داستانهایی بر مبنای واقعیت از انسانهایی که تنها به رفتن فکر میکنند آرام روانشاد – ایران از لحظهای که سوار ماشین میشود، دستمال دستش است و دارد گریه میکند. اشکهایش بیآنکه بند بیایند همینطور جاریاند. هر چند ثانیه یکبار میگوید ببخشید و توی دستمالش فین میکند. سر و وضع بسیار شیکی دارد. پالتو و چکمههایش جار میزند که از برندهای معروف و گراناند. وسط هقهقهایش میگوید: «ببخشید. حالم خیلی خیلی بد است. نمیتوانم. دست خودم نیست….
بیشتر بخوانیدمهاجرت
پروژهٔ اجتماعی (۵۹) – دیدگاه مثبت و منفی زندگی در آلمان
مژده مواجی – آلمان وقتی چیزی برای ازدستدادن نداری، به سختترین کارها دست میزنی بیآنکه به عاقبتش فکر کنی. راه میافتی و با نُه تا فرزند از کردستان عراق از اسکانهای پناهجویان کشورهای مختلف گذر میکنی تا به آلمان برسی. او هم هیچی برای ازدستدادن نداشت. فقط و فقط میخواست که از دست داعش فرار کند. با نُه تا فرزند که کمسنترینشان شش ساله و بزرگترینشان بیست و شش ساله بود. مانند تیمی یکدست و منسجم…
بیشتر بخوانیدتغییرات در سازمان ناظر بر عملکرد مشاوران مهاجرت کانادا
آغاز به کار کالج مشاوران مهاجرت و شهروندی کانادا (CICC) دکتر امیرحسین توفیق – ونکوور انجمن مشاوران مهاجرت کانادا CSIC که در تاریخ ۳۱ اکتبر سال ۲۰۰۳ توسط وزیر وقت مهاجرت و شهروندی کانادا (CIC)، آقای دنیس کودر (Denis Coderre)، معرفی شده بود پس از هشت سال فعالیت، با ایجاد سازمان جدیدی تحت نام شورای تنظیم مقررات مشاوران مهاجرت کانادا (ICCRC) و در سال ۲۰۱۱، با شرایط و قوانین جدید، جای خود را به این سازمان…
بیشتر بخوانیددر جستوجوی بهشت – عاشق ایرانام، ولی میروم
داستانهایی بر مبنای واقعیت از انسانهایی که تنها به رفتن فکر میکنند آرام روانشاد – ایران منشی آژانس صدایم میزند: «یک سرویس هست که کسی قبول نمیکند. شما حاضری بروی؟ یک خانمی هست که سگ کوچکی دارد. هیچکدام از رانندهها حاضر نشدهاند بروند. بنده خدا خیلی اصرار کرد. سمت قلهک است. گفت حتی کرایهٔ اضافه میدهد.» میخندم و میگویم معلوم است که میروم. کرایهٔ اضافه هم نمیخواهم. من با سگها هیچ مشکلی ندارم. بقیهٔ رانندهها میخواهند…
بیشتر بخوانیدپروژهٔ اجتماعی (۵۸) – از اندازهٔ پا تا نگهبانی
مژده مواجی – آلمان اندازهٔ پاهای مردمان قندوز را مثل کف دستش میشناخت. ۲۸ سال اندازهٔ پاها را روی چرم برش داده، دوخته، شکل داده بود و شاهد چموخم پاهای نسل در نسل شده بود. پاهایی که درازا و پهنای قندوز را طی کرده بودند. او به آدمها که نگاه میکند، ناخودآگاه چشمش به فرم پای آنها میافتد و کفشهایشان را سبک سنگین میکند. خودش میگفت: «از بچگی بهجای رفتن به مدرسه شروع به کار کردم….
