کارگاه بررسی راهکارهای عملی برای بهبود پروسهٔ امور مهاجرت و ویزا برای ایرانیان رسانهٔ همیاری – نورث ونکوور دوازدهم مارس ۲۰۱۸، تعدادی از هموطنان ایرانی بهدعوت جاناتان ویلکینسون، نمایندهٔ مجلس عوام کانادا از حوزهٔ نورث ونکوور، در کارگاهی که بهمنظور بررسی راهکارهای عملی برای بهبود پروسهٔ امور مهاجرت و ویزا برای ایرانیان، تشکیل شده بود شرکت کردند. افراد مدعو، از جمله کسانی بودند که اغلب در زمینهٔ اسپانسرشیپی برای افراد خانواده بهمنظور مهاجرت یا صرفاً…
بیشتر بخوانیدنویسنده: رسانهٔ همیاری
یادداشت سردبیر: در آرزوی وداع با اسلحه در جنوب مرزها
سیما غفارزاده – ونکوور هنوز از آخرین تیراندازی و کشتار گروهی در آمریکا چیزی نگذشته است؛ اواسط فوریهٔ گذشته بود که جوانی ۱۹ ساله با گشودن آتش بهروی دانشآموزان دبیرستانی در پارکلندِ فلوریدا، ۱۷ نفر را زخمی و ۱۷ نفر دیگر را کشت. هنوز از راهپیماییهای گستردهای که توسط نوجوانان علیه کسب و کار سودآور اسلحه در سرتاسر آمریکا ترتیب داده شده بود، دو هفته نمیگذرد؛ راهپیماییهایی که در ۸۳۹ محل با عنوان March for…
بیشتر بخوانیدنخستین شمارهٔ سال سوم «رسانهٔ همیاری» منتشر شد
برای مشاهدهٔ نسخهٔ تمامصفحه اینجا کلیک کنید همراه با گفتوگوهایی با اردلان بنام، یکی از ۳۶ دانشجوی کارآفرین برگزیده در کانادا و فرحناز ثمری، هنرمند ساکن ونکوور. نسخهٔ چاپی شمارهٔ پنجاه و دوم «رسانهٔ همیاری» در فروشگاههای ایرانی در ونکوور، نورثشور، ترایسیتی و برنابی در دسترس است. در نسخهٔ دیجیتال، آگهیهای قابل کلیک با نماد زیر مشخص شده است. با مطالب و آثاری از: زهرا آهنبر، یلدا احمدوند، رژیا پرهام، امیرحسین توفیق، فرناز جعفرزادگان، دکتر…
بیشتر بخوانیدسلسله داستانهای مهاجرت به کانادا – برنامهٔ مهاجرتی نیروی متخصص در ۲۰ سال پیش – قسمت سوم
قسمت قبلی این مطلب را در اینجا بخوانید امیرحسین توفیق – ونکوور کار منوچهر این شده بود که هفتهای حداقل دو سه نوبت سری به سفارت کانادا در تهران بزند. جلو سفارت همیشه شلوغ بود. عدهای برای ورود به سفارت و انجام کارهایشان در صف ایستاده بودند. عدهای دیگر بهصورت گروههای چندنفره دور هم جمع بودند و صحبت میکردند. یک پیکان آلبالوییرنگ هم کنار کوچه پارک شده بود و عدهای هم دور آن جمع شده بودند. روز اول…
بیشتر بخوانیدکوچهپسکوچههای ذهن من – زرد و آبی
مژده مواجی – آلمان من عینک زردرنگ به چشم دارم. همه چیز را زرد میبینم. اما تو عینک آبی به چشم داری. تو آبی هستی. چه اشتیاقی دارم تا با تو همصحبت شوم. تو را درک کنم. شوق کشف تو را دارم. من زردم و تو آبی. اما چشمم به تو که میافتد، رنگ دیگری را میبینم؛ رنگ سبز! عینک زردرنگم را جابهجا میکنم تا دقیقتر نگاه کنم. اما تو را همچنان سبز میبینم! کنارت عینکی…
