فرناز جعفرزادگان – ایران ۱ از رفتن از مدامِ خالیِ این روزها که دلگیر میآید و میرود و شدنهای تموز به ماندگاری بَرَد در جهانِ برده از فراوانیِ دستها چهرههایی مدفون در برف و برف برف که مرا به خویش میخواند تو همرنگ شب دلباختهٔ آسمان بودی که ستارههای زیادی را در خود جا دادی ما تداعیِ آغازیم در خلسهٔ اکنون رفتن همیشه رفتن نیست گاهی ایستادن است با قامتی نشسته ۲ پوست از پوست…
بیشتر بخوانیدهنر و ادبیات
عبور چند مورچه از لابهلای خطوط – معرفی مجموعهداستان «مورچههای دوستداشتنی»؛ اثری از شبنم کاظمی
عاطفه اسدی – آلمان «مورچههای دوستداشتنی» عنوان مجموعهداستانی نوشتهٔ شبنم کاظمی است که انتشارات «سایهها» بهتازگی، در زمستان ۱۴۰۲، آن را منتشر کرده است. شبنم کاظمی، نویسنده و مترجم ایرانی است که پیش از این بسیاری از داستانهایش در مجلات مستقل ادبی، وبسایتهای گوناگون و کتابهای آنتولوژی گروهی منتشر شدهاند. او سرانجام بعد از حدود پانزده سال فعالیت جدی و کارگاهی ادبی، تصمیم به انتشار نخستین مجموعهٔ خود گرفته است. «مورچههای دوستداشتنی»، اولین مجموعهٔ شبنم…
بیشتر بخوانیدرادیو بندر – داستان کوتاهی از شبنم کاظمی
از مجموعهداستان «مورچههای دوستداشتنی»* شبنم کاظمی – ایران این بیست و سومین نامهایست که مینویسم. دیوانه شدم سالومه. کجایی آخر؟ به هر چیزی باربط و بیربط بند میکنم، شاید خبری از تو بشنوم. رادیو، تلویزیون، اینترنت، اخبار داخل و خارج، غریبه، آشنا، تازهوارد؛ به هرکسی بگویی رو انداختم. از تو خبری نیست که نیست. کجایی سالومه؟ چرا نیامدی؟ قرار بود بعد از مرز همدیگر را ببینیم. بیست و یکم هر ماه میروم به محل قرارمان….
بیشتر بخوانیدروایت تلخ مهشید هادی از فرارش از ایران در جشنوارهٔ فیلم کوهستان ونکوور
سیما غفارزاده – ونکوور Photos: Sam Kantrowiz جشنوارهٔ بینالمللی فیلم کوهستان ونکوور (Vancouver International Mountain Film Festival) یا اختصاراً VIMFF جشنوارهای دهروزه است که سالانه در ماه فوریه در ونکوور برگزار میشود و هدفش آن است که در سطح جهانی جامعهٔ اهل سفر و ماجراجویی در کوهستانها را با فیلمسازان، هنرمندان و سخنرانان بینالمللی ارتباط دهد. در این جشنواره، نمایش فیلمهای کوهستانی، نمایشهای زندهٔ چندرسانهای، نمایشگاههای عکاسی، کارگاهها، سمینارها و دیگر رویدادهای ویژه ارائه میشود. شایان…
بیشتر بخوانیدکوچهپسکوچههای ذهن من – دنیای معترضان
مژده مواجی – آلمان قُلقُلقُلقُلقُل. بوووووق بوووووق بوووووق بوووووق. قُلقُلقُلقُلقُل. بوووووق بوووووق بوووووق بوووووق. تا ساعت شش صبح آب کتری برقی به جوش آمد، صدای بوق ممتد تراکتورها از خیابانهای دور بلند شد. اینبار برخلاف هفتههای قبل، کلۀ صبح کشاورزان با تراکتورهایشان به خیابان آمدند تا صدای خشم اعتراضشان را شروع کنند. شاید فکر کرده بودند در سکوت صبحگاهی صدایشان بیشتر شنیده میشود. اعتراضها مرا به یاد زمانی انداخت که فرزند اولم در بیمارستان به دنیا…
