قسمت قبلی این مطلب را در اینجا بخوانید دکتر محمدرضا رخشانفر – ونکوور ما براى حفظ سلامت، برقرارى منزلت، بهسازى ساختار و زدودن خطاهاى زبانمان تا حد امکان میکوشیم. آنقدر مىگوییم و تکرار مىکنیم تا همگان صدایمان را بشنوند، در گفتار و نوشتارشان بیشتر دقت نمایند و نکات مقبول را رعایت فرمایند. هممعنایى، چندمعنایى، و گسترشمعنایى این بحث که در شمارهٔ قبل نیز مطرح شد، بهدلیل اهمیتش ادامه مىیابد. هممعنایى وقتى است که دو واژه بتوانند در جمله…
بیشتر بخوانیدهنر و ادبیات
پروژهٔ اجتماعی (۵۴) – زن افغان؛ تشنهٔ یادگیری
مژده مواجی – آلمان روز قبل همکارم روی میزم یادداشتی گذاشته بود. اسم و شماره تلفن مراجعی که به دفتر آمده بود و تمایل به گرفتن وقت ملاقات برای مشاوره با من داشت. تا به ساعت دیواری بالای در دفترم نگاهی انداختم، صدای زنگ در محل کار شنیده شد. چند دقیقهای به ۹ مانده بود. قرارمان ساعت ۹ بود. ماسکش را که از روی صورتش برداشت، چهرۀ زن نسبتاً جوانی نمایان شد. سبزهرو با چشمهای نافذ…
بیشتر بخوانیددنیای من و آدم کوچولوها – کار شخصی و خصوصی
رژیا پرهام – تورنتو دخترک بیمقدمه میگوید: Razhia, the day you were on your trip, I badly missed you. (رژیا روزی که سفر رفته بودی، من خیلی دلم برات تنگ شده بود.) بغلش میکنم و تشکر میکنم. میگوید: There wasn’t any chance I could come with you? (هیچ شانسی نبود که من هم بتونم همراهت بیام؟) میگویم متأسفانه نه. دلیلش را میپرسد. میگویم: I had some work to do. (من کارهایی داشتم که باید انجام میدادم.) کنجکاویاش…
بیشتر بخوانیدنگهداشت زبان زیبای فارسی – قسمت نوزدهم
قسمت قبلی این مطلب را در اینجا بخوانید دکتر محمدرضا رخشانفر – ونکوور در گفتار ما تکرار زیاد رخ میدهد اما این تکرار مفید است. در تمام زبانهاى زندهٔ دنیا تحولات و تغییراتى طى سالها صورت میگیرد، و این بهخاطر پیشرفتهایى است که در زمینههاى اقتصادى، اجتماعى، سیاسى و غیره ایجاد میشود. زبانها هر روز به واژهها و ترکیبات جدیدى نیاز پیدا مىکنند که از راههاى مختلف تأمین میشود، و ما قبلاً به آنها اشاره کردهایم و گفتهایم،…
بیشتر بخوانیدمعرفی فیلم و سریال: بازی ماهی مرکب – Squid Game
آرام روانشاد – ایران کارگردان: هان دونگ هیوگ محصول: ۲۰۲۱ ژانر: درام، دلهرهآور بازیگران: لی جونگ جا، پارک هائه سو، جونگ هو یئون، هیو سونگ تائه، لی یو می، لی بیونگ هو، لی جی ها، گونگ یوو، کیم جو یئونگ، وایها جون داستان گروهی از آدمهای ورشکسته، بدهکار و جنایتکار به مکانی ناشناس برای حضور در یک مسابقه دعوت میشوند. بازیهای این مسابقه از بازیهای دوران کودکی کُرهٔ جنوبی الگوبرداری شده است. این سریال روایتگر داستان…
بیشتر بخوانیدچند شعر از صالح بیچار، شاعر و ترانهسرای مطرح کردستان عراق
برگردان: خالد بایزیدی (دلیر) – ونکوور صالح بیچار (ساڵح بێچار) شاعر و ترانهسرای مطرح کردستان عراق، ساکن سلیمانیه، جزو شاعران بنام و مطرح کردستان است که صدایش در تمام محافل کردستان پیچیده است. او شاعری ملی و مضمونگرا، متعهد، مردمی و دوستداشتنی است. اخیراً دیوان شعری از این شاعر زیبانویس و ژرفاندیش در حجم ۵۲۲ صفحه بهچاپ رسیده است. از این دیوان چند شعر را برگزیده و انتخاب کردهام که آنها را به خوانندگان فرهیختهٔ فارسیزبان…
بیشتر بخوانیدابراهیم گلستان «نیشی و نوشی» با هم – مروری بر داستان اسرار گنج درهٔ جنّی اثر ابراهیم گلستان
مهرخ غفاری مهر – ونکوور ابراهیم گلستان فیلم اسرار گنج درهٔ جنّی را در سال ۱۳۵۰ ساخت و سه سال بعد همان فیلمنامه را تبدیل به داستانی بلند کرد که در آن علاوه بر تصویرهای سینمایی، برشهای زمانی-مکانی، و شخصیتپردازیهای سینمایی، ویژگیهای داستانی خاصی را به نمایش گذاشت. اسرار گنج درهٔ جنّی، هر چند بهخاطر اسمش میتوانست قصهای تخیلی در محدودهٔ قصههای جن و پری قلمداد شود، داستان واقعگرای نمادینی است که بخشی از تاریخ ایران…
بیشتر بخوانیدکوچ؛ داستان کوتاهی از مینا احمدی
مینا احمدی – ایران چرخ میزنم و میرقصم، وسط سالنِ به آن بزرگی. انگار مستام. شاید! مست از چه؟ از رقصیدن با موهای کوتاهِ یکسانتی با لباسِ دورگردنی سیاه کوتاه که تا بالای زانوهایم را گرفته است. باز هم میچرخم و میرقصم، چه احساس خوبی! دختران شیکپوش و جوان با آرایشها و لباسهای متفاوت وسط سالن میرقصند، به حلقهٔ آنها نزدیک میشوم و کمکم وارد دایرهٔ آنها میشوم، با بدن و پاهای لاغر و کشیدهام…
بیشتر بخوانیددر جستوجوی بهشت – دروغهای شیرین
داستانهایی بر مبنای واقعیت از انسانهایی که تنها به رفتن فکر میکنند آرام روانشاد – ایران «پانزده سال است که ازدواج کردهام، اما در این پانزده سال شاید دو سال را در آرامش گذرانده باشم. همهاش دربهدری و ناراحتی کشیدهام. با خودم گفتم ازدواج میکنم و از دست سختگیریهای پدرم خلاص میشوم. اما نمیدانستم قرار است روزهایی را ببینم که آرزو کنم با تمام سختگیریهایش به خانهٔ پدرم برگردم.» زن جوان با این مقدمه داستانش را…
بیشتر بخوانیددنیای من و آدم کوچولوها – آرزوهای محال
رژیا پرهام – تورنتو امروز کیک درست کردیم. کیکهایی کوچک برای هر نفر با شمعی روی هر کدام. وانمود کردیم تولد همهٔ ماست. توی رؤیا همهچیز ممکنه میشود و تولدمان شد. دخترک ششساله، که مهمان مهدکودک بود، پیشنهاد داد هر کدام با صدای بلند آرزویی بکنیم، طوری که دیگران هم بشنوند. بعد از اعتراض از طرف دوست هفتسالهاش که «آرزویی که بلند گفته بشه، آرزو نیست!» تصمیم بر این شد که هر کسی دلش خواست توی…
بیشتر بخوانید