دکتر فرشید سادات‌شریفی: دسترس‌پذیرکردن جامعه برای عده‌ای ضروری ولی برای همهٔ جامعه مفید و سودمند است

دکتر فرشید سادات‌شریفی: دسترس‌پذیرکردن جامعه برای عده‌ای ضروری ولی برای همهٔ جامعه مفید و سودمند است

گفت‌وگو با دکتر فرشید سادات‌شریفی، پژوهشگر ادبیات و فعال در نهادهای یاری‌رسانی به افراد دارای معلولیت سیما غفارزاده و هومن کبیری پرویزی – ونکوور عکس کاور از حیفا ابی‌شاهین دکتر فرشید سادات‌شریفی، برای علاقه‌مندان به ادبیات به‌ویژه در شرق کانادا، چهره‌ای شناخته‌شده‌اند. ارتباط ما با دکتر سادات‌شریفی برای نخستین‌بار بیش از یک‌سال پیش برقرار شد و ایشان در شمارهٔ ۱۶۰ رسانهٔ همیاری، در مطلبی تحت عنوان «قند شنیداریِ پارسی در جزیرهٔ لاک‌پشت» به بررسی چند پادکست شنیدنی در…

بیشتر بخوانید

لوسی ماد مونتگومری – خالق «آن در گرین گیبلز» و «قصه‌های جزیره»

لوسی ماد مونتگومری – خالق «آن در گرین گیبلز» و «قصه‌های جزیره»

ویرایش و بازنویسی: مسعود سخایی‌پور، LJI Reporter – ونکوور لوسی ماد مونتگومری، با نام هنری ال.ام. مونتگومری در ۳۰ نوامبر ۱۸۷۴ در کلیفتون (نیولاندن کنونی) واقع در جزیرهٔ پرنس ادوارد چشم به جهان گشود. او در ۲۱ ماهگی مادرش را در اثر بیماری سل از دست داد و پدرش که گرفتار حزن و اندوه مرگ همسر شده بود، حضانت او را به پدربزرگ و مادربزرگ مادری‌اش سپرد، در هفت‌سالگی او را به‌طور کامل ترک کرد و…

بیشتر بخوانید

آن‌سوی جنگل انسان – شعری از از مهرخ غفاری مهر

آن‌سوی جنگل انسان – شعری از از مهرخ غفاری مهر

مهرخ غفاری مهر – ونکوور   آنجا که تو به دنیا آمدی نامش چه بود؟  آمدی با لبخندت شیرین و تلخ با چشم‌هایت گریان و خندان با دست‌هایت کوچک و بزرگ با گیسوانت کوتاه و بلند با رؤیایت پاره‌پاره  میان زن بودن یا مرد بودن گذر از زن بودن، گذر از مرد بودن دیگری بودن، بیشتر بودن،  همه با هم با بودن، هیچ نبودن آنجا شب هم سیاه نبود سفیدِ سفیِد سفید با چشم‌های تو که نابینا شد…

بیشتر بخوانید

گزارشی از «کارگاه داستان‌نویسی محمد محمدعلی» با حضور میهمان ویژه، رعنا سلیمانی، نویسندهٔ ساکن سوئد 

گزارشی از «کارگاه داستان‌نویسی محمد محمدعلی» با حضور میهمان ویژه، رعنا سلیمانی، نویسندهٔ ساکن سوئد 

درفشه جوادیان کوتنایی – ونکوور کارگاه هفتگی داستان‌نویسی در تاریخ ۳۱ اکتبر ۲۰۲۳، تحت نظارت شقایق محمدعلی و با یاد استاد عزیزمان، استاد محمد محمدعلی، میزبان مهمانی ویژه، رعنا سلیمانی، نویسندهٔ ساکن استکهلم سوئد، بود. این جلسه اولین جلسهٔ ویژه بدون حضور استاد عزیزمان بود که با هماهنگی و همیاری دوستان عزیز کارگاه و با یاد استاد گران‌قدرمان برگزار شد. هماهنگی‌های لازم برای برگزاری این جلسه را کامران قوامی و درفشه جوادیان انجام دادند، و گردانندگی…

بیشتر بخوانید

ایده‌هایی حوالی خنش

ایده‌هایی حوالی خنش

مروری بر رمان «خنش»* نوشتهٔ رعنا سلیمانی، نویسندهٔ ایرانی ساکن سوئد امیرحسین یزدان‌بُد – ادمونتون از اواخر دههٔ هشتاد، درست وقتی که جریان روزِ ادبیات تلاش می‌کرد بر پوست چروکیدهٔ روایت فارسی که سانسور فردی و ساختاری و وزارتی، همه‌جایش را آبله‌گون کرده بود، طرحی تازه بزند، باوری جمعی شکل گرفت که کار ادبیات رئالیستی تمام است. تو گویی همه به این نتیجه رسیده بودند که همهٔ گفتنی‌های ممکن گفته شده و حالا نوبتِ به‌هم‌ریختن…

