طاهره علیپناه جهرودی* – ونکوور کتاب «یاد نئون بخیر» نوشتهٔ دیوید فاستر والاس، نویسندهٔ آمریکایی، است که پرستو گرانمایه آن را به فارسی ترجمه کرده است. چاپ نخست این کتاب در سال ۱۳۹۷ در ۱۶۶ صفحه توسط انتشارات ثالث منتشر شد. عنوان اصلی کتاب Oblivion (فراموشی) نام دارد و از سری داستانهای آمریکایی قرن ۲۰ میلادی است. این کتاب در ژانر ادبیات داستانی پسامدرن میگنجد و شامل چهار داستان کوتاه است. داستان نخست کتاب، یاد نئون…
بیشتر بخوانیدهنر و ادبیات
در باب «هیچ»های پدر مجسمهسازی مدرن ایران
به بهانهٔ نصب مجسمهٔ جدید «هیچ» پرویز تناولی در شهر برنابی راضی رحیمی – ونکوور بار دگر نام پرویز تناولی، ملقب به پدر مجسمهسازی مدرن ایران در ونکوور خبرساز شد. این هنرمند مجسمهساز ایرانی- کانادایی با شروع ویروس کرونا در ایران تصمیم به طراحی مدالهایی برای فروش گرفت تا عواید آن را به بیمارستانهای درگیر بحران کرونا در ایران کمک کند که با همیاری ایرانیان خارج کشور، موزهٔ آثار پرویز تناولی اخیراً اعلام کرد که تا…
بیشتر بخوانیدبهیاد استاد کلام، نجف دریابندری
عباس بابویهى – ایران از شمار دو چشم یک تن کم وز شمار خرد هزاران بیش نجف دریابندرى، نویسنده و مترجم و یکی از مشهورترین و معتبرترین مترجمان ادبیات جهان (به زبان فارسی)، در پانزده اردیبهشت ١٣٩٩ در سن ٩١ سالگى درگذشت. وی متولد اول شهریور ١٣٠٨ در آبادان بود. همسران فقید او ژانت لازاریان و فهیمه راستکار، هنرپیشه، مدیر دوبلاژ و گویندهٔ شهیر فیلم (١٣٩١-١٣١٢) بودند. از نجف دریابندری و فهیمه راستکار فرزندی به…
بیشتر بخوانیدمعرفی کتاب: «تأملی در رفتن»
طاهره علیپناه جهرودی* – ونکوور مقدمه: کوچ یا مهاجرت بهمعنای جابهجایی مردم از مکانی به مکانی دیگر برای کار یا زندگی است. اگرچه مهاجرت بشر برای مدت صدها هزار سال وجود داشته و دارد، اما «مهاجرت» در مفهوم مدرن، به حرکت و کوچ افراد از یک ملیت-کشور به کشور دیگر که در آنجا شهروند نیستند، محسوب میشود. بهگزارش مرکز اطلاعات سازمان ملل متحد در تهران؛ تعداد مهاجران بینالمللی در سال ۲۰۱۹ به ۲۷۲ میلیون تن رسیده…
بیشتر بخوانیداندر فواید قرنطینه
آرام روانشاد – ایران کار دنیا همین است. آدم از یک لحظه دیگر خودش خبر ندارد. بعضی وقتها چارهای نیست! اتفاق است دیگر؛ میافتد. اینجور وقتها حوصلهای هم نیست برای کارهای عقبمانده و برنامهریزیهای جدید و سمینارهای مثبتاندیشی. از روزهای قرنطینه حرف میزنم؛ روزهایی پرملال که گرچه میدانیم میگذرد، ولی سخت است و شوخیبردار نیست. در این روزها بیشازپیش باید مراقب خود و اطرافیانمان باشیم. قبول که روزهای سختی است، ولی با این وجود اگر تسلیم…
بیشتر بخوانیدمعرفی سریال: تسخیرشدگی خانهٔ هیل
