از بازی در تیم‌های نوجوانان، جوانان و بزرگسالان تا خبرنگاری ورزشی

گفت‌وگو با رضا طولابی، بازیکن و مربی سابق فوتبال و خبرنگار ورزشی

علیرضا فدایی – ونکوور

در گفت‌وگوی دیگری با چهره‌های ورزشی شهر، این‌بار با آقای رضا طولابی که به‌تازگی به ونکوور بزرگ وارد شده‌اند، گفت‌وگو می‌کنیم. ایشان بازیکن و مربی سابق فوتبال و همچنین خبرنگار ورزشی بوده‌اند. در کنار قسمت‌کردن داستان‌های این عزیزان با شما، سعی داریم در گفت‌وگوی ما نکاتی نیز که به بالابردن دانش و اطلاعات ورزشی شما کمک می‌کند، وجود داشته باشد.

با سلام و سپاس از وقتی که برای این گفت‌وگو گذاشتید، لطفاً کمی دربارهٔ پیشینه‌تان برای خوانندگان ما بگویید.

با سلام خدمت شما و تبریک سال نو، من رضا طولابی هستم دارای کارت مربیگری C آسیا زیر نظر AFC، مربی مدارس فوتبال سایپا، امید و ایرانیان خرم‌آباد در مجموع ۱۰ سال، بازیکن اسبق تیم نوجوانان لرستان در مسابقات قهرمانی کشور، بازیکن اسبق تیم نوجوانان و جوانان سایپای تهران در مسابقات قهرمانی باشگاه‌های تهران، دومین گلزن برتر مسابقات قهرمانی نوجوانان باشگاه‌های تهران همراه با تیم سایپا با ۱۴ گلِ زده در سال ۱۳۷۶، کاپیتان تیم نوجوانان پاس تهران در سال ۱۳۷۵، دعوت‌شده به تیم ملی نوجوانان ایران، بازیکن اسبق تیم جوانان لرستان با سابقهٔ حضور در دو دوره مسابقات قهرمانی جوانان کشور، بازیکن تیم امید لرستان (زیر ۲۳ سال)، سابقهٔ حضور در مسابقات قهرمانی کشور، بازیکن اسبق تیم بزرگسالان خیبر خرم‌آباد، بازیکن اسبق تیم بزرگسالان مقاومت خرم‌آباد، بازیکن اسبق تیم پارس‌خودرو خرم‌آباد، دارای کارت مربیگری درجه‌یک فوتسال ایران و خبرنگار ورزشی‌نویس از سال ۱۳۸۸ تا به امروز. 

به‌عنوان کسی که فوتبال را از سنین پایه شروع کرده است، روند استعدادیابی و استعدادپروری در ایران را چگونه می‌بینید؟

اگر بخواهیم نسبت به یک دههٔ گذشته مقایسه کنیم، روند بهتر و علمی‌تر شده است، اما هنوز هم برای رسیدن به شرایط ایده‌آل راهی طولانی در پیش است. به‌طور کلی فوتبال ایران با فقر زیرساخت‌ها مواجه است. زمین تمرین مناسب، تجهیزات تمرین، و استفاده از مربیان کاربلد از کلیدی‌ترین مباحث در مقولهٔ استعدادیابی است، که در هر سه مورد با مشکلات فراوانی در ایران مواجه بوده‌ایم.

مربیگری نوجوانان چه تفاوت‌هایی با بزرگسالان دارند؟

در ردهٔ نوجوانان آموزش بسیار حساس‌تر است؛ بیشتر توسعهٔ مهارت‌های فردی، شناخت فلسفهٔ فوتبال و تطبیق بازیکنان با نظم و انضباط تیمی بسیار حائز اهمیت است، اما در ردهٔ بزرگسالان که بازیکن باتجربه‌تر شده است، بیشتر بر روی مباحث تاکتیکی و ارتقاء سطح قدرت بدنی بازیکنان تأکید می‌شود.

آیا فوتبال پایه در ایران به‌خوبی آموزش داده می‌شود؟

در مدارس فوتبال ایران، مربیان متخصص، بااخلاق و دلسوز زیادی وجود دارند که وظیفهٔ آموزشی خود را کاملاً حرفه‌ای انجام می‌دهند، از سوی دیگر، مدارس فوتبال و مربیان فراوانی هم هستند که فقط به دنبال سود و فریب خانواده‌ها هستند؛ استفاده از مربیانی که هیچ سابقه‌ای در فوتبال ندارند، و استفاده از مربیانی که صلاحیت اخلاقی کارکردن با بچه ها را ندارد، در برخی مواقع اتفاقات تلخی را رقم زده است. خانواده‌های بازیکنان باید در انتخاب مربیان بسیار ریزبین و حساس باشند.

