در جست‌و‌جوی بهشت – وطن، جایی است که انسان در آن آرام بگیرد

در جست‌و‌جوی بهشت – وطن، جایی است که انسان در آن آرام بگیرد

داستان‌هایی بر مبنای واقعیت از انسان‌هایی که تنها به رفتن فکر می‌کنند آرام روانشاد – ایران مسافر آن روزم مرد جوانی بود؛ یک روزنامه‌نگار که سال‌ها بود دربارهٔ مهاجرت تحقیق می‌کرد. به صربستان سفر کرده بود و کمپ‌های پناه‌جویان را از نزدیک دیده بود. برای روزنامه‌های مهم داخلی و یکی دو روزنامهٔ خارجی دربارهٔ وضعیت پناه‌جویان می‌نوشت. حالا آمده بود آنجا تا ویزا بگیرد و برود آلمان برای دیدار از کمپ پناهندگان ایرانی در آلمان و…

بیشتر بخوانید

در جست‌و‌جوی بهشت – جنگ بقا

در جست‌و‌جوی بهشت – جنگ بقا

داستان‌هایی بر مبنای واقعیت از انسان‌هایی که تنها به رفتن فکر می‌کنند آرام روانشاد – ایران فاصلهٔ اجتماعی حاصل از همه‌گیری کرونا چه به روز ما آورده است؟ برای انسان که قرن‌هاست زندگی گروهی را تجربه کرده، جداشدن از زندگی همیشگی چیزی جز اضطراب و ترس به‌همراه نداشته است. برای خیلی‌ها تنهاماندن در خانه و دوری از اجتماعات باعث مشکلات روحی فراوان شده است.  از طرفی نبود واکسن بسیاری از مردم را راهی خاک کشورهای دیگر…

بیشتر بخوانید

در جست‌و‌جوی بهشت – بهشت در سرزمینی دیگر

در جست‌و‌جوی بهشت – بهشت در سرزمینی دیگر

داستان‌هایی بر مبنای واقعیت از انسان‌هایی که تنها به رفتن فکر می‌کنند آرام روانشاد – ایران «نمی‌دانم از کجا شروع کنم. فکر می‌کردم درس‌خواندن علاج کار است. تنها راه فرار از سختی‌هایی که در کودکی و نوجوانی کشیده‌ام. تا توانستم درس خواندم. اما الان به بن‌بست رسیده‌ام و می‌خواهم از ایران بروم. فایدهٔ آن‌همه سال درس‌خواندن با معدل بالا در بهترین دانشگاه کشور چیست، اگر نتوانی کار کنی و زندگی‌ات را تأمین کنی. این همان تراژدی‌ای…

بیشتر بخوانید

در جست‌و‌جوی بهشت – می‌خواهم زندگی کنم

در جست‌و‌جوی بهشت – می‌خواهم زندگی کنم

داستان‌هایی بر مبنای واقعیت از انسان‌هایی که تنها به رفتن فکر می‌کنند آرام روانشاد – ایران «مرده‌شور ریختشان را ببرد. انگار می‌خواهند شاخ غول بشکنند. ویزا نمی‌دهید که به جهنم. هزار و یک راه دیگر هست. اصلاً مگر کشور قحط است؟ انگار سقف آسمان ترکیده و فقط این‌ها از آن افتاده‌اند.» این جمله را زن جوان با غیظ می‌گوید. آمده که ویزای توریستی برای انگلستان بگیرد، اما به او گفته‌اند که شرایطش طوری است که نمی‌تواند…

بیشتر بخوانید

در جست‌و‌جوی بهشت – اگر می‌شد صدا را دید

در جست‌و‌جوی بهشت – اگر می‌شد صدا را دید

داستان‌هایی بر مبنای واقعیت از انسان‌هایی که تنها به رفتن فکر می‌کنند آرام روانشاد – ایران از زمانی که زنان یک انگشت را در دهان می‌گذاشتند تا صدایشان را موقع صحبت‌کردن با مثلاً مرد نامحرم تغییر دهند صدها سال‌ گذشته، اما همچنان ما در کشوری زندگی می‌کنیم که صدای آواز زنان ممنوع و حرام است. مسافر امروز، سومین زنی است که در این مدت سوار کرده‌ام و به‌خاطر اینکه دلش می‌خواهد آزادانه بخواند، دارد ترکِ وطن…