The Haunting of Hill House آرام روانشاد – ایران «تسخیرشدگی خانهٔ هیل»، یک مینیسریال در ژانر ترسناک فراطبیعی است که توسط مایک فلنگن خلق شده است. اقتباسی مدرن از کتاب ترسناک کلاسیکی به همین نام نوشتهٔ شرلی جکسن. «تسخیرشدگی خانهٔ هیل» از محصولات اصلی نتفلیکس است و توسط همین شرکت ساخته و توزیع شده است. داستان سریال، روایتی غیرخطی دارد و حوادث پیشآمده برای خانوادهٔ کرین را به تصویر میکشد که بهخاطر اتفاقاتی مجبور میشوند تا دوباره با ترسهای قدیمی خود مواجه شوند. فیلمهای ژانر وحشت، از…
بیشتر بخوانیدونکوور از داخل ترن هوایی (۲۰) – سگ بارانخورده
مجید سجادی تهرانی – ونکوور دوشنبه ۱۶ مارس، ۲۶ اسفند، اولین روز از تعطیلات بهارهٔ مدارس و چند روز مانده به عید نوروز وقتی صبح بهسمت ایستگاه ترن هوایی میرفتم، نمیدانستم برای مدتی نامعلوم آخرین روزی خواهد بود که با قطار سر کار میروم و شرح اتفاقات نه چندان مهم و خاطرات و افکار پراکندهٔ آن مسیرِ کوتاه تبدیل به آخرین یادداشت مجموعهٔ «ونکوور از ترن هوایی» خواهد شد. اگر همهچیز طبق روال معمول پیش میرفت،…
بیشتر بخوانیدمعرفی کتاب: دربارهٔ مسافر گمشدهٔ زمان
طاهره علیپناه جهرودی* – ونکوور مقدمه بحث رماننویسی در ایران برای نخستین بار در سال ۱۲۵۰ شمسی در نامهای از آخوندزاده به «میرزا آقا تبریزی» مطرح شد، بدین مضمون: «امروز تصنیفی که متضمن فواید ملت و مرغوب طبایع خوانندگان است، فن دراما و رمان است.» او رمان «ستارگان فریبخورده» را در سال ۱۲۵۳ شمسی به فارسی انتشار داد اما شرایط تاریخی و هنری برای آفرینش این نحوهٔ بیان جدید ادبی در ایران فراهم نشده بود، تا…
بیشتر بخوانیدپروژهٔ اجتماعی (۱۶) – روزهای کرونایی
مژده مواجی – آلمان روزهای کرونایی تمام برنامهٔ کاریمان را تغییر داده است. بهجای رفتن به حومهٔ شهر هانوفر و مشاوره دادن حضوری و همراهی پناهجویان، در دفتر کارمان در هانوفر نشستهایم و مشاورهٔ تلفنی میکنیم. دریس، همکار مراکشیام، با یکی از مراجعانش که در آنطرف خط تلفن بود، عربی صحبت میکرد. صدای زنی که داشت صحبت میکرد، آنقدر بلند بود که مرا متوجه خود کرد. صدای گریه و شیون بود. شکایت و شِکوه. حدس میزدم…
بیشتر بخوانیددنیای من و آدم کوچولوها – بهترین
رژیا پرهام – تورنتو به دخترک میگویم: – ممنون که روز پنجشنبه قبل از رفتنت اونقدر مهربون بودی و گفتی که دلت میخواد من باشی، چون خیلی دوستم داری. میخندد و میگوید: You’re welcome, Razhia! (خواهش میکنم، رژیا) همچنان که پی بازیاش میرود میگوید: You are the best! (تو بهترینی!) ذوقزدهام که اینقدر برایش خاص هستم و ترجیح میدهم بماند که صحبت کنیم. میگویم ممنون… و میپرسم: – دیگه کی بهترینه؟ پر از انرژی و با…
بیشتر بخوانید