یادداشتی بر داستان «مثل من» نوشتهٔ پرتو نوریعلا، از مجموعهداستان «مثل من»، انتشارات سندباد، لسانجلس (این داستان را در اینجا بخوانید) نیکی فتاحی – ونکوور این داستان، در بیست صفحه، روایتگر زندگی زن نویسندهای است که برای ناشناسماندن، کارهایش را با نام مستعار «درخشنده حقدوست» منتشر میکند. او زنی است با خاستگاه فرهنگی مردسالار و زنستیز، که تمام زخمها و ضعفهایش را با خود یدک میکشد و مجبور است با آنها کنار بیاید. اما آیا…
بیشتر بخوانیدداستان کوتاه
مثل من* – داستان کوتاهی از پرتو نوریعلا
پرتو نوریعلا (درخشنده حقدوست)۱ – آمریکا حال که به صفحات پایانیِ داستانش نزدیک میشوم بیشازهمیشه باور دارم که سراسر آن دروغی بیش نیست. گمان میکردم مرا یا بهسخن دقیقتر نامم را آفریده است تا در پس آن آسودهتر سخن بگوید. اما اینک دریافتهام که او را از خویشتن خویش رهایی نیست. پیش از آنکه رشد کنم و ببالم، یکی دو داستان کوتاه را با نام من به دست انتشار سپرده بود و گمان میکرد در…
بیشتر بخوانیدپدر، پسر، روحالقُدُس – داستان کوتاهی از بهرام مرادی
بهرام مرادی – آلمان زنم تانترائیست شده. لباسهای رنگی میپوشد و بوی عطرِ هندی میدهد. دخترم لباسِ سیاه و بلند میپوشد و لبانش را ماتیکِ سیاه میزند، دورِ گردنش قلادهای دارد با خارهای آهنی، تو صورتش جایی نمانده که پیرسینگ آویزان نکرده باشد؛ جاهای دیگرش را نمیدانم. من خودم هنوز بهقولِ زنم هیچکارهام. پسرم هم هنوز هیچکاره است؛ البته هنوز، چون با وجودِ تمهیداتِ من، هیچ هم معلوم نیست بالاخره برای خودش کارهای نشود. وقتی…
بیشتر بخوانیددر جستوجوی بهشت – خیلیها خواستند بروند و نتوانستند
داستانهایی بر مبنای واقعیت از انسانهایی که تنها به رفتن فکر میکنند آرام روانشاد – ایران خبر دستگیریاش را توی فضای مجازی میخوانم و هشتگهایی را که برای آزادیاش زدهاند. این روزها مدام خبر دستگیری میخوانیم. تازه باید امیدوار باشیم که خبر دستگیری باشد و نه مرگ. به نجات آن که دستگیر شده امیدی هست. اما آن که مرده را چگونه میتوان نجات داد؟ به عکسش نگاه میکنم و با خودم میگویم چقدر قیافهاش برایم آشناست….
بیشتر بخوانیددر جستوجوی بهشت – بهای ماندن سنگین است
آرام روانشاد – ایران تقریباً چهار سال است که اینجا برایتان از مسافرانی مینویسم که در جستو جوی بهشتاند. هر کدام برای رفتن و کَندن از وطن دلیلی دارند. اما یکچیز در بین تمام آنها مشترک است و آن اینکه اینجا را جهنم میبینند. فکرش را بکنید؛ خاکت را، جایی را که عزیزانت هستند، برایت مثل جهنم کنند. بعد تو در پی بهشتی باشی که آنسوی آبهاست. برای همین اسم مطلب را گذاشتم در جستوجوی بهشت. …
بیشتر بخوانیدپنجرهٔ رو به متل* – داستان کوتاهی از پرتو نوریعلا
این مطلب از مجموعه مطالب شمارهٔ ۱۶۸ رسانهٔ همیاری مورخ ۱۶ سپتامبر ۲۰۲۲ است که بهدلیل آغاز اعتراضات داخل ایران بهکشتهشدن مهسا امینی با تأخیر روی وبسایت رسانهٔ همیاری قرار میگیرد. تقدیم به: اردشیر محصص پرتو نوریعلا – آمریکا عصا را از کنار تخت برمیدارم و لنگلنگان میآیم بهطرف پنجرهٔ رو به متل. چشماندازم یک ردیف اتاق توسریخورده با در و پنجرههای فَکَسنیِ صورتیرنگ است که بهارتفاع چندپله از سطح زمین بالاتر قرار گرفته است….
بیشتر بخوانیددر جستوجوی بهشت – استیصال
داستانهایی بر مبنای واقعیت از انسانهایی که تنها به رفتن فکر میکنند آرام روانشاد – ایران زن جوان که لباسش بسیار شیک و متفاوت است، میپرسد: «تابهحال استیصال را با عمق وجودت حس کردهای؟ استیصال بهمعنای واقعی کلمه. نه حسی که یک لحظه میآید و سپس میرود. واقعاً مستأصلم.» جواب میدهم معلوم است که حس کردهام. کدام آدمی است که استیصال را حس نکرده باشد. اصلاً من معتقدم ما آدمها بیشتر اوقات مستأصلیم. یعنی آنچه بر…
بیشتر بخوانیددر جستوجوی بهشت – نمیخواهم سالهای طلایی زندگیام را از دست بدهم
داستانهایی بر مبنای واقعیت از انسانهایی که تنها به رفتن فکر میکنند آرام روانشاد – ایران یادم است چندی پیش نقلقولی را از یک روانپزشک خواندم که گفته بود در یک جامعهٔ بیمار، هر چقدر هم که آدمها تلاش کنند برای اینکه به سلامت روحی و روانی برسند، باز هم وقتی از خلوت شخصی خود بیرون آمده و در مواجهه با جامعه قرار میگیرند، خیلی از آن تمرینها و تلاشها و جلسات رواندرمانی عملاً کارایی خودش…
بیشتر بخوانیدسعی کن دیوانه بمانی – داستان کوتاهی از ثنا رحیم محتسبزاده
همراه با زندگینامهٔ این نویسندهٔ جوان افغانستانی ثنا رحیم محتسبزاده – پاکستان ابر جلوی ماه را گرفت و اتاق در تاریکی فرو رفت. به فراسوی باغ یخزده و دورافتادهای چشم دوخته بودم که مدتها بود تنها ساحهٔ دیدم را تشکیل میداد. سایهها سر در گریبان فرو میبردند تا به خواب روند، خورشید کمکم بیدار میشد و گوش تیز میکرد؛ ابرها تکهپاره میشدند و زیباترین مروارید آسمان بهمرور نقش میبست. بهآرامی پرندگان چشم میگشودند و بیگمان…
بیشتر بخوانیددر جستوجوی بهشت – چرا این خاک رؤیاهایت را از تو میستاند؟
داستانهایی بر مبنای واقعیت از انسانهایی که تنها به رفتن فکر میکنند آرام روانشاد – ایران آزادی چیست؟ آیا تعریف درست و دقیق و جهانشمولی برای آزادی وجود دارد؟ در بیشتر جاها تعریفی که از آزادی میشود، این است: «اگر انسان بتواند همهٔ تصمیمهایی را که میگیرد، عملی کند و کسی یا سازمانی اندیشه و گفتار و کردار او را محدود نکند و در قید و بند درنیاورد، دارای آزادی مطلق، یعنی آزادی بیحدومرز است.» اما…
بیشتر بخوانید