بیشتر بخوانید

در جست‌و‌جوی بهشت – خودزنی

در جست‌و‌جوی بهشت – خودزنی

داستان‌هایی بر مبنای واقعیت از انسان‌هایی که تنها به رفتن فکر می‌کنند آرام روانشاد – ایران می‌گوید که او هم سال‌های سال رانندهٔ تاکسی بوده است. حالا دارد می‌رود گرجستان. خواهرش سال‌ها پیش رفته است. حالا از او دعوت کرده که برود پیشش. می‌گوید سال‌های اولی که رانندهٔ تاکسی بوده، خیلی سختی کشیده است. «شوهرم را خیلی زود از دست دادم. در بیست و هشت سالگی. می‌خواستم شغل و درآمدی داشته باشم تا زندگی خودم و…

بیشتر بخوانید

در جست‌و‌جوی بهشت – همسر روس

در جست‌و‌جوی بهشت – همسر روس

داستان‌هایی بر مبنای واقعیت از انسان‌هایی که تنها به رفتن فکر می‌کنند آرام روانشاد – ایران «هیچ وقت اهل رفتن به مهمانی نبودم. خلوت و تنهایی‌ام را به هر چیز دیگری ترجیح می‌دادم. یک‌بار یکی از دوستانم که یک شرکت بازرگانی دارد، مهمانی مفصلی گرفته بود. مرا دعوت کرد. گفتم حوصله ندارم. می‌دانی که من اهل شلوغی و جمع نیستم. در نهایت مرا راضی کرد تا به آن مهمانی بروم. نمی‌دانستم قرار است آنجا سرنوشتم رقم…

بیشتر بخوانید

«غریبه‌ای در رختخواب من»، داستان کوتاهی از مهرنوش مزارعی

«غریبه‌ای در رختخواب من»، داستان کوتاهی از مهرنوش مزارعی

مهرنوش مزارعی – آمریکا  به طرف چپ که چرخیدم، گرمیِ جسمی را زیر بازویم احساس کردم. چشم‌هایم را باز کردم. ناگهان نگاهم به صورت غریبه‌ای افتاد که در کنارم و در فاصله‌ای نزدیک خوابیده بود. صورتش کنار صورتم قرار داشت و من با هر دم، گرمیِ نفسش را به درون می‌بردم. فریاد کوتاهی کشیدم، از جایم بلند شدم و بی‌اراده به‌طرف درِ اتاق دویدم. دستگیرهٔ در را با شدت پیچاندم؛ اما در، تکانی نخورد. نفسم…

بیشتر بخوانید

در جست‌و‌جوی بهشت – شب‌های پاریس

در جست‌و‌جوی بهشت – شب‌های پاریس

داستان‌هایی بر مبنای واقعیت از انسان‌هایی که تنها به رفتن فکر می‌کنند آرام روانشاد – ایران وسوسه شده‌ام. سر دو راهیِ بدی گیر کرده‌ام. از یک‌طرف احساسم به دوست‌پسرم که دو سال است با هم‌ایم و از طرفی زندگی در پاریس. فکرش را بکن. شهر عشاق. جایی که می‌توانی رها و آزاد زندگی کنی. همه کتاب می‌خوانند. فرهنگ دارند. همیشه دلم می‌خواست بروم پاریس. اما راستش پولش را نداشتم. با حقوق کارمندی و خرج یک دختربچهٔ…

بیشتر بخوانید

در جست‌و‌جوی بهشت – فردا که نیامده‌ست فریاد مکن

در جست‌و‌جوی بهشت – فردا که نیامده‌ست فریاد مکن

داستان‌هایی بر مبنای واقعیت از انسان‌هایی که تنها به رفتن فکر می‌کنند آرام روانشاد – ایران دوباره روزهای خانه‌نشینی شروع شده است. وضعیت سیاه است. به‌جز مشاغل واجب و درجه‌یک، همه‌جا تعطیل است. اخبار پشت اخبار از آمار روبه‌رشد مبتلایان و فوت‌شدگان می‌شنویم. سرپرست آرامگاه‌ها اعلام می‌کند که بهشت زهرا دیگر جا ندارد. موجی از ترس همه را در برگرفته است. آن‌هایی که فکر می‌کنند می‌شود از آن گریخت، دارند فرار می‌کنند. چه کسی می‌داند چه…

بیشتر بخوانید
1 6 7 8 9 10 19