قسمت قبلی این مطلب را در اینجا بخوانید طاهره علیپناه جهرودی* – ونکوور در شمارهٔ قبل، با ویلیام بلیک و زندگی هنری او بهطور اجمالی آشنا شدیم و حال در این شماره، سرودههای او را که بازتاب افکار ناب این شاعر قرن هجدهمی بریتانیایی است، با قلم راوی ادیب، دکتر مشگینی، بررسی میکنیم. همانطور که اشاره شد، کتاب شامل هفت فصل است و در هر فصل مجموعهای از اشعار «ترانههای عصمت» و «ترانههای تجربه» و…
بیشتر بخوانیدهنر و ادبیات
مجسمهٔ «نیاز» نماد مهاجرت، اثر کامبیز شریف، در مرکز شهر ونکوور
راضی رحیمی – ونکوور همهٔ مهاجران داﺳﺘﺎنهای واﻗﻌﯽ و ﺗﺨﯿﻠﯽ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻧﯽ درﺑﺎرهٔ مهاجرت و هویت ﺧﻮد دارﻧﺪ که ﮔﺎه ﺑﺮ زﺑﺎن ﺟﺎری ﻣﯽﺷﻮد و ﮔﺎه در وبلاگهای خصوصی بازنشر میشود یا ﻣﺎﻧﻨﺪ حسرتی ﺧﻮد را پنهان ﻣﯽﮐﻨﺪ ﺗﺎ اینکه در ﻗﺎﻟﺐهای هنری ارزشمند، خود را ﻧﻤﺎﯾﺎن سازد. هفتهٔ گذشته، روز ۱۷ ژوئیه، گردهماییای از طرف بینال دوسالانهٔ ونکوور ترتیب داده شد تا از هنرمند و مجسمهساز ایرانی، کامبیز شریف، در کنار مجسمهٔ تازهنصبشدهاش در ونکوور بهنام…
بیشتر بخوانیدیادبودی بهمناسبت بیستمین سالگرد خاموشی شاعر بزرگ، احمد شاملو
دکتر مهدی مشگینی – ونکوور احمد شاملو در ۲۳ ژوئیهٔ سال ۲۰۰۰ میلادی، یعنی بیست سال پیش در تهران در گذشت. بهمنظور حفظ حافظهٔ تاریخی و یادبود سالگرد بیست سالگی فوت او، این فایل صوتی حاوی سخنرانیهای دکتر مهدی مشگینی در پنج جلسه که در سال ۲۰۱۶ در «رادیو کُآپ ونکوور» (Vancouver Co-op Radio)، برنامهٔ «آرام جان»، ایراد شده بود، بهطور رایگان در اختیار فارسیزبانان قرار میگیرد. میتوانید فایل صوتی هر پنج سخرانی را از…
بیشتر بخوانیددنیای من و آدم کوچولوها – بهترین شغل دنیا
رژیا پرهام – تورنتو امروز با بچهها در مورد شغلهای مختلف صحبت میکردیم. یکی گفت میخواهد نقاش بشود، دیگری گفت تصمیم دارد فوتبالیست بشود، دوستش با هیجان تعریف کرد که چون رقصیدن را دوست دارد، تصمیم دارد در آینده رقص باله را بهصورت حرفهای دنبال کند. یکی دیگر گفت میخواهد رئیس همهٔ کسانی که کار میکنند بشود و کوچولوی دیگری گفت میخواهد در آینده رانندهٔ اتوبوسهای آبیرنگ شهر بشود. به دخترک نگاه کردم، برخلاف معمول که…
بیشتر بخوانیدپروژهٔ اجتماعی (۲۱) – آشفتگی اعداد و درک تاریخها
مژده مواجی – آلمان بعد از سلام و احوالپرسی یکباره گفت: – ما تازه به آلمان وارد شدهایم. تاریخ تولدم در کارت شناساییام اشتباه ثبت شده است. ششساله بودم که پدرم به هرات رفت و برایم شناسنامه گرفت. روبهرویم آنطرف میز نشسته بود. از داخل کیفش انبوهی از نامهها را روی میز گذاشت. اول فرم پذیرش را باید پر میکردم. کارت شناساییاش را از او گرفتم. مشغول پر کردن فرم پذیرش شدم. تاریخ تولد، تاریخ ورود…
