دیدار دوباره، دو دهه بعد (۲) – زلف بر باد؛ زر امیر ابراهیمی، محسن نامجو و باقی قضایا!

دیدار دوباره، دو دهه بعد (۲) – زلف بر باد؛ زر امیر ابراهیمی، محسن نامجو و باقی قضایا!

مجید سجادی تهرانی – ونکوور سال ۱۳۸۵ نام یکی از سریال‌های هر‌ شبهٔ صداوسیما ورای داستان آبکی‌اش به‌دلایلی بر سر زبان‌ها افتاد. آبکی‌خواندن سریال «نرگس» قضاوتی دور از انصاف نیست، چرا که داستان ملودرام آن به‌زحمت مصالح کافی برای یک فیلم بلند داستانی را داشت، چه برسد به سریالی شصت قسمتی. اصطلاح آب‌بستن به سریال‌های تلویزیونی صداوسیما به‌خصوص سریال‌های مناسبتی و هر شبه را از پدرم به عاریت گرفته‌ام. بابا که در جوانی مشتری پروپاقرص فیلم‌های…

بیشتر بخوانید

دیدار دوباره، دو دهه بعد (۱) – ولانتین و ژولی

دیدار دوباره، دو دهه بعد (۱) – ولانتین و ژولی

مجید سجادی تهرانی – ونکوور فکرکردن به معنای زندگی و مرگ در چهل و اندی سالگی امر متداولی است؛ مرور خاطرات و حسرت موقعیت‌های ازدست‌رفته و امید برای نوسازی. من هم چندی است به این خودآزاری روی آورده‌ام که زندگی‌ام را بکاوم و ببینم چطور شد که این‌طور شد! به‌خصوص که چرخش‌های عجیبی در زندگی‌ام می‌بینم. من در خانواده‌ای مذهبی به‌دنیا آمدم و به مدارس مذهبی رفتم و مذهب یگانه‌عامل شکل‌دهی به شخصیتم در کودکی بود….

بیشتر بخوانید