سیما غفارزاده – ونکوور وحید ذاکری، نویسندهٔ جوان شهرمان ونکوور، دانشآموختهٔ رشته برق است، و در عین حال حدود هفده سال است که ادبیات داستانی را بهطور جدی دنبال میکند. علاوه بر آن، ذاکری از مسئولان و برگزارکنندگان جلسات نقد و بررسی کتاب با عنوان «کافه راوی» بوده است، که مجموعاً نه سال از عمرش میگذرد. نشستهای «کافه راوی» معمولاً بحث و تبادل نظر دربارهٔ اثری ادبی، از نویسندگان ایرانی یا غیرایرانی، است که از پیش…
بیشتر بخوانیدهنر و ادبیات
دنیای من و آدم کوچولوها – خوششانسترین دخترِ چهار سالهٔ دنیا
رژیا پرهام – تورنتو چند ماهی از مهاجرتمان میگذشت. کار داوطلبانه برای آشنایی با فرهنگ کانادایی ضروری بود. بهترین محل کار برای من یک مهد کودک بود با کلی بچههای رنگارنگ و متفاوت، از نظر ظاهر و نژاد و رنگ پوست و مو. پدر و مادرها هم متفاوت بودند. یکی از مادرها خیلی جوان بود. شاید حدوداً بیست، بیست و دو ساله با دخترکی چهار ساله. هر دو خوشگل بودند و شبیه به هم؛ با موهای…
بیشتر بخوانیددر جستوجوی بهشت – قصۀ نازنین و رضا؛ رفتن یا نرفتن، مسئله این است…
داستانهایی بر مبنای واقعیت از انسانهایی که تنها به رفتن فکر میکنند آرام روانشاد – ایران زن به مرد گفت: «شرطمان روز اول این نبود، رضا. تو روز اول حرفی از رفتن نزدی. اگر میگفتی… » مرد جواب داد: «آدمها تغییر میکنند، نازنین. خیلی چیزها عوض میشود. پنج سال پیش که ما ازدواج کردیم، اوضاع اینطور نبود. امید داشتیم به اصلاحات. به برجام. حالا ببین چه شد. این، آن زندگیای بود که ما میخواستیم؟ حتی یک…
بیشتر بخوانیدشمسیداموس و گوی بلورینش – بیشنورافشانی خورشید
طالعبینی دوهفته! قبل از اینکه سراغ گوی بلورینم بروم ، بگویم که در این دو هفته خورشید نورافشانیاش را بر زمین چند برابر کرده است. در نتیجهٔ همین نورافشانی، خبرهای خوب بهتر از خبرهای بد است. اما منِ بیچاره که میگرن دارم، الان هم برای دیدن گوی بلورینم رفتهام به زیرزمین که حسابی تاریک باشد، چون از بدشانسیام آسمان دائمالابری ونکوور هم صاف شده است و این نورافشانی دمار از روزگارم درآورده است. چه فداکاریها…
بیشتر بخوانیدآخر هفته با بهترین انیمیشنهای کوتاه
تهیه شده در گروه نمایش پلان – ونکوور بار دیگر منتخبی از بهترین انیمیشنهای کوتاه سال به انتخاب ران دایموند در سینما ریو به نمایش در میآید. این برنامه، بیست سال است که در حال برگزاریست. برای سالهای متمادی مخاطبان علاقهمند، این آثار کوتاه و خلاقانه را در مدارس سینمایی یا استودیوهای تولید انیمیشن میدیدند و از سال ۲۰۱۵ این نمایشها به سالنهای سینمای شهرهای مختلف جهان نیز راه پیدا کرد. در طول این سالها،…
بیشتر بخوانیدکوچهپسکوچههای ذهن من – یونگ، غرق در سنت و مدرنیته
مژده مواجی – آلمان یونگ مانند دخترهای آسیای شرقی اندام ظریفی داشت با چشمهای بادامی، لبخندی بر لب و موهای صاف. اولین بار او را در کلاس درس دانشگاه هانوفر دیدم. بعد از تعطیل شدن کلاس با هم به کافه تریا رفتیم. یونگ گفت که ویتنامی است و از ۹ سالگی همراه خانوادهاش به آلمان مهاجرت کرده است و در شهرکی اطراف هامبورگ سکنی گزیدهاند. بهمحض شنیدن نام ویتنام، به یاد جنگ ویتنام افتادم. تصاویری که…
بیشتر بخوانیدخانم معلمی که منم – محمد پارسا، سرباز کوچکم (۳)
فرزانه بابایی – ایران دارم دیکته میگویم. تککلمه یا جملهای با سه کلمه! با صدای بلند و شمرده یا کمکم با فریاد و دادوبیداد! حالا تعجب نکنید که «ای وای، مگر تو داد هم میزنی؟» بله، داد هم میزنم، خیلی زیاد! تقریباً تمام وقت حضورم در کلاس دارم حرف میزنم که بخشی از آن داد زدن است. بله، داشتم دیکته میگفتم و به عادت همیشهام، بین جملهها مقررات را هم یادآوری میکردم. مثلاً: زری انار را…
بیشتر بخوانیددنیای من و آدم کوچولوها – هیجانزده برای دیدن عکسها
رژیا پرهام – تورنتو دخترک چهارسالهٔ هنگکنگی قرار است برای اولین بار به سرزمین مادریاش سفر کند. قبل از آمدنش به مهد کودک، به دوستانش توضیح دادم که او قرارست به سفر برود و برای اولین بار پدربزرگ، مادربزرگ و اقوامش را ملاقات کند. بچههای کانادایی با تعجب پرسیدند: «یعنی تا بهحال اونها رو ندیده؟» گفتم: «نه.» و مختصری از مهاجرت و داستانهایش گفتم و اینکه حتماً پدربزرگ و مادربزرگ شما سالها قبل اینها تجربه را…
بیشتر بخوانیدحامد نیکپی: بیشترین جذابیت موسیقی تلفیقی برای من، ارتباط با مخاطب غیرایرانی است
گفتوگو با حامد نیکپی، خواننده و نوازندهٔ موسیقی تلفیقی، به بهانهٔ اجرای کنسرتش در ونکوور سلماز لکپور – ونکوور عکسهای کنسرت ونکوور از حمید زرگرزاده – Perfect Shot Studio اوایل ماه گذشته، یعنی سوم مارس، کنسرت حامد نیکپی، چهرهٔ بینالمللی موسیقی تلفیقی، در سالن سنتنیال نورث ونکوور برگزار شد. در این کنسرت، حامد نیکپی اجرای اشعاری از مولانا، عماد خراسانی، فریدون مشیری و سهراب سپهری را به روی صحنه برد. در بخش اول، وی قطعاتی…
بیشتر بخوانیددر جستوجوی بهشت – قصهٔ ساسان؛ عاشقی کردن یا ماندن؟
داستانهایی بر مبنای واقعیت از انسانهایی که تنها به رفتن فکر میکنند آرام روانشاد – ایران میگوید: «زندگی بازیهای عجیبی دارد. نه؟» این را همه میدانند. جواب میدهم: «و غیرمنتظره» بهنظرم وجه غیرمنتظره بودنش بر عجیب بودنش میچربد. مثلاً من تا چند ماه پیش اصلاً روزهایی را که امروز داشتم، پیشبینی نمیکردم. آنچه در خیالم مجسم میکردم، صد سال نوری با آنچه امروز هستم فاصله دارد. میگوید: «این فضاهای مجازی یک چیزهای خوبی دارد و یک…
بیشتر بخوانید