بیشتر بخوانیدکتی کیانی: از ورود به جامعهٔ کانادایی اصلاً نترسید
گفتوگو با کتی کیانی سازندهٔ انیمیشن «خانهٔ دوم»، برندهٔ رقابت استوریهایو هومن کبیری پرویزی – ونکوور اواسط سپتامبر پستی به گروه «همیاری ایرانیان ونکوور» فرستاده شد که در آن کتی کیانی از اعضای گروه خواسته بود به انیمیشن «خانهٔ دوم» که توسط ایشان طراحی شده و در مسابقهٔ استوریهایو شرکت کرده بود، رأی دهند. این پست با استقبال زیاد اعضای گروه مواجه شد و بهفاصلهٔ کوتاهی پس از ارسال آن بیش از صد کامنت تشویقآمیز…
بیشتر بخوانیدعشق در شعر شاعران معاصر کرد
برگردان: خالد بایزیدی (دلیر) دو شعر از: لطیف هلمت ۱ نمیدانم: از کِی همدیگر را میشناسیم… اما پانزده… بیست سده است که بر یک رختآویز لباسهایمان را میآویزیم ۲ دستم را که میفشاری واژه میبارد شعر میچکد دستت را که میفشارم پنج شیشهٔ عطر در دستانت میشکند * * * * * شعری از: شیرکو بیکس دوست داشتنات به «باد» میماند هنگام که میخواهم برافروزماش میآید و خاموشام میکند روشن هم که شدم میآید و…
بیشتر بخوانیدبا وجود افزایش نرخ بهره و کاهش فروش مسکن در بیسی، قیمتها همچنان رو به رشد است
ترجمه و نوشتهٔ: دکتر سرمد مهربد – ونکوور متخصصان مسکن در بریتیش کلمبیا، پیشبینی میکنند در سال جاری، قیمت مسکن بهشکل چشمگیری پایین بیاید. ولی همچنان بالاتر از متوسط ده سالهٔ استان باقی خواهد ماند. با اینحال، هشدارمیدهند امکان دارد افزایش نرخ بهره، به بعضی از صاحبان مسکن در بریتیش کلمبیا، آسیب برساند. بعد از چهار سال متوالی رشد اقتصادی در بریتیش کلمبیا، انتظار میرود این رشد طی دو سال آینده، به دلیل پایین آمدن تقاضای مسکن،…
بیشتر بخوانیددنیای من و آدم کوچولوها – راز رنگارنگ!
رژیا پرهام – تورنتو اولین باری که دیدماش با فاصلهای نسبتاً زیاد بود. مردی بهظاهر خشن با هیکل درشت، سر تراشیدهٔ طرحدار، گوشواره و تتو. از آن قیافههای منفی در فیلمها. از آن آدمها که جز یکبار باهاشان همکلام نشدهام و آن هم چون پلیس مرز کانادا به آمریکا بود و چارهای نداشتم. وقتی بهسمت فضای بازی میآمد، مطمئن بودم ترجیح میدهم که همکلام نشویم. به خودم گفتم، مادر دخترک که خانم خیلی سادهای است، چه انتخاب…
بیشتر بخوانیدامید فردا – داستان کوتاهی از شامل کناری
شامل کناری – ونکوور مادرم دیروز تلفن زد و گفت: «خانم انتخابی اومده بود به عیادتم. قراره همین جمعه با لوفتانزا به ونکوور بیاد. میدونست تو کانادایی. با هم کلی صحبت کردیم؛ از اون برف سنگین و سه سالی که او معلم تو و فرهاد و بهزاد بود. عکست رو بهش نشون دادم و گفتم که من بیشترِ انشاءهای تو رو هنوز نگه داشتهم و هر از گاه میخونم. علیرضا جان، از من دلگیر نشو،…
بیشتر بخوانید