معرفی فیلم و سریال: مالیخولیا – Melancholia

آرام روانشاد – ایران

سال ساخت: ۲۰۱۱

کارگردان: لارنس فون تریه

بازیگران: کریستین دانْست، شارلوت گِینزبورگ، الکساندر اسکاشگورد، کیفر ساترلند، شارلوت رَمپلینگ، جان هِرت، استِلان اسکاشگورد

جوایز: جایزهٔ جشنوارهٔ فیلم کن برای بهترین بازیگر زن (کریستین دانْست)، جایزهٔ انجمن ملی منتقدان فیلم آمریکا برای بهترین فیلم سال ۲۰۱۱ و بهترین بازیگر زن (کریستین دانْست)، جوایز فیلم‌های اروپایی برای بهترین فیلم، بهترین فیلمبردار (مانوئل آلبرتو کارلو) و بهترین طراح (جت لِمَن)، جایزهٔ فیلم دانمارک (رابرت) برای بهترین فیلم، بهترین بازیگر زن (کریستین دانْست)، بهترین بازیگر نقش مکمل زن (شارلوت گینزبورگ)، بهترین فیلمنامه، بهترین تدوین سینمایی، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمبرداری، بهترین تدوین، بهترین صداگذاری و بهترین جلوه‌های ویژه، جایزهٔ بودیل برای بهترین فیلم دانمارکی و بهترین فیلمبرداری، جایزهٔ گوپو رومانی برای بهترین فیلم اروپایی و جایزهٔ حلقهٔ منتقدان فیلم کانزاس سیتی برای بهترین بازیگر زن (کریستین دانْست)

داستان فیلم 

فیلم روایتگر دو داستان جداگانه است؛ داستان اول مربوط به دختری به‌نام «جاستین» (کریستن دانست) است که در شُرُف مراسم عروسی بسیار مجللی با مرد مورد علاقه‌اش، «مایکل» (الکساندر اسکارگارد) قرار دارد. جاستین بعد از عروسی، دچار نوعی افسردگی شدید می‌شود که به‌سبب آن، تمام اتفاقات پیرامونش را بد تعبیر می‌کند و به‌خصوص رابطهٔ ناخوشایندی را با خواهرش آغاز می‌کند. این در حالی است که سیاره‌ای به نام «مالیخولیا» در حال نزدیک‌شدن به زمین است و این یعنی پایان دنیا. داستان دوم مربوط به خواهر جاستین به نام «کلیر» (شارلوت گاینزبرگ) و همسرش «جان» (کیفر ساترلند) است. جان ستاره‌شناسی است که پی برده سیارهٔ مالیخولیا در حال نزدیک‌شدن به زمین بوده و… 

فون تریه در مصاحبه‌ای مطبوعاتی بعد از نمایش فیلم گفته بود: «من در زندگی شخصی‎ام چندین بار تجربهٔ مالیخولیایی‌بودن را داشته‌ام، بنابراین می‎خواهم مفهوم و حرکت به‌سمت مالیخولیا را نشان دهم.»

بی‌شک بیشتر افراد در سراسر دنیا خاطره و ترس مشترکی از اواسط دههٔ اول ۲۰۰۰ میلادی دارند و آن ترس این بود: «نابودی زمین نزدیک است!» فرا رسیدن سال ۲۰۱۲ تمام دنیا را به‌وحشت انداخته بود و آن هم حاصل پیش‌بینی نوستراداموس، یکی از مشهورترین غیب‌گویان قرن‌های‌های گذشته، بود. آن‌طور که رسانه‌های خبرساز می‌گفتند، اکثر پیش‌گویی‌هایش تحقق یافته بود. واپسین سال‌های پیش از ۲۰۱۲، صنعت سینما – به‌خصوص سینمای تجاری‌ای همچون هالیوود – بازار ساخت فیلم‌هایی با چنین مضمونی را تازه و پرسود دریافت. فیلم‌های اکشن و آخرالزمانی زیادی با نگاه به این پیشگویی ساخته شد. این فیلم‌ها وقایعی را که ممکن بود اتفاق بیفتد، نشان می‌داد؛ همچون سونامی‌های سهمگین که شهرها را در خود غرق می‌کردند، زلزله‌های هولناک، فرورفتن زمین تا برخورد شهاب سنگ و فوران آتشفشان‌های بزرگ. در این بین کارگردانان توانمندی هم بودند که از این اتفاق به روش‌هایی هنرمندانه و به‌دور از گیشه و کلیشه استفاده کردند.

لارنس فون تریه که در آن سال‌ها از افسردگی رنج می‌بُرد، درگیر ساخت آثاری با همین تم (افسردگی) بود که بعد از اتمامشان در قالب یک سه‌گانه شناخته شدند؛ به‌نام‌های ضدِمسیح، مالیخولیا و نیمفومانیاک. مالیخولیا اثری است آخرالزمانی که در آن خبری از آن سونامی‌ها، خیابان‌ها و انبوه جمعیتِ در حال فرار نیست، بلکه ما را به نقطه‌ای آرام در گوشه‌ایی از جهان و به‌سراغ یک خانواده می‌بَرد.