بیشتر بخوانید

می‌دونستی؟ – داستان کوتاهی از رعنا سلیمانی

می‌دونستی؟ – داستان کوتاهی از رعنا سلیمانی

رعنا سلیمانی – سوئد – می‌دونستی؟ – می‌دونستی؟ – سرتو از اون زیر بیار بیرون ببینم چی می‌گی! – سردمه. من یه زمانی شعر می‌گفتم، یه دفتر شعر داشتم با چندتا دست‌خط… نستعلیق، شکسته، تحریری… بیشتر از ده‌تا دست‌خط داشتم و یه‌عالمه شعرای قشنگ… – آره؟ – خندیدی؟ – اصلاً به تو نمیاد که اهل این حرفا باشی. بیا نزدیک‌تر تا گرمت کنم. – نه نه… تکونم نده؛ نباید تکون بخورم. پاهام باید رو به…

بیشتر بخوانید

گزارشی از مراسم یادبود استاد محمد محمدعلی در نورث ونکوور

گزارشی از مراسم یادبود استاد محمد محمدعلی در نورث ونکوور

ترانه وحدانی – نورث ونکوور بعدازظهر روز یکشنبه، اول اکتبر ۲۰۲۳، مراسم گرامیداشت یاد و خاطرهٔ زنده‌نام استاد محمد محمدعلی در هالیدی این (Holiday Inn) واقع در شرق بخش نورث ونکوور برگزار شد. در این مراسم که جمعیتی بیش از ظرفیت سالن در آن شرکت کرده بودند، ابتدا مجید میرزایی، شاعر ساکن ونکوور و عضو کانون نویسندگان در تبعید، به شرکت‌کنندگان در این مراسم خوشامد گفت و پس از نام‌بردن از سخنرانان و مرور برنامه،…

بیشتر بخوانید

برای پدر

برای پدر

این مطلب در شمارهٔ ۱۹۵ رسانهٔ همیاری، یادنامهٔ استاد محمد محمدعلی، منتشر شده است. برای خواندن سایر مطالب این یادنامه اینجا کلیک کنید. امیرحسین یزدان‌بُد – ادمونتون یعنی خیال کن از همان چند داستان اول که توی کلاس بخوانی… دست‌هاش را که ستون می‌کرد و سرش را تکیه می‌داد بهش، انگار کن که آدمی روشن‌ضمیر، سقوط کرده در اعماق جهانی که ما نمی‌شناسیمش… داستان که تمام شود… کمی همان‌جا بماند… طول بکشد تا آن تأخیر ذهن و…

بیشتر بخوانید

رکوئیم، شربت سینه و اجنه

رکوئیم، شربت سینه و اجنه

این مطلب در شمارهٔ ۱۹۵ رسانهٔ همیاری، یادنامهٔ استاد محمد محمدعلی، منتشر شده است. برای خواندن سایر مطالب این یادنامه اینجا کلیک کنید. نوشا وحیدی – ونکوور همه‌چیز برای سوگ تو آماده می‌شد و من نمی‌فهمیدم. سفر به کالیفرنیا برای بدرقهٔ دوستی، و دیداری که همان‌جا تصادفاً با دو یار دلبند دبستانی رخ داد و شرحه‌شرحهٔ دلم را پیوند زد تا روزهای در راه را تاب آورم. برگشتم و فهمیدم بستری هستی. از همان روز شروع کردم…

بیشتر بخوانید

دریغ از هر سو – در سوگ محمد محمدعلی

دریغ از هر سو – در سوگ محمد محمدعلی

این مطلب در شمارهٔ ۱۹۵ رسانهٔ همیاری، یادنامهٔ استاد محمد محمدعلی، منتشر شده است. برای خواندن سایر مطالب این یادنامه اینجا کلیک کنید. علی نگهبان – ونکوور  با اندوه و دریغ فراوان ناباورانه در سوگ محمد محمدعلی نشسته‌ایم؛ او که دوستی یگانه، فرزانه‌ای فروتن، آموزگاری بخشنده، پیونددهندهٔ جان‌های پراکنده در تبعید، خوشبین به آینده، و گنیجینهٔ ادبیات و استوره‌های* کهن ایرانی بود.  زنده‌یاد محمدعلی نزدیک به نیم سده در سپهر ادبیات داستانی زبان فارسی آفرینندگی کرد و…

بیشتر بخوانید
1 6 7 8 9 10 64