معرفی مجموعه شعر «زمزمه‌های دل» اثر م. اسحاق ثنا

معرفی مجموعه شعر «زمزمه‌های دل» اثر م. اسحاق ثنا

سیما غفارزاده – ونکوور چندی پیش دوست گرامی، آقای اسحاق ثنا، جدیدترین کتابش یعنی مجموعه شعر«زمزمه‌های دل» را لطف نموده و برایم ارسال کرده بود. متأسفانه به‌دلیل تراکم مطالب انتخابات و رفراندوم، فرصت معرفی این کتاب فراهم نشده بود. اسحاق ثنا، شاعر و ادیب افغان و ساکن ونکوور است. این کتاب، هشتمین مجموعه شعرش است. مجموعه اشعار پیشین وی به ترتیب «ناله‌های شب»، «دردها و سوزها»، «در انتظار سحر»، «برگ‌های سبز»، «برگ‌های احساس»، «یاد وطن»…

بیشتر بخوانید

بازگشت – شعری از مرجان ریاحی

بازگشت – شعری از مرجان ریاحی

مرجان ریاحی – ایران من باز نخواهم گشت وقتی از فراخنای مرگ بگذرم دیگر باز نخواهم گشت نه چون مرغی بر شاخسار و نه چون نسیمی در دشت و نه چون سایه‌ای به وقت غروب دیگر به زندگی خیره نخواهم شد جهانی که در آن‌سوی من دستش به خون آغشته است آرزوی دوباره دیدنش هرگز وسوسه‌ام نخواهد کرد حتی اگر زیر تخته‌سنگ‌هایش بذر چند بیت شعرریخته باشم و در کنار بادبزن خنک تابستان‌هایش چند قصهٔ…

بیشتر بخوانید

دو شعر جدید از فرشته وزیری‌نسب

دو شعر جدید از فرشته وزیری‌نسب

دکتر فرشته وزیری‌نسب – آلمان ۱ امروز یکشنبه است از آن گاه‌های بی‌گاه که هیچ قطاری از روی تنهایی آدم‌ها رد نمی‌شود. این مسافر بازی آخر یک ساعتی می‌شود که بر سکوی سکوت منتظر ایستاده و هیچ قطاری نیامده ریل‌ها را نگاه می‌کند بیلبوردهای تبلیغاتی را نگاه خستهٔ خانه‌ها را و دست‌های بی‌چمدانش را بی‌حوصله در جیب‌های مختلف فرو می‌کند. چطور می‌توان دوباره به آن دو حفرهٔ خالی برگشت؟ به آن گلدان‌های خشک به آن…

بیشتر بخوانید

دو شعر جدید از سعید جاوید

دو شعر جدید از سعید جاوید

سعید جاوید – آمریکا از بس که… از بس که ابر نمی‌بارد، یعنی، از بس که اصلاً، ابر نیست که ببارد، از بس که آسمان، سفت و خشک ایستاده است، و نمی‌گذرد، از بس که خشم، در دندان‌ها، فشرده می‌شود، و نمی‌جوشد، از بس که این خیل، این جماعت خاموش، هی بغض می‌کند و نمی‌خروشد، از بس که کوچه‌های شهر، سر در گوش هم، در پیچ و تاب مرموزشان، هی سال‌های سال، پچ و پچ کرده‌اند،…

بیشتر بخوانید

چند شعر از کوچر ابوبکر، شاعرهٔ معاصر کرد ساکن ونکوور

چند شعر از کوچر ابوبکر، شاعرهٔ معاصر کرد ساکن ونکوور

برگردان: خالد بایزیدی (دلیر) – ونکوور کوچر ابوبکر در سال ۱۹۸۸ در کردستان ایران زاده شد، اما در سن پنج‌سالگی به‌همراه خانواده‌اش ایران را ترک کرد و در شهر سلیمانیهٔ کردستان عراق ساکن شد در همان‌جا نیز رشد و نمو یافت. دنیای کودکی‌اش همچون همهٔ کودکان کُرد سرشار از رعب و وحشت و ترس بود و ذهنش مملو از سؤال‌های بسیاری دربارهٔ جنگ، کشتار، خون‌ریزی و مذهب و آئین. از همان مقطع ابتدایی خواندن را…

