جغرافیای ویرانی؛ شعری از سمیه شیخی

جغرافیای ویرانی؛ شعری از سمیه شیخی

سمیه شیخی – آمریکا   از غم روزنامه‌ها پیداست پای اخبار خوب می‌لنگد شب به چشم زمانه سنجاق است آسمان با طلوع می‌جنگد   خانه‌ام سال‌هاست ناامّید بر گسل‌های درد خوابیده مرزهایش غریب، از هر سو دور دیوار رنج پیچیده   سوزش زخم‌های تحمیلی رد انگشت‌های تاتاری هی نشسته به جان این خانه وای از این سرنوشت اجباری!   شهر در هر بهار بی‌لبخند بغض‌ شد بی‌صدا کمانه گرفت عاقبت با تمام بی‌رحمی تیرهایش مرا…

بیشتر بخوانید