مهرخ غفاری مهر – ونکوور «زندگی برای هر دو جنسیت، در اینموقع به هر دو آنها نگاه میکردم که شانهبهشانه در پیادهرو در حرکت بودند، طاقتفرسا و دشوار است، مبارزهای همیشگی است. مستلزم شهامت و قدرت عظیمی است. شاید برای ما موجودات اسیر وهم و خیال بیش از هر چیز مستلزم اعتمادبهنفس است. بدون اعتمادبهنفس مثل بچههای شیرخوارهایم. ولی چگونه میتوانیم این کیفیت نامحسوس را که در عین حال اینقدر باارزش است بهسریعترین روش بهوجود آوریم؟…
بیشتر بخوانیدادبیات
گزارشی از مراسم یادبود ایرج پزشکزاد در پاریس
برگرفته از کتاب گلگشت خاطرات، نوشتهٔ زندهیاد ایرج پزشکزاد* (متن از روی نوار پیاده شده است) – خانمها، آقایان. با سلام، بنده خدمتگزار شما خردیار، بهنام انجمن فرهنگی گوهر سخن، از تشریففرمائیتان به این مجلس سپاسگزاری میکنم. بهطوری که میدانید، یکی از برنامههای انجمن ما، در جهت اشاعه و ترویج ادب و فرهنگ ایرانزمین، ادای احترام و بزرگداشت ادبا و شعرا و هنرمندانی است که ما را ترک کردهاند و در این زمینه جلسات متعددی…
بیشتر بخوانیددرگذشت بکتاش آبتین، واکنشهای جهانی به آن و گزارش مراسم ونکوور
مسعود سخاییپور، LJI Reporter – ونکوور ظهر روز شنبه، هجدهم دی ماه ۱۴۰۰ برابر با ۸ ژانویهٔ ۲۰۲۲ بکتاش آبتین، شاعر، فیلمساز، و عضو برجستهٔ کانون نویسندگان ایران درگذشت. در بخشی از بیانهٔ کانون نویسندگان ایران که بههمین مناسبت در همان روز ۱۸ دیماه منتشر شد، آمده است: «بکتاش آبتین روز ۱۲ آذر ماه با علائم آشکار کرونا به بهداری زندان اوین مراجعه کرد و تا سه روز بعد از آن بدون دریافت هیچ درمانی…
بیشتر بخوانیدیادداشت سردبیر: وداع با خالق «داییجان ناپلئون»
سیما غفارزاده – ونکوور چهارشنبهٔ هفتهٔ گذشته، ۱۲ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ایرج پزشکزاد، نویسنده و طنزپرداز بنام ایرانی، در سن ۹۴ سالگی در شهر لس آنجلس آمریکا درگذشت. پزشکزاد در سال ۱۳۰۶ از پدری پزشک و مادری معلم در تهران به دنیا آمد. پدرش حسن پزشکزاد و مادرش شاهزاده فکری ارشاد، دخترِ مؤیدالممالک فکری ارشاد، نمایشنامهنویس و روزنامهنگار عهد مشروطه و صاحب روزنامهٔ صبح صادق و روزنامهٔ ارشاد، بود. معزدیوان فکری، هنرپیشه، کارگردان و نویسندهٔ سینمای ایران…
بیشتر بخوانیدچند شعر از مینا احمدی
مینا احمدی – ایران ۱ قفس از آفتاب پر میشود میلههای زندان از سایهها هر کدام شعری است نانوشته! چطور بگویم، حالت خوب است وقتی گلوله میبارد بهجای باران چگونه بدن زنانه بر خشکی گودال سرخ بیحس میشود. ۲ چگونه میشود زمستان چهلساله شود؟ بهار را در آستانهٔ ورودش به دروازهٔ شهر جادو کنند؟! من اما، باور ندارم که دلتنگ بهار باشم و هر بهار آغاز زمستانی دیگر باشد! ۳ از جهانی که…
بیشتر بخوانیددر جستوجوی بهشت – نمیدانم آنهایی که میمیرند کجا میروند، اما میدانم که کجا میمانند
