دکتر سرمد مهربد – ونکوور نظمدادن و خلوتکردن وسایل غیرضروری (جمعوجور کردن) یک ملک قبل از ارائه برای فروش از یکسو به فروشندگان کمک میکند تا خانهای تمیزتر داشته باشند و بهسرعت بهسمت بستهبندی بروند، و از سوی دیگر، این کار کمک میکند تا ملک آمادهشده برای فروش، جلوه و جذابیت بیشتری در چشم خریدار داشته باشد. «استیجینگ به مفهوم چیدمان نیست، بلکه بهمفهوم قراردادن خانه و معماری آن در بهترین شرایط نوری است.» استیجینگ،…
بیشتر بخوانیدنتایج جستجو برای: اتاق مشاوره
داوری یعنی چه؟
زهرا جناب – ونکوور در دو شمارهٔ گذشته در مورد میانجیگری در حقوق خانواده با شما صحبت کردیم. بهطور خلاصه، میانجیگری فرایندی داوطلبانه است که طی آن یک میانجی آموزشدیده بهعنوان شخص ثالث بیطرف عمل کرده و به طرفین در تشخیص مسائل اصلی و یافتن راهحلّی که مورد قبول هر دو طرف باشد، کمک میکند. من بهعنوان میانجی حقوق خانواده آموزش دیدهام و بر این اساس قادرم که به طرفین جهت پیداکردن راهحلّی که منافع…
بیشتر بخوانیدسلینا رابینسون، نامزد حزب BC NDP در حوزهٔ کوکئیتلام–ملاردویل به پرسشهای رسانهٔ همیاری پاسخ میدهد
انتخابات سرنوشتساز استانی بریتیش کلمبیا در سال ۲۰۱۷ در تاریخ ۹ مه (May) برگزار میشود. انتخاباتی که اینبار شاهد رقابتی بسیار نزدیک بین احزاب مهم این استان یعنی بیسی لیبرال، بیسی اندیپی و بیسی گرین است. در چند شمارهٔ اخیر به بررسی دلایل و لزوم مشارکت در این انتخابات از جنبههای گوناگون و همچنین به بررسی مواضع احزاب مختلف دربارهٔ مسائل کلیدی در این انتخابات و نیز رویکرد آنان به نیازهای مهاجران و بالاخص…
بیشتر بخوانیدچرا خانههای خالی دیرتر به فروش میرسند؟
دکتر سرمد مهربد – ونکوور هر روز صبح خوراک رسانهها هکتارهکتار خانههای خالیاند که مشاوران املاک و مستغلات برای فروش، مطالبی در مورد آنها مینویسند. اتاقهای خالی، ناهارخوریها، آشپزخانهها و سالنهای خالی که بههیچ عنوان دیدن عکسهایشان علاقهای برنمیانگیزد. با نیمنگاهی به عکسها و توضیحات مکتوبشان، ممکن است فکر کنید چرا این عکسها تفاوت چندانی با هم ندارند و حس تحسینتان را برنمیانگیزند. اینها خانههاییاند عاری از حس، طعم، بو و در بیانی ساده عاری…
بیشتر بخوانیدخانم هیچ – داستان کوتاهی از مریم اسحاقی
دکتر مریم اسحاقی – ایران (۱) سوئیچ را که میچرخانم، خانم هیچ میآید مینشیند کنارم و در ماشین را گرومب میبندد و میگوید: «حالم بهم میخوره از سر و ریختت! مانتوی دیگهای نداشتی تنت کنی؟ مانتوی کوتاه میپوشیدی، راحتتر نبودی؟» میگویم: «توی محیط کار؟ آخه اون برای بیرونِ شهره.» ابرو بالا میاندازد و لب و لوچهاش را آویزان میکند: «تو هم با این حرفا! میدونی مشکلت چیه؟ همهش توی قید و بند اینی که دیگران…
بیشتر بخوانید