دکتر امیرحسین توفیق – ونکوور پیش درآمد سال گذشته و در ۱۳ اکتبر ۲۰۲۰، وزارت مهاجرت، پناهندگان و شهروندی کانادا وبسایت خود را برای ثبت درخواست علاقهمندان به اسپانسرشدن والدین، پدربزرگها و مادربزرگها باز کرد و بیش از ۱۰۰ هزار متقاضی درخواست خود را ثبت کرد. بر اساس اعلام قبلی، متقاضیان تا تاریخ ۳ ماه نوامبر سال ۲۰۲۰ این فرصت را داشتند تا درخواستشان را ثبت کنند. همچنین در زمان ثبت درخواستها تأکید شده بود که…
بیشتر بخوانیدمهاجرت
در جستوجوی بهشت – بدشانس
داستانهایی بر مبنای واقعیت از انسانهایی که تنها به رفتن فکر میکنند آرام روانشاد – ایران تلفنش را جواب میدهد: «به ما که رسید، آسمون تِپید. میگویند اصلاً و ابداً اسم ویزا را نیاور. بهقول مادرم بختم اگر بخت بود، قدم اندازه تنهٔ درخت بود. تا قبل از کرونا مثل نُقل و نبات ویزای شینگن میدادند. حالا که من تصمیم گرفتهام ویزا بگیرم، قحطی ویزا آمده. شانس من است دیگر. البته دیر اقدام کردم. حالا ببینم…
بیشتر بخوانیدپروژهٔ اجتماعی (۵۲) – زمان برای او، زمان برای آنها
مژده مواجی – آلمان نگاهی به یادداشتهای روی میز کارم انداختم. یادداشتهای کوچک زردرنگی که روی میز کارم چسبانده بودم؛ کارهایی که قبل از مرخصی میخواستم انجام بدهم. از ایمیلها شروع کردم. آنها را نوشتم و فرستادم. یادداشتهایی را که مربوط به آنها بود، از روی میز کندم. بعد به مسئول انجمن زنان افغان در هانوفر زنگ زدم تا با یکدیگر برنامۀ ملاقات بگذاریم. او در مترو بود و صدایش در شلوغی بهخوبی به گوش نمیرسید….
بیشتر بخوانیدسلسله داستانهای مهاجرت به کانادا – مصاحبهٔ برنامهٔ کارآفرینی استان بریتیش کلمبیا – قسمت آخر
قسمت قبلی این مطلب را در اینجا بخوانید دکتر امیرحسین توفیق – ونکوور در شمارههای پیش خواندید رؤیا که در ایران کارآفرینی موفق بود و چند کسبوکار موفق را در شیراز مدیریت میکرد، بههمراه خانوادهاش با ویزای توریستی به کانادا آمد و تصمیم گرفت به ونکوور مهاجرت کند. دوست رؤیا که میزبانشان در شهر تورنتو بود، به آنها مشاور مهاجرتی را در تورنتو بهنام خانم احمدی معرفی کرد. رؤیا با خانم احمدی قرارداد بست و پروژهٔ مهاجرت او…
بیشتر بخوانیددر جستوجوی بهشت – سندروم وابستگی
داستانهایی بر مبنای واقعیت از انسانهایی که تنها به رفتن فکر میکنند آرام روانشاد – ایران میگوید: «آن روزها را یادت میآید؟ تازه رفته بودیم دانشگاه؟ پر از شور و شوق بودیم. این رشته را انتخاب کردیم چون فکر میکردیم میتوانیم خیلی چیزها را عوض کنیم. معتقد بودیم تغییرات اساسی باید از جامعههای کوچک آغاز شود و بعد به کل جامعه تعمیم داده شود. سودای تغییر جهان را داشتیم. تغییر آدمها. ساختن دنیای بهتر با آدمهایی…
بیشتر بخوانیدپروژهٔ اجتماعی (۵۱) – همزبان با گیاهان
مژده مواجی – آلمان مراجعم همیشه آنقدر باعلاقه از کشت گیاهان، میوه و سبزیجات صحبت میکند که او را برای کار باغبانی مناسب دیدم. کاری که هم توانایی انجامش را دارد و هم به او روحیه میدهد تا در جامعۀ آلمان زندگی بهتری برای خود و خانوادهاش فراهم کند و وابسته به کمک مالی دولت نباشد. همراه با او از اتوبوس پیاده شدیم. از خیابانها یکی بعد از دیگری گذشتیم تا به انجمنی برسیم که کارش،…
بیشتر بخوانیدسلسله داستانهای مهاجرت به کانادا – مصاحبهٔ برنامهٔ کارآفرینی استان بریتیش کلمبیا – قسمت سوم
قسمت قبلی این مطلب را در اینجا بخوانید دکتر امیرحسین توفیق – ونکوور در شمارههای پیش خواندید که رؤیا که در ایران کارآفرینی موفق بود و چند کسبوکار موفق را در شیراز مدیریت میکرد، بههمراه خانوادهاش با ویزای توریستی به کانادا آمد و تصمیم گرفت به ونکوور مهاجرت کند. دوست رؤیا که میزبانشان در شهر تورنتو بود، به آنها مشاور مهاجرتی را در تورنتو بهنام خانم احمدی معرفی کرد. رؤیا با خانم احمدی قرارداد بست و…
بیشتر بخوانیددر جستوجوی بهشت – وطن، جایی است که انسان در آن آرام بگیرد
داستانهایی بر مبنای واقعیت از انسانهایی که تنها به رفتن فکر میکنند آرام روانشاد – ایران مسافر آن روزم مرد جوانی بود؛ یک روزنامهنگار که سالها بود دربارهٔ مهاجرت تحقیق میکرد. به صربستان سفر کرده بود و کمپهای پناهجویان را از نزدیک دیده بود. برای روزنامههای مهم داخلی و یکی دو روزنامهٔ خارجی دربارهٔ وضعیت پناهجویان مینوشت. حالا آمده بود آنجا تا ویزا بگیرد و برود آلمان برای دیدار از کمپ پناهندگان ایرانی در آلمان و…
بیشتر بخوانیدپروژهٔ اجتماعی (۵۰) – دنیایی از کوچندهها
مژده مواجی – آلمان صبح زود سوار بر دوچرخه خیابانها را یکی پس از دیگری پشت سر میگذاشتم تا به محل کارم برسم. نسیم ملایم و خنکی میوزید و بهطور مطبوعی به دورم میپیچید. روبرویم از دور مردی را دیدم که در پیادهرو، کنار مسیر دوچرخه ایستاده و با دست راستش اشاره میکند که نگه دارم. نزدیکش که رسیدم، نگه داشتم. مردِ بلوند تنومندی بود که یک کولهپشتی آبیرنگ بزرگ برزنتی حمل میکرد و تیشرت و…
بیشتر بخوانیدسلسله داستانهای مهاجرت به کانادا – مصاحبهٔ برنامهٔ کارآفرینی استان بریتیش کلمبیا – قسمت دوم
قسمت قبلی این مطلب را در اینجا بخوانید دکتر امیرحسین توفیق – ونکوور در شمارهٔ پیش خواندید که رؤیا که در ایران کارآفرینی موفق بود و چند کسبوکار موفق را در شیراز مدیریت میکرد، بههمراه خانوادهاش با ویزای توریستی به کانادا آمد و به نزد دوستش در تورنتو رفت. سپس دیداری از مونترآل داشت و بعد از آن هم یک هفته به ونکوور رفت. در ونکوور او و همسرش از این شهر خوششان آمد و…
بیشتر بخوانید