شش شعر جدید از فرناز جعفرزادگان

شش شعر جدید از فرناز جعفرزادگان

فرناز جعفرزادگان – ایران ۱ زنی بخت خود را آگهی کرده جار می‌زند میانِ این همه هنجارِ خیابان‌های هیز آقایان: خداحافظ دیگر دستان شما سقفی نمی‌شود تا گره‌ای کور را از روسری باز کند ۲ می‌پیچد مرد بر گلوی زن کلاف فریاد را و زن کلافه بی‌کلام‌تر از همیشه جارو می‌کشد تمام زندگی را ۳ چقدر فکر در من پر از لکنت نگاه می‌دود چقدر میان تن پرانتز باز حرف پرانتز بسته سکوت را به…

بیشتر بخوانید

دنیای من و آدم کوچولوها – چون مواظبش نبودم

دنیای من و آدم کوچولوها – چون مواظبش نبودم

رژیا پرهام – تورنتو پسرک و خواهرش مهدکودک من می‌آمدند. سال‌ها قبل. خواهرش عاشق بادکنک سفید و صورتی بود و خودش بادکنک‌های آبی را دوست داشت. تا یک روز که دیگر بادکنک نخواست. امروز اتفاقی توی پارک دیدمشان. خواهر شش ساله‌اش بادکنک دستش بود، ولی خودش نه. گفتم: «دیروز خونهٔ ما مهمونیِ دوستم بود و من الان کلی بادکنک توی خونه دارم. اگه حدس می‌زدم ممکنه توی پارک ببینمتون، همه رو همراه خودم می‌آوردم.» دخترک با…

بیشتر بخوانید

کوچه‌پس‌کوچه‌های ذهن من – زرد و آبی

کوچه‌پس‌کوچه‌های ذهن من – زرد و آبی

مژده مواجی – آلمان من عینک زردرنگ به چشم دارم. همه چیز را زرد می‌بینم. اما تو عینک آبی به چشم داری. تو آبی هستی. چه اشتیاقی دارم تا با تو هم‌صحبت شوم. تو را درک کنم. شوق کشف تو را دارم. من زردم و تو آبی. اما چشمم به تو که می‌افتد، رنگ دیگری را می‌بینم؛ رنگ سبز! عینک زردرنگم را جابه‌جا می‌کنم تا دقیق‌تر نگاه کنم. اما تو را همچنان سبز می‌بینم! کنارت عینکی…

بیشتر بخوانید

کتی کیانی: از ورود به جامعهٔ کانادایی اصلاً نترسید

کتی کیانی: از ورود به جامعهٔ کانادایی اصلاً نترسید

گفت‌وگو با کتی کیانی سازندهٔ انیمیشن «خانهٔ دوم»، برندهٔ رقابت استوری‌هایو هومن کبیری پرویزی – ونکوور اواسط سپتامبر پستی به گروه «همیاری ایرانیان ونکوور» فرستاده شد که در آن کتی کیانی از اعضای گروه خواسته بود به انیمیشن‌ «خانهٔ دوم» که توسط ایشان طراحی شده و در مسابقهٔ استوری‌هایو شرکت کرده بود، رأی دهند. این پست با استقبال زیاد اعضای گروه مواجه شد و به‌فاصلهٔ کوتاهی پس از ارسال آن بیش از صد کامنت تشویق‌آمیز…

بیشتر بخوانید

عشق در شعر شاعران معاصر کرد

عشق در شعر شاعران معاصر کرد

برگردان: خالد بایزیدی (دلیر) دو شعر از: لطیف هلمت ۱ نمی‌دانم: از کِی همدیگر را می‌شناسیم… اما پانزده… بیست سده است که بر یک رخت‌آویز لباس‌هایمان را می‌آویزیم ۲ دستم را که می‌فشاری واژه می‌بارد شعر می‌چکد دستت را که می‌فشارم پنج شیشهٔ عطر در دستانت می‌شکند * * * * * شعری از: شیرکو بیکس دوست داشتن‌ات به «باد» می‌ماند هنگام که می‌خواهم برافروزم‌اش می‌آید و خاموش‌ام می‌کند روشن هم که شدم می‌آید و…

بیشتر بخوانید

دنیای من و آدم کوچولوها – راز رنگارنگ!

