مژده مواجی – آلمان شال را دور گردن و دهانم پیچیده بودم. گرمای تنفسم، از زیر شال روی تمام صورتم مینشست. با دوچرخه خیابانها را یکییکی پشت سر میگذاشتم. بهجز فانوسهای خیابانها، از تکوتوکی پنجرهها هم نور بیرون میزد. صبح زود در مسیر رفتن به کار، تاریکی سنگینی میکرد و شهر هنوز بیدار نشده بود. از خیابان به مسیر عبور دوچرخه در پیادهرو پیچیدم. راهی با پستی و بلندی ناشی از فشار ریشههای درختهای کنار خیابان….
بیشتر بخوانیدهنر و ادبیات
درگذشت ناباورانهٔ متیو پری، بازیگر نقش بهیادماندنی چندلر بینگ در سریالِ «دوستان»
مسعود سخاییپور، LJI Reporter – ونکوور «قانون نانوشتهای در صنعت سرگرمی وجود دارد که میگوید: برای بامزهبودن، یا باید قیافهٔ مسخره داشته باشی یا مسنتر باشی. اما آن طرف ما بودیم، شش تا آدم خوشچهره، همه در دههٔ بیست زندگیمان و همه در تمام شوخیها، میترکاندیم. آن شب، موقع رفتن به خانه انگار روی ابرها بودم. خبری از ترافیک نبود، همهٔ چراغها سبز بودند، مسیری که باید نیم ساعت طول میکشید، یک ربع طول کشید….
بیشتر بخوانیدگزارشی از «کارگاه داستاننویسی محمد محمدعلی» با حضور میهمان ویژه، رعنا سلیمانی، نویسندهٔ ساکن سوئد
درفشه جوادیان کوتنایی – ونکوور کارگاه هفتگی داستاننویسی در تاریخ ۳۱ اکتبر ۲۰۲۳، تحت نظارت شقایق محمدعلی و با یاد استاد عزیزمان، استاد محمد محمدعلی، میزبان مهمانی ویژه، رعنا سلیمانی، نویسندهٔ ساکن استکهلم سوئد، بود. این جلسه اولین جلسهٔ ویژه بدون حضور استاد عزیزمان بود که با هماهنگی و همیاری دوستان عزیز کارگاه و با یاد استاد گرانقدرمان برگزار شد. هماهنگیهای لازم برای برگزاری این جلسه را کامران قوامی و درفشه جوادیان انجام دادند، و گردانندگی…
بیشتر بخوانیدایدههایی حوالی خنش
مروری بر رمان «خنش»* نوشتهٔ رعنا سلیمانی، نویسندهٔ ایرانی ساکن سوئد امیرحسین یزدانبُد – ادمونتون از اواخر دههٔ هشتاد، درست وقتی که جریان روزِ ادبیات تلاش میکرد بر پوست چروکیدهٔ روایت فارسی که سانسور فردی و ساختاری و وزارتی، همهجایش را آبلهگون کرده بود، طرحی تازه بزند، باوری جمعی شکل گرفت که کار ادبیات رئالیستی تمام است. تو گویی همه به این نتیجه رسیده بودند که همهٔ گفتنیهای ممکن گفته شده و حالا نوبتِ بههمریختن…
بیشتر بخوانیدمیدونستی؟ – داستان کوتاهی از رعنا سلیمانی
رعنا سلیمانی – سوئد – میدونستی؟ – میدونستی؟ – سرتو از اون زیر بیار بیرون ببینم چی میگی! – سردمه. من یه زمانی شعر میگفتم، یه دفتر شعر داشتم با چندتا دستخط… نستعلیق، شکسته، تحریری… بیشتر از دهتا دستخط داشتم و یهعالمه شعرای قشنگ… – آره؟ – خندیدی؟ – اصلاً به تو نمیاد که اهل این حرفا باشی. بیا نزدیکتر تا گرمت کنم. – نه نه… تکونم نده؛ نباید تکون بخورم. پاهام باید رو به…
بیشتر بخوانیدایمان صفائیان: تفکر برپایی این جشنواره ریشه در اندیشهٔ پاکِ هنرمندانی دارد که دل در گروی وطن دارند و در این راه مال و جان خویش را فدا کردهاند
