آشنایی من با استاد محمدعلی و کارگاه داستان‌نویسی ونکوور

این مطلب در شمارهٔ ۱۹۵ رسانهٔ همیاری، یادنامهٔ استاد محمد محمدعلی، منتشر شده است. برای خواندن سایر مطالب این یادنامه اینجا کلیک کنید.

کامران قوامی – ونکوور

آشنایی من با استاد ساده شروع شد؛ در جمعی ساده و دوستانه با نوشیدنی و طنز، و بعد فهمیدم ایشان نویسنده‌اند و کارگاه داستان‌نویسی ونکوور را اداره می‌کنند. و من که پنجاه‌سالگی را داشتم رد می‌کردم، گفتم وقتش است به علاقه‌ای که در گذر زمان دفن شده بپردازم و رفتم به کارگاه داستان‌نویسی استاد محمدعلی. و چقدر کار خوبی کردم و چه جمع خوبی را انتخاب کردم. همه‌چیز خوب بود؛ محیطی بسیار دوستانه، استادی فروتن با طبعی شوخ و مهربان. این شد که شیفتهٔ او و آن جمع شدم.

بسیار آموختم، بسیار بیشتر از داستان‌نویسی؛ نگاهی که لازم است داشته باشیم تا بنویسیم و لذت شنیدن داستان و نوشتن از خود در قالب راوی و نوشتن از دیگران در قالب خود. راهی به خودشناسی و دیگرشناسی و راهی به جهانی مرموز که خمیرمایه‌اش در دست توست. 

دوران کرونا که آمد، کارگاه دو جلسه تعطیل شد و وقتی به استاد پیشنهاد شد که کلاس غیرحضوری برگزار شود، مثل همیشه که نه نمی‌گفت، گفت: «خوبه امتحانش کنیم.» او شیفتهٔ زندگی و حرکت بود. اهل نه گفتن نبود، اهل بله گفتن بود. می‌گفت: «بهترین لذت من این است که شماها داستان بنویسید، تلاش کنید و چاپش کنید.»

به من و ما بارها گفت که بنویسید و از هر نوشتهٔ من و ما شادمان شد. شادی‌اش در نوشتن بود و شادتر بود وقتی شاگردانش هم، که دوستانش بودند، می‌نوشتند و تلاش می‌کردند. از نوشتهٔ هر کدام از ما نکات مفیدش را بارها می‌گفت و اشارهٔ کوتاهی می‌کرد که چگونه بهتر شود. 

من افتخار داشتم چندین سال با استاد همکاری کنم تا کارگاه به‌صورت غیرحضوری ادامه یابد؛ از ابتدای کووید تا همین الان. او به‌شدت منظم و دقیق بود. در ارائهٔ مطالب، در پاسخ به سؤال‌ها، در حضوریافتن در کلاس و در کمک به همهٔ ما. کارگاه استاد محمدعلی همه‌چیز داشت؛ از داستان‌نویسی، داستان‌خوانی، تکنیک‌ها و سبک‌ها گرفته تا بحث آزاد، معرفی نویسندگان قدیمی و جوان‌ترها، نقد و بررسی و حمایت از هر که دوست داشت بنویسد.

اگر بخواهم، به‌شیوه خود استاد، نکته‌ای یا خرده‌ای بگیرم، این بود که استاد سیگار زیاد می‌کشید و اگر می‌خواستی قانعش کنی که کار درستی نیست، تهدید به قطع رابطه می‌کرد. همین. یادش گرامی و آموزه‌هایش همراه ما. امید این است که کارگاه داستان‌نویسی استاد محمدعلی همان‌جور که ایشان دوست داشت، با همکاری و کمک همه دوستان و دوستدارانشان ادامه یابد.

ارسال دیدگاه