بهیاد جانباختگان پرواز ابدی ۷۵۲ آرام روانشاد – ایران بامداد ۱۸ دی ماه ۹۸ بود، شهر هنوز بیدار نشده و بسیاری از ما در خواب ناز بودیم. نمیدانستیم که بهزودی قرار است یکی از هولناکترین خبرهای زندگیمان را بشنویم. هنوز بعد از دو سال از یادآوری آن روز صبح چنان بر خودم میلرزم که هیچچیز نمیتواند مرا گرم کند. خبری جانکاه که پس از آن قرار نبود دیگر هیچچیز شبیه قبل از آن باشد. ما خواب…
بیشتر بخوانیدتلفیقی ناب از ثبت تاریخی فاجعهای هولناک با انتقال حس درد و رنج طاقتفرسای بازماندگان
معرفی کتاب «به کییف که رسیدم زنگ میزنم» اثر منیرو روانیپور مسعود سخاییپور، LJI Reporter – ونکوور ژانویهٔ سال ۲۰۲۱ و در نخستین سالگرد سرنگونکردن پرواز ۷۵۲، گزارشی در شمارهٔ ویژهٔ پرواز ۷۵۲ رسانهٔ همیاری منتشر شد دربارهٔ برگزاری کلاسهای خاطرهنویسی منیرو روانیپور، نویسندهٔ ساکن آمریکا، برای بازماندگان قربانیان این پرواز. کمتر از یکسال بعد و در دسامبر ۲۰۲۱ منیرو روانیپور کتاب «به کییف که رسیدم زنگ میزنم، داستان خاطرهها» را که حاصل آن کلاسهاست…
بیشتر بخوانیددر جستوجوی بهشت – رفتن، گریزگاه امنِ آدمها
داستانهایی بر مبنای واقعیت از انسانهایی که تنها به رفتن فکر میکنند آرام روانشاد – ایران از لحظهای که سوار ماشین میشود، دستمال دستش است و دارد گریه میکند. اشکهایش بیآنکه بند بیایند همینطور جاریاند. هر چند ثانیه یکبار میگوید ببخشید و توی دستمالش فین میکند. سر و وضع بسیار شیکی دارد. پالتو و چکمههایش جار میزند که از برندهای معروف و گراناند. وسط هقهقهایش میگوید: «ببخشید. حالم خیلی خیلی بد است. نمیتوانم. دست خودم نیست….
بیشتر بخوانیدمروری بر داستان سنگر و قمقمههای خالی اثر بهرام صادقی – بهمناسبت ۱۵ دی (۵ ژانویه) زادروز این نویسندهٔ معاصر
مهرخ غفاری مهر – ونکوور از بهرام صادقی (دی ۱۳۱۵- آذر ۱۳۶۳) یک داستان بلند بهنام ملکوت و یک مجموعهداستان کوتاه بهنام سنگر و قمقمههای خالی به جای مانده است. بهرام صادقی بهویژه با داستانهای ملکوت، سنگر و قمقههای خالی، و خواب خون جای پای خود را در جمع نویسندگان ایرانی صاحبسَبک، محکم کرده است. مجموعهداستان سنگر و قمقمههای خالی شامل داستانهای کوتاه او است که در سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۶ نوشته شده است؛ سالهای پس…
بیشتر بخوانیدداستانخوانی، بحث انتقال تجربیات و رونمایی کتاب جدید استاد محمد محمدعلی
گزارشی از اولین کارگاه داستاننویسی ونکوور بهصورت حضوری و آنلاین پس از شروع همهگیری سیما غفارزاده – ونکوور تازهترین نشست ویژهٔ کارگاه داستاننویسی در تاریخ ۱۴ دسامبر ۲۰۲۱، و برای اولین بار پس از شروع همهگیری کووید بهصورت حضوری و آنلاین برگزار شد. این نشست در کارگاه هنرِ جمال کردستانی، از اعضای کارگاه داستاننویسی، برگزار شد و قرار بر این است که اگر محدودیتهای کووید اجازه دهد، سهشنبههای آخر هر ماه جلسات کارگاه بهصورت حضوری…
بیشتر بخوانید