دکتر امیرحسین توفیق – ونکوور اول – همانطور که پیش از این و در مطلبی بهقلم نگارنده در شمارهٔ ۱۶۶ رسانهٔ همیاری خبرش بهاطلاعتان رسیده بود، وزارت مهاجرت، پناهندگان و شهروندی کانادا استفاده از جدول کدهای طبقهبندی مشاغل کانادا را که در سال ۲۰۲۱ از سوی ادارهٔ کار کانادا اعلامشده بود، از ۱۶ نوامبر ۲۰۲۲ آغاز کرد. برای متقاضیانی که در سیستم ورود سریع تشکیل پرونده دادهاند، بسیار ضروری و مهم است که کد شغل خود…
بیشتر بخوانیدمهاجرت
پروژهٔ اجتماعی (۸۱) – پایِ بردبارِ سخنگو
مژده مواجی – آلمان قبل از شروع کوچینگ شغلی برایش از آشپزخانۀ محل کار دمنوش بابونه آوردم. مدتی بود که چندین درد پیاپی گریبانگیرش شده بود. هموروئید، سنگکلیه و کمردرد. همین دردها که باعث غیبت او میشد، روند کاریمان را کمی کُند کرده بود. حالش را پرسیدم. دستی به موهای نیمهبلندِ سیاهِ صافش کشید و با دست دیگرش کیسۀ دمنوش را در فنجان تکان داد. چهرۀ مهتابیرنگش با آرایش ملایمی که داشت بهطرف من چرخاند و…
بیشتر بخوانیدسلسله داستانهای مهاجرت به کانادا – استماع دادرسی برای تعیین اجازهٔ اقامت یا ورود به کانادا – قسمت آخر
قسمت قبلی این مطلب را در اینجا بخوانید دکتر امیرحسین توفیق – ونکوور در شمارهٔ گذشته خواندید که فرهاد که با ویزای تحصیلی در سال ۲۰۱۶ وارد کانادا شده بود، پس از اتمام تحصیل بهدلیل آنکه کالج و رشتهٔ تحصیلیای که انتخاب کرده و در آن فارغالتحصیل شده بود مجوزهای لازم برای اقدام بهمنظور گرفتن مجوز کار پس از تحصیل را نداشت، برای گرفتن پیشنهاد شغلی از کارفرمایان کانادایی اقدام کرد و نهایتاً توانست از یکی…
بیشتر بخوانیدپروژهٔ اجتماعی (۸۰) – سنتشکنِ غمگین
مژده مواجی – آلمان شمارۀ ناشناسی به موبایلم دوبار زنگ زده بود و من در دسترس نبودم. تا به او زنگ زدم، پرسید: – مرا به یاد میآورید؟ من سمانه هستم. قبل از اینکه نامش را بگوید، صدایش را شناختم. سورپرایز خوبی بود. – فراموشت نکردم. مدتهاست که از تو خبری نداشتم. با خوشحالی گفت: – مدتها بود که دنبال شما میگشتم. شمارۀ موبایلتان را گم کرده بودم، تا اینکه چند روز پیش پیدا کردم. همیشه…
بیشتر بخوانیدسلسله داستانهای مهاجرت به کانادا – استماع دادرسی برای تعیین اجازهٔ اقامت یا ورود به کانادا – قسمت اول
دکتر امیرحسین توفیق – ونکوور یکی از بخشهای هیئت مهاجرت و پناهندگان کانادا تحت نام «بخش مهاجرت» یا Immigration Division مختص رسیدگی به گزارشات رسیده از طرف آژانس خدمات مرزی کانادا یا افراد عادی برای رسیدگی به پروندهٔ مقیمان دائم کانادا یا افرادی است که با ویزای توریستی، تحصیلی یا کار در کانادا حضور دارند. فرهاد با ویزای تحصیلی در سال ۲۰۱۶ وارد کانادا شد. پس از اتمام تحصیل، بهدلیل آنکه کالج و رشتهٔ تحصیلیای که…
