود و باید یواش‌یواش وارد هفتۀ جدید شد، مانند گرم‌شدنِ آهسته‌آهستهٔ موتور ماشین در زمستان، این اولین روز هفته طور دیگری شروع شد. به سراغ ایمیل‌های انباشه‌شدۀ دوشنبه رفتم. ایمیل‌هایی که چند روز گذشته به صندوق ایمیل سرازیر شده‌‌ بودند. مشغول خواندن آن‌ها که شدم، تلفن زنگ زد. اسمش را روی صفحۀ…

بیشتر بخوانید

پروژهٔ اجتماعی (۶۱) – واژهٔ سوزندهٔ اسید

پروژهٔ اجتماعی (۶۱) – واژهٔ سوزندهٔ اسید

مژده مواجی – آلمان همکارم می‌گوید: – چه مُراجع کوشایی داری. فعال‌بودنش انگیزهٔ کاری ما را بالا می‌برد.  مراجعم صبح زود ساعت هشت، مثل همیشه سرِ وقت به جلسهٔ کوچینگ شغلی آمد. کمتر مراجعی تمایل به حضور در چنین ساعتی دارد. اکثراً ساعت نُه به‌بعد را ترجیح می‌دهند.  وارد اتاق که شد، ماسکش را برداشت، کاپشنش را آویزان کرد، دامن پشمی‌اش را مرتب کرد و روی صندلی روبرویم نشست. از آشپزخانه برای هر دومان قهوه آوردم…

بیشتر بخوانید

کلوپ بیلیارد آرزو – داستانی از خسرو دوامی

کلوپ بیلیارد آرزو – داستانی از خسرو دوامی

خسرو دوامی – آمریکا ما هفت نفر بودیم که با هم از ایران فرار کردیم. من بودم و رفیقم قدرت و پسر دوساله‌اش ارانی، مسعود خان بود و حسین ترابی، فریدون محرابی و همسرش نیلوفر. بین ما، قدرت چپی بود، اما من از سیاست می‌ترسیدم و دلم می‌خواست نویسنده شوم. مسعود خان می‌گفت افسر فراری نیروی هوایی بوده. حسین ترابی طرفدار سلطنت بود؛ خود را تاجر فرش معرفی می‌کرد و نوازندهٔ ویولون در ارکستر گل‌های…

بیشتر بخوانید
1 2 3 4 5 6 7