خانم معلمی‌که منم – حرف «ف» و آقای فلانی

خانم معلمی‌که منم – حرف «ف» و آقای فلانی

فرزانه بابایی – ایران زندگی آدابی دارد، این که از کجا و چگونه کم‌کم این چگونه بودن‌ها به بودن ما شکل داده است، قصهٔ قشنگی‌‌ست. من از آن دسته آدم‌هام که آداب را دوست دارم، البته آن آدابی که به کیفیت بودن‌ام زیبایی بدهد. حالا که خوب فکر می‌کنم، می‌بینم من مجموعه آداب خودم را دوست دارم! لابد جایی از هستی‌ام، به‌واسطهٔ این چهار حرف، به‌نظر خودم زیباتر می‌شود. الله اعلم و البته آن‌ها که از…

بیشتر بخوانید

دنیای من و آدم کوچولوها – دو تا از همه‌چیز!

دنیای من و آدم کوچولوها – دو تا از همه‌چیز!

رژیا پرهام – تورنتو جشن تولد دخترک چند روز دیگر است. بر خلاف هر سال، برگهٔ دعوت به جشن تولد، کاغذی فتوکپی‌شده (و نه کارت دعوت) بود. مادرش تعریف کرد از آنجایی که کارش را به‌دلیل شرایط اقتصادی از دست داده، تصمیم گرفته است تا حد امکان هزینه‌ها را به حداقل برساند و به‌همین دلیل قرارست مهمانی را توی خانه، و نه مکان‌های گران‌قیمت مخصوص تولد بچه‌ها، برگزار کند و از همه خواسته است تا کسی…

بیشتر بخوانید

غار تنهایی من

غار تنهایی من

محمد محمدعلی – ونکوور غار تنهایی من، بخشی از خیابان بیوت۱ مابین خیابان‌های هَرو۲ و استُوُلد۳ است که ماشین و موتور و دیگر وسایل دودزا حق ورود به آن را ندارند. دو سرش را با تابلوهای پت و پهن ادارهٔ راهنمایی و رانندگی بسته‌اند. گویی به آن استقلال و خودمختاری داده‌اند تا فقط محل عبور دوچرخه‌سوارها و معلول‌های ویلچری و آدم‌های پیاده و سگ و گربه و پرنده‌ها باشد. جزیره‌ای هزارمتری است در دل مرکز…

بیشتر بخوانید

مقام برتر جشنوارهٔ شعر اروپا در رومانی برای ساناز داودزاده‌فر

مقام برتر جشنوارهٔ شعر اروپا در رومانی برای ساناز داودزاده‌فر

ساناز داودزاده‌فر که به‌تازگی دومین مجموعه شعر خود را با عنوان «مردن با پایان باز» در نشر داستان منتشر کرده است، به دعوت جشنوارهٔ شعر اروپا که هر ساله در رومانی برگزار می‌شود، در این فستیوال شرکت کرد. این جشنوارهٔ شعر در روزهای چهارم و پنجم ماه مهٔ گذشته (May 2019) در شهر سینایا در رومانی برگزار شد. ساناز داودزاده‌فر با مجموعه شعر اول خود، یعنی «روی حروف مرده راه می‌روم» که به زبان‌های عربی…

بیشتر بخوانید

در جست‌و‌جوی بهشت – عشق اول

در جست‌و‌جوی بهشت – عشق اول

داستان‌هایی بر مبنای واقعیت از انسان‌هایی که تنها به رفتن فکر می‌کنند آرام روانشاد – ایران حتی با گذشت سال‌ها، فکر کردن در مورد عشق اولمان لرزشی در قلبمان ایجاد می‌کند. چه چیز باعث می‌شود که با گذشت پنج، ده یا حتی بیست سال، اولین عشق‌ها همیشه فکرمان را به خود مشغول کند؟ دلیلش هر چه باشد و آن فرد هر کس که بوده باشد، عشق اول همیشه جزئی از وجود ما می‌شود. نمی‌توانیم آن را…