دنیای من و آدم کوچولوها – راز رنگارنگ!

رژیا پرهام – تورنتو اولین باری که دیدم‌اش با فاصله‌ای نسبتاً زیاد بود. مردی به‌ظاهر خشن با هیکل درشت، سر تراشیدهٔ طرح‌دار، گوشواره و تتو. از آن قیافه‌های منفی در فیلم‌ها. از آن آدم‌ها که جز یک‌بار باهاشان هم‌کلام نشده‌ام و آن هم چون پلیس مرز کانادا به آمریکا بود و چاره‌ای نداشتم. وقتی به‌سمت فضای بازی می‌آمد، مطمئن بودم ترجیح می‌دهم که هم‌کلام نشویم. به خودم گفتم، مادر دخترک که خانم خیلی ساده‌ای است، چه انتخاب…

بیشتر بخوانید

امید فردا – داستان کوتاهی از شامل کناری

امید فردا – داستان کوتاهی از شامل کناری

شامل کناری – ونکوور مادرم دیروز تلفن زد و گفت: «خانم انتخابی اومده بود به عیادتم. قراره همین جمعه با لوفتانزا به ونکوور بیاد. می‌دونست تو کانادایی. با هم کلی صحبت کردیم؛ از اون برف سنگین و سه سالی که او معلم تو و فرهاد و بهزاد بود. عکست رو بهش نشون دادم و گفتم که من بیشترِ انشاء‌های تو رو هنوز نگه داشته‌م و هر از گاه می‌خونم. علی‌رضا جان، از من دلگیر نشو،…

بیشتر بخوانید

گزارشی از نمایشگاه انفرادی آثار هنری مهتاب فیروزآبادی در وست ونکوور

گزارشی از نمایشگاه انفرادی آثار هنری مهتاب فیروزآبادی در وست ونکوور

مهتاب فیروزآبادی، هنرمند ایرانی ساکن نورث ونکوور، که آثارش تاکنون در نمایشگاه‌ها و حراج‌های هنری در ایران، آلمان، امارات عربی متحده، چین، فرانسه، ایتالیا، آمریکا و کانادا به نمایش گذاشته شده است، از ۶ تا ۲۵ مارس ۲۰۱۸ نمایشگاهی انفرادی از آثارش را در محل گالری The Ferry Building Gallery واقع در وست ونکوور برگزار کرد. رامون کوبیچک (Ramon Kubicek)، هنرمند، نویسنده و مدرس سابق در دانشگاه امیلی کار و کالج لنگارا، دربارهٔ آثار او…

بیشتر بخوانید

کوچه‌پس‌کوچه‌های ذهن من – گرافیتی، هنر یا تخریب‌گرایی؟

کوچه‌پس‌کوچه‌های ذهن من – گرافیتی، هنر یا تخریب‌گرایی؟

مژده مواجی – آلمان قدمتی به اندازهٔ عمر بشریت دارد. انعکاسی از وقایع زندگی‌اند که غالباً به‌صورت غیرقانونی کشیده می‌شوند، خود را در معرض دید همگان می‌گذارند و همیشه جنجال‌برانگیز بوده‌اند.

بیشتر بخوانید

بهارانه‌ای از سعید جاوید

بهارانه‌ای از سعید جاوید

سعید جاوید – آمریکا بهارانه، برای زیباترین بهار آسان به باد می‌رود این روزها روزهای آخر سال بی‌محابا ، آرام و بی‌صدا این روزهای خسته و کشدارِ آخر اسفند اما ، بگذار بگذرد آنجا نگاه کن دارد بهار می‌رسد از راه زیباترین بهار امسال سال دیگری‌ست باور کنید، امسال سال دیگری‌ست امسال پنجره را باز می‌کنم امسال باز، بعد از هزار سال باغچه‌ام را بنفشه می‌کارم و باز بر خوانِ نوروزی‌ام، می‌نشانم؛ شمعدان و آینه، گل…

بیشتر بخوانید
1 97 98 99 100 101 134