مژده مواجی – آلمان مانند همیشه با لبخندی بر لب وارد محل کارمان شد. چشمهای سیاه تنگشده روی صورت ماسکزدهاش حکایت از لبخندش داشت. هفتۀ پیش ناخوشاحوال بود و نتوانست به کوچینگ شغلی بیاید. دو هفته بود که او را ندیده بودم. احوالش را پرسیدم. پالتوش را در آورد و روی پشتیِ صندلی انداخت، دستی به موهای سیاه بلندش کشید و نشست. ماسکش را برداشت. نگاهش روی صورتم درنگ کرد و گفت: – قبل از ناخوشیام…
بیشتر بخوانیدمهاجرت
اقدامات تازه برای کاهش حجم انباشت پروندههای مهاجرتی در وزارت مهاجرت کانادا
دکتر امیرحسین توفیق – ونکوور در حال حاضر نزدیک به ۱٫۸ میلیون پروندهٔ بررسینشده در وزارت مهاجرت، پناهندگان و شهروندی کانادا انباشته شده و در انتظار بررسی است. تا پایان روز ۲۶ اکتبر سال جاری، ۵۴۸ هزار پروندهٔ اقامت دائم، ۷۷۶ هزار پروندهٔ ویزای تحصیلی، کاری و ویزیتوری و ۴۶۸ هزار پروندهٔ شهروندی، در وزارت مهاجرت، پناهندگان و شهروندی کانادا ثبت شده، ولی هنوز مورد بررسی قرار نگرفته است. محدودیتهای سفرهای بینالمللی، محدودیتهای مرزی، کمبود و…
بیشتر بخوانیددر جستوجوی بهشت – عشق یا نفرت؟ مسئله این است
داستانهایی بر مبنای واقعیت از انسانهایی که تنها به رفتن فکر میکنند آرام روانشاد – ایران معمولاً بیشتر مسافرها وقتی سوار ماشین میشوند، ماسکشان را درنمیآورند. علیرغم واکسیناسیون سراسری، هنوز ترس وجود دارد و البته این ترس کاملاً منطقی است. اما او بهمحض سوارشدن به ماشین ماسک و عینک آفتابیاش را درآورد. روسریاش را هم انداخت دور شانههایش و از گرمای هوا، آنهم وسط آبانماه، شکوه کرد. تصدیق کردم که هوا چند روزی است که گرم…
بیشتر بخوانیدپروژهٔ اجتماعی (۵۶) – آینۀ رؤیا در عکس
مژده مواجی – آلمان ماسکش را که برداشت، لبخندی بر لبش نمایان شد. موهای بلندش را پشت سرش بسته بود و با چشمهای آبیرنگش مشتاق کندوکاو در چهرۀ مراجعان بود. یک ساعتی میشد که پشتسرهم از مراجعان ادارهمان عکس میگرفت. عکسهایی حرفهای برای رزومهشان. او را به اداره دعوت کرده بودیم که در روز بازدید و معرفی پروژههای اجتماعیمان به عموم، یکی از نکات جذاب آن روز برای بازدیدکنندگان باشد. مراجعم را به اتاقی که برای…
بیشتر بخوانیدسلسله داستانهای مهاجرت به کانادا – گرفتن اقامت دائم کانادا از طریق برنامهٔ دانشجویی استان بریتیش کلمبیا
دکتر امیرحسین توفیق – ونکوور شیوا به یکی از دانشگاههای استان بریتیش کلمبیا درخواست پذیرش تحصیلی در مقطع کارشناسی ارشد داد و با توجه به اینکه هم نمرات خوبی از دانشگاه خود در مقطع کارشناسی داشت و هم نمرهٔ مدرک زبان آیلتس آکادمیکش خوب بود، توانست بهراحتی در رشتهٔ مهندسی برق پذیرش تحصیلی بگیرد. «توصیهای به شما دارم. شما که قصد ادامهٔ تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد را دارید، سعی کنید پذیرش تحصیلی را از یکی…
بیشتر بخوانیددر جستوجوی بهشت – رؤیای آمریکایی
داستانهایی بر مبنای واقعیت از انسانهایی که تنها به رفتن فکر میکنند آرام روانشاد – ایران هرساله در اواسط مهرماه، تب شرکت در لاتاری بالا میگیرد و بسیاری از ایرانیان شانس خود را برای مهاجرت به آمریکا امتحان میکنند. چرا که لاتاری آمریکا یکی از ارزانترین راههای مهاجرت به آمریکا محسوب میشود. این روزها هم تبوتابش میان مردم افتاده است. چند روزی است که روی در و دیوار خیابانها و اکثر کافینتها تبلیغ ثبتنام لاتاری را…
بیشتر بخوانیدپروژهٔ اجتماعی (۵۵) – زندگی با کهکشان اعداد
مژده مواجی – آلمان مراجعم همیشه به کوچینگ شغلیای که با من دارد، سر وقت میآید. تا حالا هیچ مشکلی برای گذاشتن وقت پیش نیامده است. او سر وقت به کارآموزی باغبانی میرود. جایی که او را معرفی کردهام که تجارب کار در این رشته را در آلمان کسب کند. کاری را که با گل و گیاه باشد، با علاقه انجام میدهد. سر وقت در کلاس زبان آلمانی برای مبتدیان مهاجری که خواندن و نوشتن را…
بیشتر بخوانیدسلسله داستانهای مهاجرت به کانادا – استماع دادرسی پروندههای پناهندگی – قسمت آخر
قسمت قبلی این مطلب را در اینجا بخوانید دکتر امیرحسین توفیق – ونکوور در شمارهٔ پیش خواندید که احمد اوایل سال ۲۰۲۰ با ویزای توریستیای که چندین سال قبل گرفته بود، وارد کانادا شد و بهدلیل مشکلاتی که در سال ۲۰۱۹، برایش ایجاد شده بود، از دولت کانادا درخواست پناهندگی کرد. او از وکیلی انگلیسیزبان خواست تا وکالت پروندهاش را بر عهده بگیرد. از آنجاییکه به زبان انگلیسی تسلط نداشت، از دوستش خواست تا او را…
بیشتر بخوانیددر جستوجوی بهشت – سپیده
داستانهایی بر مبنای واقعیت از انسانهایی که تنها به رفتن فکر میکنند آرام روانشاد – ایران هوا خیلی سرد شده است. اوایل پاییز است و این سرما چندان طبیعی نیست، اما دلچسب است. حال و هوای پاییز حتی با وجود سایهٔ منحوس کرونا، قابل حسکردن و دیدن است. شاید پاییز کمی با خودش غم بیاورد. اما غمش هم دلنشین است و از آن دسته غمهایی نیست که خاطر آدم را بیازارد. در یک جمله شاید بتوان…
بیشتر بخوانیدپروژهٔ اجتماعی (۵۴) – زن افغان؛ تشنهٔ یادگیری
مژده مواجی – آلمان روز قبل همکارم روی میزم یادداشتی گذاشته بود. اسم و شماره تلفن مراجعی که به دفتر آمده بود و تمایل به گرفتن وقت ملاقات برای مشاوره با من داشت. تا به ساعت دیواری بالای در دفترم نگاهی انداختم، صدای زنگ در محل کار شنیده شد. چند دقیقهای به ۹ مانده بود. قرارمان ساعت ۹ بود. ماسکش را که از روی صورتش برداشت، چهرۀ زن نسبتاً جوانی نمایان شد. سبزهرو با چشمهای نافذ…
بیشتر بخوانید