بیشتر بخوانید

ونکوور از داخل ترن هوایی (۱۶) – نسیم همدلی

ونکوور از داخل ترن هوایی (۱۶) – نسیم همدلی

مجید سجادی تهرانی – ونکوور سینماتک۱، ون‌سیتی۲ و ریو۳ سه سینمای مستقل شهر ونکوورند و من معمولاً اگر وقتی برای فیلم دیدن در سینما پیش بیاید به یکی از این‌ها می‌روم، اما در این میان سینماتک با آن نمای آجری و تابلوی نئون و تک‌درخت وسط میدانچهٔ روبرویش چیز دیگری است. احتمالاً برای من که عمری را در تهران در سینماتک موزهٔ هنرهای معاصر به عشرت فیلم‌بینی و بی‌خبری گذرانده‌ام، بهترین انتخاب است برای گذراندن یک…

بیشتر بخوانید

شمسی‌داموس و گوی بلورینش – چالش روکم‌کنی ژوپیتر و نپتون

شمسی‌داموس و گوی بلورینش – چالش روکم‌کنی ژوپیتر و نپتون

طالع‌بینی دوهفته! سلام و صد سلام به فرزندان گلم. در این دو هفته اوضاع با تمام دو هفته‌‌ها فرق دارد. ژوپیتر بزرگ، خدای صاعقه‌ها با نپتون خدای آب‌ها و خورشید منشأ حیات، در چالش رو‌کم‌کُنی هستند و به‌همین دلیل، ما نیز به چالش کشیده می‌شویم! مادر جان، آگاهانه با این انرژی قدرتمند چالشی برخورد کنید و به حرف شمسی داموس گوش دهید که خوبی‌تان را می‌خواهد. برای هر کاری باید احتیاط کنید. اگر می‌خواهید گربهٔ…

بیشتر بخوانید

خانم معلمی‌که منم – از قلب‌ها و بوسه‌های روز معلم

خانم معلمی‌که منم – از قلب‌ها و بوسه‌های روز معلم

فرزانه بابایی – ایران می‌خواستم بروم داخل کلاس که دیدم روی کل و کولِ هم، پشت در جمع شده‌اند و نمی‌شود در را باز کرد. فهمیدم که بله، فسقلی‌های کلاس‌اولی هم به‌جز جایزه‌های خوراکی، ستاره‌های کاغذی و دوشنبه‌های فوتبال، از چیزهای دیگری هم سر در می‌آورند! خلاصه، با ضرب و زور در را باز کردم و پرت شدم بین پسرها و بغل و بوسه و مبارک‌باد و تختهٔ کلاسی که این‌بار آن‌ها برای من عاشقانه رویش…

بیشتر بخوانید

سه شعر تازه از فرشته وزیری‌نسب

سه شعر تازه از فرشته وزیری‌نسب

فرشته وزیری‌نسب – آلمان این دَوَران این دَوَران در سرم طعم خاک می‌دهد طعم انار‌های کال و ممنوع باغچه طعم آب خنک حوض در ظهرهای بی‌خواب تابستان طعم رنگ در باغ‌های میوهٔ دزدی طعم اشتیاق دست‌های تو بر گونه‌های من طعم گس بوسه‌های دزدانه، نارس این دَوَران در سرم بوی خاک می‌دهد بوی گل‌های اطلسی در فروپاشی قطره‌های آب بوی ریس‌های پهن‌شده بر پشت‌بام‌ها بوی طرح‌هایی که پنهان می‌کشیدی از من بوی گل‌های رنگ‌رنگ در باغ‌های…

بیشتر بخوانید

دنیای من و آدم کوچولوها – مو کشیدنِ تصادفی

دنیای من و آدم کوچولوها – مو کشیدنِ تصادفی

رژیا پرهام – تورنتو بچه‌ها مشغول بازی بودند که یک‌هو صدای گریهٔ دخترک بلند شد… نزدیک رفتم، دستش را روی سرش گرفته بود و اشک می‌ریخت. پرسیدم: «می‌خوای بغلت کنم؟» می‌خواست.  نگاهی به سرش انداختم، مشکل خاصی نبود. خیلی آرام گفتم: «چه اتفاقی افتاد؟» دخترک با گریه به پتوی زردرنگ بچه‌گانه‌اش که گوشه‌ای افتاده بود، اشاره کرد و با هق‌هق گفت: «بِلَنکی (پتویی) موهام رو کشید!»  پسرک که نزدیک من ایستاده بود و تماشا می‌کرد، سرش…

بیشتر بخوانید
1 79 80 81 82 83 132