همراه با پیشنهاد جایگزین برای چند واژهٔ بیگانه دکتر محمدرضا رخشانفر – ونکوور پس از اشتقاق و مرکبسازی، به روش افزایش بار معنایی میرسیم. این روش واژهسازی در واقع نساختنِ واژه است، به این معنا که ما بهجای ساختن یک واژهٔ جدید، بار معنایی کلمات را افزایش میدهیم، و این کاری است که در کتابهای لغت میبینیم. شمار کلمات یکمعنایی بسیار اندک است؛ یعنی اکثر الفاظ بیش از یک مفهوم دارند که در فرهنگها منعکس میشود….
بیشتر بخوانیدهنر و ادبیات
من یک زنم
فرنوش عزیزیان – ونکوور من یک زنم. زنی که دارد در ایران زندگی میکند. زنی که آنقدر شجاع نیست که حقش را وسط خیابان فریاد بزند. زنی که میترسد برود وسط خیابان. اما نمیترسد که بنویسد. از دردها و حسرتهایش. از باید و نبایدهایش. از ترسهایش میتواند بنویسد. زنهایی مثل من بسیارند. آنها را قضاوت نکنید. فریادزدن کار راحتی نیست، وقتی زن باشی و توی ایران باشی، خیلی کارها راحت نیست. بعضی روزها وقتی که…
بیشتر بخوانیدمعرفی فیلم و سریال: تاکسی – Taxi
مسعود سخاییپور، LJI Reporter – ونکوور در این روزهای پرتبوتاب اعتراضات داخل ایران هنرمندان زیادی با خلاقیتشان آثاری ماندگار خلق کردهاند که شاید مشهورترین آنها ترانهٔ «برای… » نوشتهٔ شروین حاجیپور، هنرمند جوان ایرانی، باشد که خودش هم آن را اجرا کرد و تنها در ۴۸ ساعت نزدیک به ۳۵ میلیونبار فقط در شبکهٔ اجتماعی اینستاگرام پخش شد. این ترانه را شاید بتوان خلاصهای دانست از آنچه که ایرانیان امروز به آنها معترضاند. ولی ترانهٔ…
بیشتر بخوانیدمروری بر کتاب «ملت عشق» نوشتهٔ الیف شافاک
مهرخ غفاری مهر – ونکوور الیف شافاک۱، نویسندهٔ بریتانیایی-ترکیهای، متولد اکتبر سال ۱۹۷۱ در استراسبورگ فرانسه است. شافاک یا شفق در فارسی، کودکی و نوجوانی پرفرازونشیبی را از سر گذراند. او که بعد از جدایی پدر و مادرش، بیشتر دوران کودکی خود را نزد مادربزرگ مادریاش گذراند، با دشواریهای فرهنگی مانند تفاوت زبانی، تبعیض، دراقلیتبودن، هم بهخاطر زبان و هم بهخاطر زنبودن، و… مواجه شد و درسهای فراوان از آنها گرفت. در نوجوانی همراه مادرش که دیپلمات بود…
بیشتر بخوانیددر جستوجوی بهشت – خیلیها خواستند بروند و نتوانستند
داستانهایی بر مبنای واقعیت از انسانهایی که تنها به رفتن فکر میکنند آرام روانشاد – ایران خبر دستگیریاش را توی فضای مجازی میخوانم و هشتگهایی را که برای آزادیاش زدهاند. این روزها مدام خبر دستگیری میخوانیم. تازه باید امیدوار باشیم که خبر دستگیری باشد و نه مرگ. به نجات آن که دستگیر شده امیدی هست. اما آن که مرده را چگونه میتوان نجات داد؟ به عکسش نگاه میکنم و با خودم میگویم چقدر قیافهاش برایم آشناست….
بیشتر بخوانیدپروژهٔ اجتماعی (۷۸) – زنجیر حجاب
مژده مواجی – آلمان در محل کار باخبر شدیم که یکی از فروشگاههای بزرگ پوشاک دنبال فروشنده میگردد و میتوانیم به مراجعانِ علاقهمند اطلاع بدهیم. با شنیدن آن، یاد یکی از مراجعانم افتادم که سال پیش برای کوچینگ شغلی آمده بود. شماره تلفنش را گرفتم و به او زنگ زدم. – هنوز هم علاقهمند به کار فروشندگی هستید؟ با خوشحالی جواب داد: – هنوز هم به آن علاقه دارم. بهخصوص کار در فروشگاه پوشاک. با روحیهام…
بیشتر بخوانیددفها، شعری از مهرخ غفاری مهر برای مهسا (ژینا) امینی
مهرخ غفاری مهر – ونکوور به اعظم اختر، بهیاد ژینای زندگی او میرفت و تمامی اندامش میگریست جز چشمهایش نشناختش شاعر، بهنجوا صدایش کرد: ستاره! تمامی اندامش میگریست جز چشمهایش کوچههای خاکی شهر غمگین بودند پای شاعر توان رفتن نداشت اختر اما با لبخندی بر گوشهٔ لب میگریست تمامی اندامش میگریست جز چشمهایش زنی خیابان را جارو میکرد زنی به فرزندش شیر میداد زنی غذای خود را در کنار خیابان میپخت زنی ادرار فرزندش را از کنار خیابان…
بیشتر بخوانیدمعرفی فیلم و سریال: گلاب – Rosewater
مسعود سخاییپور، LJI Reporter – ونکوور کارگردان: جان استوارت بازیگران: گائل گارسیا برنال، کیم بودنیا، شهره آغداشلو، کلر فوی، گلشیفته فراهانی فیلمنامه: جان استوارت، بر اساس رمان مستند «سپس آنها به سراغ من آمدند» نوشتهٔ مازیار بهاری برندهٔ مشترک جایزهٔ آزادی بیان از سوی هیئت ملی بازبینی فیلم آمریکا، بههمراه فیلم سلما، در سال ۲۰۱۴ داستان فیلم فیلمنامهٔ این فیلم بر اساس کتاب «سپس آنها به سراغ من آمدند» نوشتهٔ مازیار بهاری، روزنامهنگار ایرانی-کانادایی،…
بیشتر بخوانیدشعری از گروس عبدالملکیان برای دختران ایران
گروس عبدالملکیان – ایران تمام این سالها داشتید بلند میشدید داشتید از پیچوخمهایتان عبور میکردید داشتید به راهتان ادامه میدادید داشتید در سکوت… رودخانهای که چهل سال زیر روسری مانده باشد از کارون بلندتر است! موها بلند میشوند تا به خیابان بیایند تمام حرفهایی که در سر داشتیم از سر روییدهاند چه رنگها، چه سروها، چه شاخهها! اگر جای جنگل بودم از خود بیرون میرفتم تا به درختهایم نگاه کنم موها زندهاند…
بیشتر بخوانیدشعرهایی از رضا کاظمی برای مهسا (ژینا) امینی
رضا کاظمی – ایران ۱ پرنده از روزن نور گذشت آزادیاش را پر کشید و تمام حجم قفس ماند برای ما ۲ خاک را اگر بشکافی نگاهت هنوز ستارهٔ سَحَر است که با ما حرف میزد و میان دستانت هنوز پرندهٔ آوازی که بهار را آیه به آیه تفسیر میکرد. خاک را اگر بشکافی کدورت از شب میریزد ملال از روز غربت و تنهایی از ما. * * * آه، خاک را اگر بشکافی!…
بیشتر بخوانید