شمسی‌داموس و گوی بلورینش – قمردرعقربی دائمی!

شمسی‌داموس و گوی بلورینش – قمردرعقربی دائمی!

طالع‌بینی دوهفته! سلام و صد سلام به فرزندان گلم. چه بگویم که دلم خون است. این کرونای ذلیل‌مرده همین‌طور دارد مثل چنگیزخان مغول جهان‌گشایی می‌کند و به کشور عزیزمان با آن مسئولان متعهدش هم رسیده است. قبلاً یکی دو روز در سال قمردرعقرب بود، حالا مدتی‌ است که تمام روزهای سال قمردرعقرب شده است. بوی آخرالزمان از اوضاع جهان می‌شنوم. در این شرایط، خودمان و دیگران و طبیعت را دوست داشته باشیم. شاید که عشق…

بیشتر بخوانید

پروژهٔ اجتماعی (۱۲) – در جست‌وجوی گوشی شنوا

پروژهٔ اجتماعی (۱۲) – در جست‌وجوی گوشی شنوا

مژده مواجی – آلمان بعد از پایان روز، با همکارم سوار قطار شدیم تا از شهرکی در اطراف هانوفر راهی هانوفر شویم. نگاهی به دوروبر خود انداختیم و دو تا جای خالی روبروی هم پیدا کردیم. مردی که کنارش نشستم، خودش را جمع‌وجور کرد و کیف و ساکی را که روی صندلی گذاشته بود برداشت و جلوی پایش گذاشت تا جا برایم باز کند. با لبخند و صدای بلندی که عمق گوش مسافران را لمس می‌کرد…

بیشتر بخوانید

دنیای من و آدم کوچولوها – بهانه‌گیری

دنیای من و آدم کوچولوها – بهانه‌گیری

رژیا پرهام – تورنتو دخترک دیروز کلافه بود. نمی‌دانست مشکلش چیست. گریه می‌کرد و برای ناراحتی‌اش دلایل غیرواقعی می‌آورد. مثلاً اینکه «دلم برای دخترکی که هفتهٔ پیش توی پارک باهاش بازی کردم، تنگ شده.»، یا «گریه می‌کنم چون دوستم نقاشی خرس قهوه‌ای رو به‌جای آبی کمرنگ، آبی پررنگ کرده.»، یا «گرسنه‌ام و دلم غذایی که راکون‌ها دوست دارن، می‌خواد!» برخلاف چیزی که ممکن است به‌نظر برسد، اصلاً بانمک نبود. دیدن گریهٔ دخترکی که دقیقاً نمی‌دانست دردش…

بیشتر بخوانید

چند شعر از خالد بایزیدی (دلیر) – به یاد قربانیان پرواز ۷۵۲

چند شعر از خالد بایزیدی (دلیر) – به یاد قربانیان پرواز ۷۵۲

خالد بایزیدی – ونکوور ۱ آسمانْ گریان پیرهنْ سیاه بر تنِ ماه موج‌موج ستارگان سوخته بر سقف آسمان ۲ هنوز سپیده‌دم‌ها دلم برای پدر تنگ می‌شود آنگاه که من در خواب شیرین بودم و او آهسته‌تر از پلک‌هایم از خواب برمی‌خواست که مبادا صدای پر پروانه‌اش خواب شیرینم را بیاشوبد ۳ شب! همانند کودک بی‌تابِ بی‌خواب  هق‌هق می‌گریست دل به ستاره‌ای سپرده بود که چندی پیش در سقف آسمان سوخته بود ۴ بچه که بودم…

بیشتر بخوانید

در جست‌و‌جوی بهشت – می‌روم که تنها بمانم

در جست‌و‌جوی بهشت – می‌روم که تنها بمانم

داستان‌هایی بر مبنای واقعیت از انسان‌هایی که تنها به رفتن فکر می‌کنند آرام روانشاد – ایران   «کابوس‌ها فقط شب‌ها به سراغ آدم نمی‌آیند یا زمانی‌که چشم‌هایت بسته است. بیشتر کابوس‌ها در روشنایی روز و آن هنگام که چشم‌هایت بازند، به سراغت می‌آیند. درست زمانی پیدایشان می‌شود که اصلاً انتظارشان را نمی‌کشی. بعضی کابوس‌ها هم یک عمر باهات زندگی می‌کنند. مثل مادرم.» این را زنی به من می‌گوید که اولین مسافر امروز من است. حرف زدنش…

