مژده مواجی – آلمان در این نقطهٔ زمین که زندگی میکنم، تابستان ملایم، بارانی و عمرش کوتاه است. تابستان امسال اما متفاوت بود. خورشید بیخیال «تغییر اقلیم» شد. به اینجا آمد، کنگر خورد و لنگر انداخت. تابید و تابید. درجهٔ تابش احساساتش را بر اساس استخوانهای یخزدهام از زمستانِ طولانی تنظیم کرده بود و بنابراین برای همه قابلتحمل نبود. حتی برای دوست قدیمیام نوری که به دیدنم آمده بود. ولی من و خورشید کیف دنیا را…
بیشتر بخوانیدهنر و ادبیات
دیدار و گفتوگو با پرینوش صنیعی، محقق و نویسنده در کتابخانهٔ نورث ونکوور
پنجشنبهٔ هفتهٔ گذشته، ۱۱ اکتبر ۲۰۱۸، با حمایت کتابخانهٔ شهر نورث ونکوور، برنامهٔ دیدار و گفتوگویی با پرینوش صنیعی، محقق و نویسنده (در حال حاضر ساکن در آمریکا) برگزار شد. بهدلیل محدودیت زمان حضور ایشان در ونکوور، این جلسه بین ساعات ۱:۳۰ تا ۴ بعدازظهر برگزار شد و بسیاری افراد علاقهمند نتوانسته بودند بهخاطر مشغولیت کاری در آن شرکت کنند، با این وجود سالن کتابخانهٔ نورث ونکوور کاملاً پر از جمعیت بود. این برنامه در…
بیشتر بخوانید«آخرین داستان»: اولین انیمیشن بلند ایرانی در جشنوارهٔ آثار انیمیشنی اسپارک
تهیهشده توسط گروه سینمایی پلان جشنوارهٔ فیلمهای انیمیشنی اسپارک سی جی (Spark CG) از ۲۵ تا ۲۸ اکتبر در ونکوور کانادا برگزار میشود. این جشنواره که دهمین سال فعالیت مستقل خود را در پیش رو دارد، برنامههای مفصلی در جدول اکران خود گنجانده است. از آن جمله میتوان به چندین مجموعهٔ منتخب از انیمیشنهای کوتاه جهان، کانادا و فرانسه اشاره کرد. انیمیشنهای بلند و نیمهبلند دیگری نیز در این برنامه چهار روزه نمایش داده خواهد…
بیشتر بخوانیدگزارش اکران «شاعران زندگی» در ونکوور
حوری سنجابی – ونکوور پنجاهمین برنامهٔ داکیونایت به نمایش فیلم مستند «شاعران زندگی» اختصاص داشت که در روز جمعه ۶ اکتبر ساعت ٧ شب در دانشگاه سایمون فریزر اجرا شد. اتفاق خوب در این جلسه امکان برقراری تماس اسکایپی با خانمها شیرین برقنورد و شیرین پارسی بعد از نمایش فیلم بود. به این ترتیب فرصتی پیش آمد تا به برخی از سؤالات تماشاگران در گفتوگو با کارگردان و شخصیت مرکزی مستند پاسخ داده شود. ده…
بیشتر بخوانیدکوچهپسکوچههای ذهن من – کَلبوک
مژده مواجی – آلمان گرما و شرجی دو یار جدانشدنی تابستان بوشهر، آسمان و زمین را بههم دوختهاند. هوا جنب نمیخورد. نخلها و درخت گل ابریشم در حیاط خانهٔ قدیمی هم جنب نمیخورند. زمین، نفسش زیر بار سنگین شرجی بالا نمیآید. از فرط گرما در چوبی حوضخانهٔ نمور و نیمهتاریک را باز میگذارم. هوای دمکردهٔ چاه، حوض و توالت را در حوضخانه که در گوشهای از حیاط قرار دارد، احاطه کرده است. خودم را به آب…
بیشتر بخوانیددنیای من و آدم کوچولوها – دوست داشتن به روشی اشتباه
رژیا پرهام – تورنتو دخترک شکلات بهدست به مهد کودک آمد و خوشحال بود که پدر و مادرش برای او یک بستهٔ بزرگ شکلات خریدهاند. دخترک دیگری که پدر و مادرش جدا از هم زندگی میکنند، گفت: My dad always buys me chocolate and we always have goodies at my dad’s home, but not in my mom’s because she doesn’t like sugar at all. Guess what?! My dad bought me a kinder surprise egg last night….
بیشتر بخوانیدگزارش اکران فیلم مستند «جشن تکلیف» در ونکوور
تهیهشده توسط گروه سینمایی پلان روز جمعه ۲۱ سپتامبر ساعت ۷ عصر فصل تازهٔ نمایشهای گروه پلان با اکران مستند «جشن تکلیف» ساختهٔ فیروزه خسروانی آغاز شد. این برنامهها به همت باشگاه دانشجویان ایرانی دانشگاه سایمون فریزر برگزار میشود و قرار است در ماههای آینده نیز ادامه پیدا کند که برای دریافت اطلاعات بیشتر میتوان به صفحهٔ فیسبوک پلان ونکوور مراجعه کرد. جشن تکلیف: آغاز یک مرزبندی اجتماعی؟ مستند «جشن تکلیف» دربارهٔ ملیکا و مریم…
بیشتر بخوانیدداستانخوانی و شعرخوانی فرخنده حاجیزاده برای اهل ادب ونکوور
سیما غفارزاده – کوکئیتلام ماه گذشته، شهرمان میهمان عزیزی را پذیرا بود؛ فرخنده حاجیزاده، شاعر، نویسنده، روزنامهنگار و ناشر و روز یکشنبه، ۹ سپتامبر ۲۰۱۸، نشستی به دعوت نشریهٔ شهروند ونکوور با حضور ایشان در کتابخانهٔ مرکزی شهر کوکئیتلام ترتیب داده شده بود. در این برنامه، ابتدا هادی ابراهیمی، سردبیر نشریهٔ شهروند، ابراز خرسندی کرد که پس از تورنتو، در ونکوور نیز امکان نشستی با خانم حاجیزاده فراهم شد. وی پس از معرفی کوتاهی از…
بیشتر بخوانیدکوچهپسکوچههای ذهن من – تقسیم مهربانی
مژده مواجی – آلمان سه روز پشت سرهم دیدماش. دقیقاً همزمان با هم، در بخش کوتاهی از مسیری که صبح زود با دوچرخه سر کار میروم، همراه بودیم. اتفاقی که معمولاً بهندرت پیش میآید. هر سه بار، با فاصلهٔ کمی جلوتر از من رکاب میزد و هر بار جعبهای چوبی پر از سیب پشت دوچرخهاش داشت. دوست داشتم سر صحبت را با او باز کنم، اما راه دوچرخه شلوغ بود و امکانش نبود. با خودم گفتم،…
بیشتر بخوانیددنیای من و آدم کوچولوها – علتِ دختربودن!
رژیا پرهام – تورنتو چند دقیقه پیش دو تا از دخترهای مهد کودکم مشغول صحبت بودند. دختر کوچولوی سهساله از دوست سهسال و نیمهاش پرسید: «مامان تو دختره یا پسر؟» دخترک با اطمینان جواب داد: «دختر!» دوستش پرسید: «چطور؟» دخترک با لحنی مطمئن، طوریکه بهترین پاسخ را میداند، جواب داد: «چون مامانم پسر نیست!»
بیشتر بخوانید