محمد محمدعلی – ونکوور چهبسا توضیحی واضح: داستان «پوسترهای دوپولی» با فوت ابوالحسن بنیصدر آمد جلوی چشمم. یادگاری است از نیمهٔ اول دههٔ ۱۳۶۰ که چون امکان چاپ در آن مقطع حساس را نداشت، سالها بعد در مجموعه داستان «بازنشستگی و داستانهای دیگر» بهچاپ رسید. حالا در ویرایش جدید زبانی و نه ساختاری، گویی بهانهای شده است برای راقم سطور تا هم یادی کند از آن شخصیت کارمند که از خود نماد و شمایی و…
بیشتر بخوانیدایران
در جستوجوی بهشت – رؤیای آمریکایی
داستانهایی بر مبنای واقعیت از انسانهایی که تنها به رفتن فکر میکنند آرام روانشاد – ایران هرساله در اواسط مهرماه، تب شرکت در لاتاری بالا میگیرد و بسیاری از ایرانیان شانس خود را برای مهاجرت به آمریکا امتحان میکنند. چرا که لاتاری آمریکا یکی از ارزانترین راههای مهاجرت به آمریکا محسوب میشود. این روزها هم تبوتابش میان مردم افتاده است. چند روزی است که روی در و دیوار خیابانها و اکثر کافینتها تبلیغ ثبتنام لاتاری را…
بیشتر بخوانیددر جستوجوی بهشت – سپیده
داستانهایی بر مبنای واقعیت از انسانهایی که تنها به رفتن فکر میکنند آرام روانشاد – ایران هوا خیلی سرد شده است. اوایل پاییز است و این سرما چندان طبیعی نیست، اما دلچسب است. حال و هوای پاییز حتی با وجود سایهٔ منحوس کرونا، قابل حسکردن و دیدن است. شاید پاییز کمی با خودش غم بیاورد. اما غمش هم دلنشین است و از آن دسته غمهایی نیست که خاطر آدم را بیازارد. در یک جمله شاید بتوان…
بیشتر بخوانیدپاییز طلایی ورزش ایران
علیرضا فدایی – ونکوور هرچند اغلب مقالات ورزشی ما جنبهٔ خبری ندارند، حیفمان آمد از افتخارات اخیر ورزش ایران در میادین بینالمللی یادی نکنیم. کشتی اول از همه از کشتی شروع میکنیم. ورزش مدالآوری که چندین دهه پرچم ایران را در میادین بینالمللی و المپیک بالا برده است. اسلو، پایتخت کشور نروژ، که همانند سایر کشورهای اروپای غربی هیچ نشان و اعتباری در ورزش کشتی ندارد، میزبان بهترینهای کشتی جهان بود. تیم ایران با سه مدال…
بیشتر بخوانیددر جستوجوی بهشت – دروغهای شیرین
داستانهایی بر مبنای واقعیت از انسانهایی که تنها به رفتن فکر میکنند آرام روانشاد – ایران «پانزده سال است که ازدواج کردهام، اما در این پانزده سال شاید دو سال را در آرامش گذرانده باشم. همهاش دربهدری و ناراحتی کشیدهام. با خودم گفتم ازدواج میکنم و از دست سختگیریهای پدرم خلاص میشوم. اما نمیدانستم قرار است روزهایی را ببینم که آرزو کنم با تمام سختگیریهایش به خانهٔ پدرم برگردم.» زن جوان با این مقدمه داستانش را…
بیشتر بخوانیددر جستوجوی بهشت – بدشانس
داستانهایی بر مبنای واقعیت از انسانهایی که تنها به رفتن فکر میکنند آرام روانشاد – ایران تلفنش را جواب میدهد: «به ما که رسید، آسمون تِپید. میگویند اصلاً و ابداً اسم ویزا را نیاور. بهقول مادرم بختم اگر بخت بود، قدم اندازه تنهٔ درخت بود. تا قبل از کرونا مثل نُقل و نبات ویزای شینگن میدادند. حالا که من تصمیم گرفتهام ویزا بگیرم، قحطی ویزا آمده. شانس من است دیگر. البته دیر اقدام کردم. حالا ببینم…
بیشتر بخوانیددر جستوجوی بهشت – سندروم وابستگی
داستانهایی بر مبنای واقعیت از انسانهایی که تنها به رفتن فکر میکنند آرام روانشاد – ایران میگوید: «آن روزها را یادت میآید؟ تازه رفته بودیم دانشگاه؟ پر از شور و شوق بودیم. این رشته را انتخاب کردیم چون فکر میکردیم میتوانیم خیلی چیزها را عوض کنیم. معتقد بودیم تغییرات اساسی باید از جامعههای کوچک آغاز شود و بعد به کل جامعه تعمیم داده شود. سودای تغییر جهان را داشتیم. تغییر آدمها. ساختن دنیای بهتر با آدمهایی…
بیشتر بخوانیدمروری بر شانزده سال فعالیت بنیاد کانادا و ایران
در گفتوگو با اعضای هیئت مدیرهٔ بنیاد کانادا و ایران به بهانهٔ اعطای کمکهزینهٔ تحصیلی سال ۲۰۲۱ رسانهٔ همیاری – ونکوور بنیاد کانادا و ایران، خیریهای نامآشنا برای جامعهٔ ایرانی ساکن ونکوور است. این بنیاد از سال ۲۰۰۵ در ونکوور به ثبت رسیده و فعالیت خود را آغاز کرده است. گرچه بنیاد کانادا و ایران بیشتر در زمینهٔ اعطای کمکهزینهٔ تحصیلی به دانشآموزان و دانشجویان شناخته شده است، در زمینههای گوناگون دیگری نیز به فعالیتهای…
بیشتر بخوانیدگزارشی از مراسم اعطای کمکهزینهٔ تحصیلی توسط بنیاد کانادا و ایران، سال ۲۰۲۱
رسانهٔ همیاری – ونکوور بعدازظهر روز شنبه ۲۱ اوت ۲۰۲۱، مراسم اهدای کمکهزینهٔ تحصیلی به دانشآموزان و دانشجویان توسط بنیاد کانادا و ایران بهصورت آنلاین برگزار شد. در این مراسم سه تن از اعضای هیئتمدیرهٔ بنیاد، نسرین فیلسوف، رئیس و مؤسس بنیاد، هاله شیرچیان، مسئول داوطلبان، اعضا و امور دانشجویان و داوطلبان، مسعود بابایی، مسئول بازاریابی و ارتباطات، همچنین خدارحم بخشنده، مدیر دفتر بنیاد، علی طوطیان، رئیس و مؤسس کانون فرهنگیان و آموزگار دبیرستان، و…
بیشتر بخوانیددر جستوجوی بهشت – وطن، جایی است که انسان در آن آرام بگیرد
داستانهایی بر مبنای واقعیت از انسانهایی که تنها به رفتن فکر میکنند آرام روانشاد – ایران مسافر آن روزم مرد جوانی بود؛ یک روزنامهنگار که سالها بود دربارهٔ مهاجرت تحقیق میکرد. به صربستان سفر کرده بود و کمپهای پناهجویان را از نزدیک دیده بود. برای روزنامههای مهم داخلی و یکی دو روزنامهٔ خارجی دربارهٔ وضعیت پناهجویان مینوشت. حالا آمده بود آنجا تا ویزا بگیرد و برود آلمان برای دیدار از کمپ پناهندگان ایرانی در آلمان و…
بیشتر بخوانید