بیشتر بخوانیدسلسله داستانهای مهاجرت به کانادا – گروه پنجنفرهٔ اسپانسر پناهندگان
دکتر امیرحسین توفیق – ونکوور بیش از شش سال از اقامت لیلا در کشور ترکیه و بیش از چهار سال از قبولیاش بهعنوان پناهنده از سوی کمیساریای عالی پناهندگان مستقر در سازمان ملل گذشته بود و او همچنان منتظر مشخصشدن کشور اسپانسرکنندهاش مانده بود. لیلا با برادرش که در شهر تورنتو اقامت دائم کانادا را دارد، تماس گرفت و گفت: «علی جان، شرایط در ترکیه واقعاً سخت است. شش سال گذشته که اینجا ساکن بودهایم و…
بیشتر بخوانیددر جستوجوی بهشت – سکوتت را بشکن
داستانهایی بر مبنای واقعیت از انسانهایی که تنها به رفتن فکر میکنند آرام روانشاد – ایران «خدا را شکر که توانستم ویزا بگیرم. خیلی میترسیدم. میگفتند بهخاطر کرونا خیلی سخت ویزای توریستی میدهند. خواهرم هلند است. دعوتنامه فرستاد برایم. اصلاً امید نداشتم که بتوانم ویزا بگیرم. وکیل میگفت با شرایطی که من دارم احتمالش کم است. اما معجزه شد. دلم میخواهد هر چه میتوانم از اینجا دور شوم. بیحرف پیش، اگر بشود دیگر برنمیگردم. دلم میخواهد…
بیشتر بخوانیدپروژهٔ اجتماعی (۵۷) – مرز باریک بین سوءتفاهم و تهمت
مژده مواجی – آلمان مانند همیشه با لبخندی بر لب وارد محل کارمان شد. چشمهای سیاه تنگشده روی صورت ماسکزدهاش حکایت از لبخندش داشت. هفتۀ پیش ناخوشاحوال بود و نتوانست به کوچینگ شغلی بیاید. دو هفته بود که او را ندیده بودم. احوالش را پرسیدم. پالتوش را در آورد و روی پشتیِ صندلی انداخت، دستی به موهای سیاه بلندش کشید و نشست. ماسکش را برداشت. نگاهش روی صورتم درنگ کرد و گفت: – قبل از ناخوشیام…
بیشتر بخوانیداقدامات تازه برای کاهش حجم انباشت پروندههای مهاجرتی در وزارت مهاجرت کانادا
دکتر امیرحسین توفیق – ونکوور در حال حاضر نزدیک به ۱٫۸ میلیون پروندهٔ بررسینشده در وزارت مهاجرت، پناهندگان و شهروندی کانادا انباشته شده و در انتظار بررسی است. تا پایان روز ۲۶ اکتبر سال جاری، ۵۴۸ هزار پروندهٔ اقامت دائم، ۷۷۶ هزار پروندهٔ ویزای تحصیلی، کاری و ویزیتوری و ۴۶۸ هزار پروندهٔ شهروندی، در وزارت مهاجرت، پناهندگان و شهروندی کانادا ثبت شده، ولی هنوز مورد بررسی قرار نگرفته است. محدودیتهای سفرهای بینالمللی، محدودیتهای مرزی، کمبود و…
بیشتر بخوانیددر جستوجوی بهشت – عشق یا نفرت؟ مسئله این است
داستانهایی بر مبنای واقعیت از انسانهایی که تنها به رفتن فکر میکنند آرام روانشاد – ایران معمولاً بیشتر مسافرها وقتی سوار ماشین میشوند، ماسکشان را درنمیآورند. علیرغم واکسیناسیون سراسری، هنوز ترس وجود دارد و البته این ترس کاملاً منطقی است. اما او بهمحض سوارشدن به ماشین ماسک و عینک آفتابیاش را درآورد. روسریاش را هم انداخت دور شانههایش و از گرمای هوا، آنهم وسط آبانماه، شکوه کرد. تصدیق کردم که هوا چند روزی است که گرم…
بیشتر بخوانید