داستانهایی بر مبنای واقعیت از انسانهایی که تنها به رفتن فکر میکنند آرام روانشاد – ایران میگوید هرگز نخواسته داستان زندگیاش را تعریف کند، بنویسد یا حتی به آن فکر کند. اگر موفق شود و از ایران برود، دوست دارد همهچیز را به فراموشی بسپارد. میگوید آدم میتواند فراموش کند اگر خودش بخواهد. خیلی دوست ندارد حرف بزند. اما بالاخره شروع به حرفزدن میکند. مسئله همین است. اینکه در نهایت مسافر با راننده شروع به حرفزدن…
بیشتر بخوانیدادبیات
در جستوجوی بهشت – زندگی من وابسته به کابوسهایم است
داستانهایی بر مبنای واقعیت از انسانهایی که تنها به رفتن فکر میکنند آرام روانشاد – ایران عادت داشت در مورد همهچیز فلسفهبافی کند. سالها پیش وقتی برای اولین بار دیدمش، برایم بسیار جذاب بود. مدتی سعی کردیم با هم رابطهٔ عاطفی برقرار کنیم. این که میگویم سعی کردیم، واقعاً همینطور است. او برایم جذاب بود. من برایش جذاب بودم و دلمان میخواست کنار هم دوستداشتن را تجربه کنیم. اما نشد. جواب نداد. او همهچیز را پیچیده…
بیشتر بخوانیدبراهنی: آنکه جهان را شعر میدید
علی نگهبان – ونکوور دکتر براهنی پدیدهای کممانند در سراسر ادبیات ایران، و بهباور من بیمانند در ادبیات معاصر ماست. او در خانوادهای کارگری و تنگدست زاده شد که توانایی چندانی برای آموزش فرزندان نداشت، ولی با خویشکاری و خودسازی آموزش دانشگاهی را تا بالاترین پایه پیمود و در زبان و ادبیات انگلیسی دکترا گرفت. دکتر براهنی بیش از نیم سده شعر و داستان و نقد نوشته است، و این بهخودی خود او را برجسته…
بیشتر بخوانیدمروری بر کتاب نانا اثر امیل زولا – بهمناسبت دوم آوریل، زادروز این نویسندهٔ نامی
مهرخ غفاری مهر – ونکوور ناتورالیسم ادبی با نام امیل زولا، داستاننویس مشهور فرانسوی، گره خورده است. در نیمهٔ دوم قرن نوزدهم، امیل زولا از این ساختار فلسفی – ادبی استفاده کرد تا مشکلات عمیق اجتماعی زمانهٔ خود را بیان کند. در شخصیتهایی که در داستانهایش خلق کرد، افراد فرودست جامعه را نشان میدهد، کسانی را که از مواهب آموزش رسمی برخوردار نبودهاند. اینها افرادیاند که فرادستان جامعه سعی میکنند اعمال و رفتارشان را هدایت کنند….
بیشتر بخوانیددر جستوجوی بهشت – دوستداشتن کافی نیست
داستانهایی بر مبنای واقعیت از انسانهایی که تنها به رفتن فکر میکنند آرام روانشاد – ایران تمام وزنش را رها کرد روی صندلی. از شدت خستگی یا شاید غم، نای ایستادن نداشت. وقتی نگاه مرا روی خودش دید، گفت که خسته است. خیلی خسته است. بهندرت مسافرهای بهشت غمگیناند. معمولاً پُر از امیدند و انتظار برای رفتن. برای رفتن و ساختن زندگی بهتر. وقتی یکی از مسافران بهشت مثل این زن خسته و درمانده باشد، حدس…
بیشتر بخوانیدمروری بر رمان جنگ آخر زمان اثر ماریو بارگاس یوسا، ترجمهٔ عبدالله کوثری
بهمناسبت ۲۸ مارس زادروز این نویسندهٔ معاصر نامی مهرخ غفاری مهر – ونکوور قصهها در تاریخ تکرار میشوند و واقعیتهای تاریخی در افسانهها زنده میمانند. انسان با زبان برای خویشتن دنیایی میآفریند و دیگری دنیایش را ویران میکند. تاریخ و قصهها هر دو، جنگ و گریز آدمی است با دیگری، در خود و در برابرش. از آن زمان که بشر خود را اندکی شناخت، هزاران سال قبل از میلاد مسیح، در اسطورههای همهٔ اقوام از هند…
بیشتر بخوانیدگزارشی از «کارگاه داستاننویسی ونکوور»، با حضور میهمان ویژه، سودابه اشرفی، نویسندهٔ ساکن آمریکا
نیکی فتاحی و نغمه فراهانی – ونکوور در تاریخ ۸ مارس ۲۰۲۲، کارگاه هفتگی داستاننویسی تحتنظر استاد محمد محمدعلی، نویسندهٔ ساکن ونکوور، پذیرای مهمان ویژهای از ایالت کالیفرنیای آمریکا بود؛ سودابه اشرفی نویسنده و مترجم ساکن اوکلند، که در نیمهٔ اول این جلسه داستان کوتاه خود را با عنوان «خانهپایی در بلیز» (این داستان کوتاه را در اینجا بخوانید)، و در نیمهٔ دوم جلسه، او بخشی از سفرنامهاش را با عنوان «کوبا جزیرهٔ بیتاب» برای…
بیشتر بخوانیدخانهپایی در بلیز – داستان کوتاهی از سودابه اشرفی
سودابه اشرفی – آمریکا «نیاز به خانهپا در بلیز: ماه می، سال ۲۰۰۵. برای خانهای بسیار دورافتاده با انرژی خورشیدی در کنار رودخانهٔ کلمبیا، جنوب بلیز. برای اطلاعات بیشتر لطفاً از طریق ایمیل زیر با رابرت تماس بگیرید.» از میان چند آگهیای که به آنها جواب داده بودم، بیشتر از همه منتظر نتیجهٔ این یکی بودم. جلو کامپیوتر یک دستم روی ماوس بود و دندانهایم را روی تکهای از پیتزا فرو کرده بودم. صفحهٔ ایمیل…
بیشتر بخوانیدنگاهی به «میرِ نوروزی» در گفتوگو با مرتضی مشتاقی، نویسنده، کارگردان و بازیگر تئاتر ساکن ونکوور
رسانهٔ همیاری – ونکوور دو سال قبل و پیش از نوروز سال ۱۳۹۹ با مرتضی مشتاقی، نویسنده، کارگردان و بازیگر تئاتر ساکن ونکوور، دربارهٔ حاجیفیروز در دنیای معاصر و اینکه حاجی فیروز کیست و از کجا آمده و چه نقشی در فرهنگ ما دارد، گفتوگویی داشتیم. سال گذشته نیز، باز همزمان با نوروز خبر انتشار کتاب تحقیقی ایشان در همان زمینه با عنوان «تبار حاجیفیروز و غلام» را شنیدیم و با ایشان گفتوگویی داشتیم که…
بیشتر بخوانیددر جستوجوی بهشت – شهر بزرگ
داستانهایی بر مبنای واقعیت از انسانهایی که تنها به رفتن فکر میکنند آرام روانشاد – ایران حکایت زیر، حکایت آشنای دو زن تنهاست که خسته از بیپناهی و خسته از احساس ناامنی ابتدا از شهر کوچکشان به تهران کوچ کردند. آمدند به تهران تا خیلی چیزها را پشت سر بگذارند. اما دیدند برای رسیدن به آن امنیتی که ضامن زندگیشان باشد باید از این مرزها عبور کنند و فراتر بروند. حکایت دو خواهر. خواهرِ بزرگتر در…
بیشتر بخوانید