گفتوگو با ایمان صفائیان، مدیر اجرایی «جشنوارهٔ بینالمللی فیلم و هنرهای تجسمی زن، زندگی، آزادی»، بهمناسبت آغاز اولین دورهٔ این جشنواره مسعود سخاییپور، LJI Reporter – ونکوور باخبر شدیم مراسم افتتاحیهٔ «جشنوارهٔ بینالمللی فیلم و هنرهای تجسمی زن، زندگی، آزادی» روز ۳۱ اکتبر بهصورت مجازی برگزار شده و این جشنواره رسماً آغاز به کار کرده است. با توجه به اینکه مراسم اختتامیهٔ جشنواره قرار است در ونکوور برگزار شود، فرصتی یافتیم تا با ایمان صفائیان،…
بیشتر بخوانیدکوچهپسکوچههای ذهن من – گوش مجانی
مژده مواجی – آلمان نزدیک مرکز شهر بودم که موبایلم زنگ زد. قبل از اینکه قطع بشود باعجله آن را از کیفم بیرون آوردم. با صدای بلند همیشگیاش پرسید: «سلام. چطوری؟» بیآنکه منتظر جوابم بماند، ادامه داد: «مرکز شهرم و تمام کارهایم را انجام دادهام. بیا تا با هم در کافه قهوهای بنوشیم و گپ بزنیم.» همیشه میخواست که خودش زمان دیدار را تعیین کند. از راه دور میآمد و انتظار داشت با هر بار آمدنش…
بیشتر بخوانیدمروری بر زندگی هنری داریوش مهرجویی
مسعود سخاییپور، LJI Reporter – ونکوور «مشحسن بلوریها ریختند اینجا. میخوان منو بدزدن. میخوان منو بندازن تو چاه، میخوان سر من رو ببرن.» ~ از دیالوگهای فیلم «گاو» ساختهٔ داریوش مهرجویی داریوش مهرجویی نویسنده، کارگردان و تهیهکنندهای بود که با فیلم سینمایی «گاو» در اواخر دههٔ ۴۰ جایگاه سینمای ایران را در عرصهٔ جهانی تغییر داد. او از معدود کارگردانهای ایرانی بود که بیشتر فیلمهایش اقتباس از آثار ادبی بوده است. او علاوه بر کارگردانی،…
بیشتر بخوانیدمروری بر واکنشهای نهادهای صنفی فرهنگی و هنری ایران و افغانستان به قتل فجیع داریوش مهرجویی و وحیده محمدیفر
مسعود سخاییپور، LJI Reporter – ونکوور قتل داریوش مهرجویی کارگردان نامدار سینمای ایران و همسرش وحیده محمدیفر با ضربات متعدد کارد، جامعهٔ ایران و بهویژه جامعهٔ فرهنگی و هنری ایرانیان در سراسر جهان را در بهت فرو برد. این فاجعه هنرمندان و فرهنگیان افغانستان را نیز متأثر کرد. در این مطلب گزیدهای از واکنشهای نهادهای صنفی، هنرمندان و سینماگران به کشتهشدن این دو هنرمند از نظر شما میگذرد. * * * * * بیانیهٔ مشترک…
بیشتر بخوانیدکوچهپسکوچههای ذهن من – قرار در میان گوجهفرنگیها
مژده مواجی – آلمان زن وارد سوپرمارکت شد. سوپرمارکتی نزدیک به خانهاش. معمولاً بعد از کار یا آخرِ هفته برای خرید به آنجا میرفت. بهطرف قسمتی که چرخدستیها قرار داشتند، رفت و با انداختن سکهٔ یکیورویی چرخ اولی را از چرخهای درهمفرورفتۀ ردیفچینشده به بیرون کشید. لیست خرید را از کیف دستیاش بیرون آورد. اول بهطرف قسمت سبزیجات رفت. کیسۀ نایلونی نازکی از رولی که آنجا بود، کَند. چند تا فلفلدلمۀ سبز برداشت و توی کیسه…
بیشتر بخوانید