بیشتر بخوانید

معرفی کتاب «نینا»، نوشتهٔ دکتر مهدی مشگینی

معرفی کتاب «نینا»، نوشتهٔ دکتر مهدی مشگینی

طاهره علی‌پناه جهرودی – ونکوور «نینا» چاپ دوم «خاطرات و یادبودها»، نوشتهٔ دکتر مهدی مشگینی است که در مرداد ۱۳۹۸ خورشیدی برابر با اوت ۲۰۱۹ میلادی در ۶۶۲ صفحه منتشر شده است.  نوشتهٔ طولانی و جذاب «نینا» آغازش با آشنایی شخصیت‌ها در کافه (دکان) «مسیو» و پایانش دیدار در زندان زنان آمل است. قبل از شروع متن شعری از حافظ به خواننده توجه می‌دهد و تأکید می‌کند که محتوای کتاب بی‌ربط به این شعر نیست. …

بیشتر بخوانید

معرفی فیلم و سریال: شیوع (Contagion) 

معرفی فیلم و سریال: شیوع (Contagion) 

محصول ۲۰۱۱ کارگردان: استیون سودربرگ آرام روانشاد – ایران «شیوع» فیلمی آمریکایی در ژانر مهیج به کارگردانی استیون سودربرگ است که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد. ماریون کوتیار، مت دیمون، لارنس فیشبرن، جود لا، گوئینت پالترو و کیت وینسلت بازیگران این فیلم هستند. پیش‌نمایش این فیلم ابتدا در تاریخ ۳ سپتامبر ۲۰۱۱ در شصت و هشتمین جشنوارهٔ فیلم ونیز اکران شد و سپس در تاریخ ۹ سپتامبر به اکران عمومی آمد. فیلم نقدهای مثبتی از طرف منتقدان دریافت کرد. بیماری‌های واگیردار نظیر انواع آنفولانزا یکی از نگرانی‌های ثابت و همیشگی سازمان بهداشت…

بیشتر بخوانید

شمسی‌داموس و گوی بلورینش – بی‌رغبتی به دیدن گوی بلورین!

شمسی‌داموس و گوی بلورینش – بی‌رغبتی به دیدن گوی بلورین!

طالع‌بینی دوهفته! سلام و هزاران سلام به فرزندان گلم. حالتان خوب است؟ والا مادر، من که این روزها جرئت نمی‌کنم زیاد توی گوی بلورینم نگاه کنم. بس‌که همه‌ش خبرهای بد می‌بینم. از کرونا و جنگ و قحطی گرفته تا رد شدن استیضاح این ترامپِ بی… گاهی می‌گویم این گوی بلورینم را ببخشم به همکارم نصرت‌داموس که چشمش دنبال گوی من است و دیگر چیزی نبینم. اما عشق شماها نمی‌گذارد. گوی بلورینم شما را می‌بیند که…

بیشتر بخوانید

پروژهٔ اجتماعی (۱۱) – زمان

پروژهٔ اجتماعی (۱۱) – زمان

مژده مواجی – آلمان به او گفتم: «از محل کارآموزی با من تماس گرفتند و گفتند که سر قرار دیر رسیدی. بیست دقیقه تأخیر داشتی. گفتند این اولین بار نیست و مرتب تکرار می‌شود.» با آرامش و بی‌دغدغه جواب داد: «من به‌موقع آنجا بودم. حالا چند دقیقه‌ای این‌ور و آن‌ور که مهم نیست.» در محدودهٔ کاری‌مان، بعد از این نوع مکالمات با مراجعان، باید مرتب روی این نکته تأکید کنیم که در جامعهٔ آلمان وقت‌نشناسی نوعی…

بیشتر بخوانید

دنیای من و آدم کوچولوها – حساسیت

دنیای من و آدم کوچولوها – حساسیت

رژیا پرهام – تورنتو یکی از فسقلی‌های مهدکودک خوراکی‌ای با خودش آورده بود که دوستش به آن حساسیت دارد. واجب شد از آلرژی بگوییم و از خطرناک بودن بعضی خوراکی‌ها برای تعدادی از آدم‌ها و حتی از حساسیت بعضی‌ها به سگ و گربه و… همه را مرور کردیم و ظاهراً بچه‌ها متوجه شدند. اضافه کردم که ممکن است یک نفر به بعضی خوراکی‌ها آلرژی داشته باشد ولی چون تا به‌حال امتحانش نکرده، خودش هم نداند، پس…

بیشتر بخوانید
1 69 70 71 72 73 132