بیشتر بخوانیددر جستوجوی بهشت – عطرها میمانند
داستانهایی بر مبنای واقعیت از انسانهایی که تنها به رفتن فکر میکنند آرام روانشاد – ایران خانهاش در الهیه بود. از شب قبل سرویس رزرو کرده بود برای ساعت پنج صبح روز بعد! بقیهٔ رانندهها آهوناله کردند که صبح زود نمیروند. من قبول کردم که بروم. تازگیها بیخواب شدهام. با خودم گفتم تجربهٔ تازهای است. تا بهحال این ساعت صبح سرویس نرفتهام. ده دقیقه به چهار جلوی منزلش بودم. از آن خانههای قدیمی ویلایی بود. توی…
بیشتر بخوانیدمعرفی فیلم و سریال: بوی خوش زن
Scent of a Woman آرام روانشاد – ایران «بوی خوش زن» فیلمی درام به کارگردانی مارتن برست و محصول سال ۱۹۹۲ است. این فیلم بازسازی فیلمی ایتالیایی با همین نام به کارگردانی دینو ریسی است. بازی ماندگار و بهیادماندنی آل پاچینو در نقش سرهنگ فرانک اسلید در این فیلم تمامی جوایز مهم سینمایی از جمله اسکار و گلدن گلوب را در همان سال برای او به ارمغان آورد. نقشی که از آن بهعنوان یکی از ماندگارترین نقشآفرینیهای تاریخ سینما یاد میشود. سکانس رقص تانگو آل پاچینو در این فیلم…
بیشتر بخوانیدمعرفی کتاب: ویلیام بلیک بهروایت دکتر مهدی مشگینی – قسمت اول
طاهره علیپناه جهرودی* – ونکوور کتاب ویلیام بلیک بهروایت دکتر مهدی مشگینی در ۵۰۰ صفحه در دی ماه ۱۳۷۸ خورشیدی برابر با ژانویهٔ ۲۰۰۰ میلادی در کانادا منتشر شد. این کتاب ۷ فصل، ۲۲ عنوان، ۵۷ تابلوی نقاشی رنگی و ۷۳ تابلوی سیاهوسفید است. در این کتاب از نویسندگان و شعرای ایران که در سبک، ایده، نظر و تفکر نزدیک به اشعار و تفکر بلیک بودهاند، نام برده شده و نمونهٔ آثار در مقایسه آورده…
بیشتر بخوانیددنیای من و آدم کوچولوها – خرس قهوهای پدر
رژیا پرهام – تورنتو دخترک که از راه رسید، بداخلاق بود. پرسیدم اتفاقی افتاده؟ جواب نداد و رفت گوشهای نشست و مشغول نقاشی کشیدن شد. کاغذی برداشتم و من هم مشغول شدم. بعد از کشیدن چند طرح کمی آرام شد و تعریف کرد که با ماژیک مشکی غیرقابل شستشو روی خرس پدر نقاشی کشیده و پدرش هنوز نمیداند. دستش را زیر چانهاش گذاشت و با قیافهای گناهکار تکرار کرد که پدرش هنوز متوجه نشده و وقتی…
بیشتر بخوانیدپروژهٔ اجتماعی (۲۰) – پوششِ سر و سردرگمی
مژده مواجی – آلمان مشغول خواندن ایمیلهایم بودم که تلفن زنگ زد. گوشی را برداشتم. – میخواهم دورۀ تخصصی سهساله را بگذرانم. کِی میتوانم پیش شما بیایم که برایم رزومه و درخواست بنویسید تا برای تقاضا به مراکز مربوطه اقدام بکنم؟ طی چند هفتهٔ اخیر این دومین تماس تلفنی مشابه بود. هر دو همسن بودند. در یک مدرسه درس خوانده بودند و تمایل داشتند دورهٔ تخصصی سهساله را در بخش درمانی بگذرانند. در چهرههای جوان هر…
بیشتر بخوانید