بیشتر بخوانیدمعرفی فیلم و سریال: زندگیهای گذشته – Past Lives
مسعود سخاییپور، LJI Reporter – ونکوور «زندگیهای گذشته»، یک فیلم درام عاشقانه به نویسندگی و کارگردانی سلین سونگ، کارگردان، نمایشنامهنویس و فیلمنامهنویس کُرهای-کانادایی، ساکن ایالات متحدهٔ آمریکاست و این نخستین کارگردانی او بهشمار میرود. در این فیلم گرتا لی، تهاو یو و جان ماگارو بازی کردند. اولین نمایش جهانی «زندگیهای گذشته» در جشنوارهٔ فیلم ساندنس در تاریخ ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۳ بود و بعد از آن نیز در جشنوارهٔ فیلم برلین به نمایش درآمد. فیلم در…
بیشتر بخوانیدجدول نیمهتمام
مرتضی مشتاقی – ونکوور برنامهٔ شعر و ادب در جریان بود. چند نفری که در صندلیهای ردیف جلو نشسته بودند، آهسته از سالن خارج شدند. نگاهی به ساعتم انداختم. چشمهایم به سخنران بود، اما دیگر چیزی نمیشنیدم، هنوز نگران بودم. ذهنم مشغول قراری بود که با دوستان داشتم. زمان بهسرعت پیش میرفت. چند نفر دیگر با سروصدا از ردیف پشت، سالن را ترک کردند. کمی شجاعت پیدا کردم. نگاهی معنادار به سه دوستی که اطرافم…
بیشتر بخوانیدنمایش دادخواهی، باززایی نقالی ایرانی در صحنهٔ تئاتر مدرن
علی نگهبان – ونکوور عکسها: علی حقیقتجو، Capilano Photography – ونکوور مرتضی مشتاقی نمایش دادخواهی را بر صحنه میآورد*. مشتاقی از چند سال پیش بدین سو، مسیری را آغاز کرده است که بسیار فراتر و ارجمندتر از تنها کارگردانی یک نمایش و ایجاد سرگرمی هنری برای یکی دو شب اجراست. او از اندک شمار نمایشیمردان ماست که سه سپهر پژوهش و نمایش و کارگردانی را بهتنهایی انجام میدهد. از خوشفکری اوست که توانست جای خالی کار پژوهشی را…
بیشتر بخوانیدکوچهپسکوچههای ذهن من – تنهایی
مژده مواجی – آلمان در تاریکی صبح زود زمستانی، به طرف ایستگاه زیرزمینی مترو راه افتادم. سرما به صورتم هجوم میآورد و دستهایم را در جیب پالتوم فرو برده بودم. تکوتوکی از خانهها، آنها که روز را زودتر آغاز میکنند، چراغهایشان روشن بود. آنها که هنوز خودشان را در لابهلای پتوهای گرمشان پیچیده بودند، چراغهایشان خاموش بود. پیادهرو خیابان فرعی را پیچیدم و به پیادهرو خیابان اصلی وارد شدم. تردد ماشینها بیشتر شد. از دور مردی…
بیشتر بخوانیدتازهترین رمان حسین رادبوی، با عنوان «زنی که من بودم» منتشر شد
همراه با بیوگرافی نویسنده و بُرشی از این رمان به انتخاب ایشان رسانهٔ همیاری – ونکوور تازهترین رمان حسین رادبوی، نویسندهٔ ساکن ونکوور با عنوان «زنی که من بودم» منتشر شد. او با اعلام این خبر نوشت: «تقدیم به زنانِ برپاخاستهٔ سرزمینم که پرچمدارِ آزادیخواهیِ زمانهاند؛ نگارش رمان دوم من بهنام «زنی که من بودم»، چهار سال از اوقاتِ فراغت و تنهایی مرا به خود اختصاص داد. چهار سالی که طیِ آن، اگر با کاراکترهای…
بیشتر بخوانید