بیشتر بخوانید

شعر طنز: بی‌اعتنا به تحریم

شعر طنز: بی‌اعتنا به تحریم

سعید ناظمی – ایران ما که در کار خود ریا نکنیم پس به تحریم اعتنا نکنیم ما پی کار خود رها کردیم بهتر این فیل را هوا نکنیم روز روشن شنای زیرآبی سوی مقصد ولی شنا نکنیم جان چین از قماش ایرانی جامه‌ای را به تن قبا نکنیم گرچه تحریم دستمان بسته‌ست دست‌بسته چرا دعا نکنیم چون به اعمال ما خدا داناست صبح تا شب خدا، خدا نکنیم در زمین راه خود بپیماییم هیچ پرواز…

بیشتر بخوانید

شعر طنز: شکایت تهمینه از تحریم‌ها

شعر طنز: شکایت تهمینه از تحریم‌ها

سعید ناظمی – ایران چو رستم خبر شد ز میدان جنگ که تهمینه افتاده در پیت رنگ ز میدان گذشت و سوی خانه شد ز خود بیخود و سوی جانانه شد چو آمد نگه کرد در اندرون زنش دید پا در هوا واژگون صدا کرد و تهمینه را داد زد چو تهمینه او دید، فریاد زد بدو گفت ای همسر پهلوان ز تحریم‌ها همسرت وارهان همه جانب خاور و باختر ز دنیا همه گشته‌ام بی‌خبر…

بیشتر بخوانید

دوچرخهٔ بال‌دار

دوچرخهٔ بال‌دار

معرفی مجموعه‌ای از هایکوهای شاعران سوئد با انتخاب و برگردان مانا آقایی و لیلا فرجامی هایکو (Haiku) نوعی شعر ژاپنی است که فرمی بسیار کوتاه دارد و با سه ویژگی مشخص می‌شود: ۱- ماهیت هایکو مقطع بودنش است، که غالباً توسط کنارِهم‌گذاری دو تصویر یا دو ایده و کلمهٔ قطع‌کننده مابینشان ارائه می‌شود، نوعی نشانه‌گذاری شفاهی که لحظهٔ جدایی را علامت می‌دهد و سبک و سیاقی را که طی آن عناصر کنارِ هم گذاشته‌شده به…

بیشتر بخوانید

فلسفه‌ورزی در شعر

فلسفه‌ورزی در شعر

دیدگاه استاد مصطفی ملکیان به شعر و سروده‌های فرناز جعفرزادگان فرناز جعفرزادگان، متولد شیراز از کودکی و به‌صورت جدی‌تر از سال ۱۳۷۶ سرودن شعر را ابتدا با شعر کلاسیک (غزل، دوبیتی، مثنوی و… ) آغاز نمود و در سال ۱۳۸۶ چند شعر از ایشان در مجموعهٔ شعر زنان فارس و در سال ۱۳۹۱ چند غزلِ وی در کتاب غزلسرایان فارس به کوشش صدرا ذوالریاستین به‌چاپ رسید. در فروردین ۱۳۹۲ مجموعه شعرهای کوتاه ایشان با عنوان…

بیشتر بخوانید

شعری تازه از اصلان قزل‌لو

شعری تازه از اصلان قزل‌لو

اصلان قزل‌لو – ایران   قدم می‌زنم در خاطرات چهار فصلی که سبزها و سرخ‌ها همه، زرد شده‌اند تنها، سطری سپید بر جاست در هرم نفس‌هایی دودآلود   برمی‌گردم به لحظه‌ای روشن که چهار فصل را می‌شود مرور کرد و در سبزترین نقطه‌اش به افقی خیره شد که خورشیدش در رنگین‌کمان نسیمی دست تکان می‌دهد

بیشتر بخوانید
1 6 7 8 9 10 15