مالیخولیا در دو اپیزود داستان فیلم را پیش می‌بَرَد. اپیزود اول به‌نام جاستین روایت عروسی جاستین است که در عمارت همسر خواهرش برگزار می‌شود. طی مراسم، افسردگی جاستین (حالتی مالیخولیایی) که ظاهراً بخشی از آن ژنتیک است، عود می‌کند و اتفاقات عجیبی را از سر می‌گذراند که به‌نوعی ازهم‌پاشیده‌شدنِ روان یا به‌تعبیری فروپاشی جهانِ درون شخصیت را نشان می‌دهد. اپیزود دوم به‌نام کلیر روایتی است در ادامهٔ اپیزود اول؛ کلیر، خواهر جاستین، که از نظر شخصیتی با هم بسیار متفاوت‌اند، هراسان از سرنوشت شومی است که جهان را تهدید می‌کند. سیاره‌ای به‌نام مالیخولیا در حال نزدیک‌شدن به زمین است و آن‌طور که پیش‌بینی کرده‌اند، در دو حالت با زمین روبه‌رو خواهد شد؛ یا با آن برخورد می‌کند، یا از کنارش می‌گذرد. در این حین، اتفاقات پیشِ‌رو را از دریچهٔ چشم کلیر خواهیم دید. 

فون تریه استادانه و روان‌شناسانه به جزئیات شخصیت‌ها به‌خصوص جاستین پرداخته و بدیهی است که بخشی از این جزئیات را مدیون افسردگی‌ای است که در آن زمان دچارش بوده، چرا که تمام عواطف درونی و حالات بیرونی یک انسان افسرده را به‌خوبی به‌تصویر درآورده که البته بازی تحسین‌برانگیز کریستین دانْست هم به آن عمق بخشیده است و پارادوکس شخصیتی او و خواهرش کلیر، با بازی شارلوت گینزبورگ که بازیگر ثابت در سه‌گانهٔ افسردگی است، جذابیت درام را دوچندان می‌کند.

راجرت ایبرت، منتقد بزرگ و فقید سینما، دربارهٔ این فیلم می‌گوید:

«فیلم‌های خوب جشنواره نیاز به زمان بیشتری برای این‌گونه بحث دارند. به‌طور حتم این موضوع دربارهٔ فیلم مالیخولیا نیز صدق می‌کند. با فیلمی روبه‌روئیم که به زمان بیشتر نیاز دارد نه برای درک بیشتر، که به‌عنوان اثری از فون تریه شفاف است، بلکه برای اینکه به ارزش‌هایش به‌طور کامل پی ببریم.»

با وام‌گرفتن از این نقل قول می‌توان تعبیری شخصی از آن داشت که شاید بعد از گذشت سال‌ها یکی از پیام‌های فیلم این باشد که این مالیخولیا یا همان افسردگی است که بشر را از پا درمی‌آورد. در جهان مدرن امروز، علی‌رغم پیشرفت تکنولوژی که برای بشر رفاه آورده و فاصله‌ها را از میان برداشته و امکان ارتباط بیشتری را برای آدم‌ها نسبت به قرن‌های گذشته فراهم کرده، انسان بیشتر از قبل تنها شده است. انسان مدرن به‌غایت تنهاست و این تنهایی او را اغلب به ورطهٔ ناامیدی می‌کشاند. فیلم جوایز زیادی را از آن خود کرده که یکی از مهم‌ترین آن‌ها جایزهٔ کن برای بهترین بازیگر زن (کریستین دانست) است. در مراسم کن آن سال هم حواشی زیادی در پی داشت، به‌دلیل آنکه لارنس فون تریه در مصاحبه با خبرنگاران سخنان عجیبی به‌زبان آورد که یکی از آنان همدردی با هیتلر و گفتن جملهٔ «من نازی هستم» بود که منجر به اخراجش از سالن جشنواره شد و البته مدتی بعد در نامه‌ای به‌خاطر صحبت‌های ناشایستش عذرخواهی کرده و گفته بود که در آن لحظه تحت تأثیر الکل بوده است. جدا از حواشی، مالیخولیا نقدهای مثبت زیادی را دریافت کرد و به فیلم آخرالزمانی متفاوتی تبدیل شد که ما را عمیقاً به فکر فرو می‌بَرَد. فیلمی عمیق با نگاهی نو دربارهٔ پایان جهان.

این فیلم در تعدادی از کتابخانه‌های مترو ونکوور از جمله کتابخانه‌های ونکوور، وست ونکوور، بخش نورث ونکوور، برنابی و کتابخانه‌های منطقهٔ فریزر ولی موجود است که می‌توانید از طریق این کتابخانه‌ها آن را به‌رایگان امانت بگیرید و تماشا کنید. علاوه بر این می‌توانید آن را از طریق سرویس پخش فیلم Apple TV و Google Play بخرید یا اجاره کنید.

آرام روانشاد نویسندهٔ این مطلب، روزنامه‌نگار و مدیر کانال سینمایی اوتوپیاست. کانال سینمایی اوتوپیا به معرفی و نقد آثار برتر سینمای جهان می‌پردازد. همچنین در کنار سینما مطالبی در حوزهٔ فلسفه و ادبیات هم با مخاطب به اشتراک می‌گذارد. با پیوستن (Join) به این کانال، به یک نشریهٔ سینمایی، هنری آنلاین در سطح بالا دسترسی پیدا خواهید کرد.

https://t.me/Utopiafilm

ارسال دیدگاه