بیشتر بخوانیدپروژهٔ اجتماعی (۷۹) – توفان مهسا
مژده مواجی – آلمان روی دکمۀ پرینت کلیک کردم و بلند شدم تا برگۀ چاپشده را از اتاق دستگاه کپی بیاورم. یکی از همکارانم آنجا بود. کاغذهای کپیشدهاش را از دستگاه برداشت و پرسید: – از ایران چه خبر؟ جلسۀ کاریمان تمام شد. وسایلمان را جمع کردیم که به خانه برویم. همکار دیگرم با چهرهای نگران پرسید: – از ایران چه خبر؟ به بازار هفتگی محله رفتم. آنجا دوستان آلمانی را دیدم، پرسیدند: – از ایران…
بیشتر بخوانیدبرنامهٔ اسپانسرشیپی والدین، پدربزرگها و مادربزرگها در سال ۲۰۲۲
دکتر امیرحسین توفیق – ونکوور وزارت مهاجرت، پناهندگان و شهروندی کانادا در ماه اکتبر سال ۲۰۲۰ برنامهٔ مربوط به اسپانسرشیپی والدین، پدربزرگها و مادربزرگها را بازگشایی کرد و از علاقهمندانی که واجد شرایط بودند دعوت کرد تا در صورت تمایل به اسپانسرشیپی والدین یا پدربزرگ و مادربزرگ خود، فرمی آنلاین را تکمیل کنند. از بین انبوهی از علاقهمندان که آن فرم را تکمیل کرده بودند، این وزارتخانه تعداد ۱۰ هزار نفر را برای تکمیل پرونده انتخاب…
بیشتر بخوانیدپروژهٔ اجتماعی (۷۸) – زنجیر حجاب
مژده مواجی – آلمان در محل کار باخبر شدیم که یکی از فروشگاههای بزرگ پوشاک دنبال فروشنده میگردد و میتوانیم به مراجعانِ علاقهمند اطلاع بدهیم. با شنیدن آن، یاد یکی از مراجعانم افتادم که سال پیش برای کوچینگ شغلی آمده بود. شماره تلفنش را گرفتم و به او زنگ زدم. – هنوز هم علاقهمند به کار فروشندگی هستید؟ با خوشحالی جواب داد: – هنوز هم به آن علاقه دارم. بهخصوص کار در فروشگاه پوشاک. با روحیهام…
بیشتر بخوانیدسلسله داستانهای مهاجرت به کانادا – مسیر پرفرازونشیب مهاجرت از افغانستان به ایران، ترکیه و بعد کانادا
دکتر امیرحسین توفیق – ونکوور داستان زندگی متقاضیان و آنهایی که به اینجانب برای مشاوره مراجعه میکنند، بعضاً آنقدر تکاندهنده و آزاردهنده است که تا مدتها فکر نگارنده را به خود مشغول میکند. داستان زندگی افرادی که تماماً واقعی و عبرتآموز است. داستان زیر، یکی از آنهاست و برای حفظ حریم خصوصی ایشان، اسامی و زمان و محلها تغییر داده شده است. مریم بههمراه مادر و پدر و همچنین دو برادر و یک خواهر کوچکتر…
بیشتر بخوانیدپروژهٔ اجتماعی (۷۷) – آرزویی به پهنای هزاره
مژده مواجی – آلمان در حین کوچینگ شغلی از او پرسیدم: – از کجای افغانستان میآیید؟ انگار که منتظر این سؤال بوده باشد، به چشمهایش برقی افتاد و گفت: – از قوم هزاره هستیم. – قوم هزاره کجای افغانستان ساکناند؟ کمی فکرکرد و گفت: – وسط کشور زندگی میکنند. مانیتور را چرخاندم که هر دو بتوانیم با هم نگاه کنیم. در گوگل نقشهٔ افغانستان را پیدا کردم تا با هم نگاهی به آن بیندازیم. چشمش به…
بیشتر بخوانید