سلسله داستان‌های مهاجرت به کانادا – مردودی درخواست مجوز کار – قسمت اول

امیرحسین توفیق – ونکوور

فرهاد از طریق یکی از دوستانش در شهر ونکوور، متوجه شد که آگهی استخدامی در چندین سایت رسمی و دولتی منتشر شده است که با سوابق کاری و تحصیلی‌اش مطابقت دارد. دوست فرهاد لینک آگهی را برایش ارسال کرد و او هم بر اساس آنچه که در آگهی قید شده بود، برای آن شغل اقدام نمود.

کارفرما پس از دریافت رزومه و کاور لتر فرهاد و بررسی آن، متوجه شد که متقاضی مربوطه، واجد شرایط بوده و می‌تواند جزو پرسنل آن شرکت قرار گیرد. لذا، برای او ایمیلی ارسال و درخواست کرد که با ایشان مصاحبه‌ای از طریق اسکایپ داشته باشد. مصاحبهٔ مربوطه برگزار شد و جوابیه موکول شد به چند روز پس از انجام مصاحبه.

تقریباً یک هفته پس از آن مصاحبه، فرهاد ایمیلی حاکی از تمایل آن شرکت به استخدام او از کارفرما دریافت کرد، اما در آن ایمیل آمده بود که شرکت یادشده نمی‌تواند مسائل مربوط به ویزا و اخذ پیشنهاد شغلی تأییدشده را دنبال کند و پیشنهاد شده بود که خود فرهاد از طریق وکیل، مسئله را دنبال کند و نتیجه را هرچه سریع‌تر به اطلاعشان برساند.

فرهاد با دوستش تماس گرفت و قبولی خودش را توسط کارفرما به اطلاع او رساند و عنوان کرد که آن‌ها نمی‌توانند کارهای اداری‌اش را دنبال کنند و از او خواسته‌اند که وکیل بگیرد. دوستش گفت که با یکی از مشاوران مهاجرت که آشنایی دارد تماس می‌گیرد و از ایشان می‌خواهد که پروندهٔ او را قبول کنند و کار مهاجرتش را در دست بگیرند.

دوست فرهاد در دفتر مشاور مهاجرت حاضر شد و موضوع را مطرح کرد. قرار شد اطلاعات مربوط به کارفرما را به اطلاع ایشان برساند تا وی با کارفرما تماس بگیرد و اطمینان حاصل کند که این کارفرما برای استخدام نیروی کار خارجی واجد شرایط است یا خیر.

مشاور مهاجرت پس از ارتباط با کارفرما و دریافت پاسخ پرسش‌های خود، متوجه شد که ایشان طبق قوانین وزارت مهاجرت کانادا، برای استخدام نیروی کار خارجی واجد شرایط است و دو قرارداد آماده کرد. یکی با کارفرما برای اقدام و اخذ پیشنهاد شغلی تأییدشدهٔ دولتی (LMIA) و یکی هم با فرهاد به‌منظور اقدام برای ویزای کار خود و خانواده‌اش.

اپلیکیشن کامل درخواست LMIA که شامل یک فرم چندین صفحه‌ای بود، به‌همراه مدارک مورد نیاز از کارفرما تهیه و به سازمان مربوطه برای بررسی و اعلام نتیجه ارسال شد. بر اساس تجربه، پروسهٔ اخذ تأئیدیهٔ LMIA حدود ۶ تا ۸ هفته می‌بایستی به طول می‌انجامید که در هفتهٔ هفتم، مشاور مهاجرت ایمیلی حاوی LMIA تایید شده دریافت کرد و مراتب را به اطلاع کارفرما و فرهاد رساند.

پس از آن، مشاور مهاجرت اپلیکیشن درخواست ویزای کار فرهاد را آماده کرد و مدارک مورد نیاز برای ارسال به سفارت کانادا در آنکارا را هم به اطلاع فرهاد رساند تا او نسبت به جمع‌آوری آن‌ها اقدام کند.

پس از حدود یک ماه، کل مدارک مورد نیاز بر اساس لیست مدارک ارائه‌شده و نظر مشاور مهاجرت و همچنین کلیهٔ فرم‌های مورد نیاز تکمیل و آماده شده بود. پس مشاور مهاجرت نسبت به ارسال اپلیکیشن فرهاد از طریق پورتال خود اقدام کرد.

یک هفته بعد از ارسال کلیهٔ مدارک و فرم‌ها، فرهاد به‌همراه خانواده‌اش در شهر آنکارا برای انجام انگشت‌نگاری حضور یافت. او پس از بازگشت به تهران، با مشاور مهاجرت تلفنی تماس گرفت و اعلام کرد که انگشت‌نگاری صورت پذیرفته است و پرسید که این پروسه تا دریافت نتیجه چقدر طول می‌کشد.

مشاور مهاجرت پاسخ داد که پروسهٔ بررسی پرونده‌های ویزای کار در حال حاضر در سفارت کانادا در آنکارا، ۲۲ هفته است و در طول این مدت، کاری نمی‌توان انجام داد و باید صبور بود.

فرهاد سؤال دیگری هم پرسید و آن این بود که: «آیا می‌تونم از کارم استعفا بدم و شروع به جمع‌و‌جور کردن وسایل بکنم؟»

مشاور مهاجرت پاسخ داد: «لطفاً در روند عادی زندگی‌تون هیچ تغییری ندید و تا زمانی که ویزا صادر نشده، از هیچ جنبه‌ای دست به ترکیب زندگی خودتون نزنید.»

روزها از پی هم می‌آمدند و صبوری فرهاد روزبه‌روز کمتر و کمتر می‌شد. در طول این مدت، هفته‌ای دو نوبت با مشاور مهاجرت تماس می‌گرفت و جویای احوال پرونده‌اش می‌شد و هر بار، مشاور مهاجرت ایشان را به صبوری دعوت می‌کرد.

سرانجام، یک روز ایمیلی از مشاور مهاجرت دریافت نمود که از فرهاد و خانواده‌اش درخواست شده بود تا پاسپورت‌های خودشان را برای صدور ویزا، به آنکارا ارسال کنند و مشاور مهاجرت هم بلافاصله به فرهاد اطلاع داد. فرهاد بسیار خوشحال شد و هم‌زمان با ارسال پاسپورت‌ها به آنکارا از طریق یک آژانس مسافرتی، شروع به آماده‌سازی سفر و تهیهٔ بلیت کرد. از کارش استعفا داد. خانه‌اش را هم رهن داد و به‌طور موقت در خانهٔ مادربزرگش ساکن شد تا موعد سفرش برسد.

تقریباً ده روز مانده به پرواز فرهاد و خانواده‌اش، مشاور مهاجرت از سفارت کانادا در آنکارا ایمیلی شوک‌آور دریافت کرد و مانده بود که چطور آن را به فرهاد که چمدان به‌دست است، اطلاع دهد:

«بر اساس اطلاعات دریافتی، کارفرمای شما کسب‌وکار خود را بسته و به‌همین دلیل ویزای شما باطل شده است. شما یک ماه فرصت دارید تا نسبت به پاسخگویی به این مورد اقدام کنید. در غیر این صورت، طبق قانون با شما رفتار خواهد شد.»

قسمت بعدی این مطلب را در اینجا بخوانید

ارسال دیدگاه