از تجربهٔ خود در تیم ملی نوجوانان ایران بگویید.

من دو بار در سال‌های ۱۳۷۵ و ۱۳۷۶ به اردوی تیم ملی نوجوانان ایران دعوت شدم. در سال ۱۳۷۶ به‌عنوان دومین گُل‌زن برتر مسابقات قهرمانی نوجوانان تهران به اردوی تیم ملی دعوت شدم، شش ماه تمرینات سخت و طاقت‌فرسا را پشت سر گذاشتیم، متأسفانه دو ماه قبل از مسابقات آسیایی سرمربی تیم ملی تغییر کرد، چند بازیکن به‌ناحق از تیم ملی خط خورند و آن تیم به‌رغم همهٔ شایستگی‌هایش از مسابقات آسیایی حذف شد.

از بازی در تیم‌های نوجوانان، جوانان و بزرگسالان تا خبرنگاری ورزشی گفت‌وگو با رضا طولابی، بازیکن و مربی سابق فوتبال و خبرنگار ورزشی

با توجه به تجربهٔ فوتسالی‌تان، فکر می‌کنید چرا فوتسال ایران نسبت به فوتبال چمنی، در سطح آسیا و بین‌المللی بیشتر پیشرفت کرده است؟

فوتسال در خون ایرانی‌هاست، اکثر فوتبالیست‌های چمنی از دوران نوجوانی فوتسال را در کوچه و خیابان و پارک‌ها بازی کرده‌اند. فوتسال نیاز به زیرساخت‌هایی مثل چمن طبیعی یا مصنوعی، تعداد بیشتر بازیکنان، و کفش چمنی ندارد. در هر جا و هر محله‌ای با یک توپ معمولی و دو تا دروازه می‌شود فوتسال بازی کرد. فوتسالیست‌های ایرانی بی‌تردید از باهوش‌ترین و بهترین‌های دنیا هستند.

فکر می‌کنید استعداد و نبوغ باید در ذات فرد وجود داشته باشد، یا قابل‌آموزش است؟

سؤال بسیار مهمی را مطرح کردید. ببینید همهٔ ما انسان‌ها بر روی کرهٔ زمین، مهارت‌هایمان به دو دستهٔ انتسابی که در نهاد و خمیرمایهٔ ما از اول بوده، و اکتسابی که با تلاش و زحمت به دست می‌آید، تقسیم می‌شود. هر دو مورد در بحث آموزش مکمل یکدیگرند، یعنی یک بازیکن در سنین پایه، ممکن است از نبوغ ذاتی برخورد باشد، اما برای پیشرفت بیشتر، کمتر تلاش کند، یا بازیکنی وجود دارد که از نظر نبوغ ذاتی در سطح پایین‌تری قرار دارد، اما شور و اشتیاق و جنگندگی‌اش برای پیشرفت بسیار زیاد است، وظیفهٔ ما به عنوان مربی بالانس‌کردن این دو کفهٔ ترازو است.

لطفاً در مورد تجربهٔ مطبوعاتی و خبرنگاری خود بگویید.

بعد از اینکه از فوتبال خداحافظی کردم، به سمت مربیگری و خبرنگاری رفتم. همیشه از اینکه کمبودها و مشکلات ورزشکاران را به گوش مسئولان برسانم، و آن مشکل حل یا تا حدودی مرتفع شود، حس خوبی پیدا می‌کردم، و همین سبب شد از سال ۱۳۸۸ به‌عنوان خبرنگار ورزشی‌نویس در هفته‌نامهٔ «تبلور اندیشه» به مدیرمسئولی خانم دکتر آذر سالاروند مشغول به کار شوم. پس از آن، در خبرگزاری «یافته» با دوستان و همکاران بسیار عزیزی همکار شدم؛ رضا جایدری، عبدالرضا قاسمی، عباس ملکی، فاطمه دارابی و با این تیم یک پایگاه خبری تشکیل دادیم که وابسته به هیچ جناح و حزبی نبود. ما خبرها را تا جایی که در توان و اختیارمان بود، واقع‌بینانه، شفاف و از زوایای مختلف بررسی و منتشر می‌کردیم. بزرگ‌ترین افتخار من در عرصهٔ مطبوعات کارکردن در این پایگاه خبری بود. دنیای خبرنگاری حرکت در میدان مین است؛ از یک طرف، خط قرمزها و مشکلات فراوانی که یک خبرنگار بعد از انتشار یک خبر ممکن است با آن مواجه شود، از سوی دیگر، اطلاع‌رسانی شفاف و روایت حقایق که رسالت بدیهی یک خبرنگار است، کار را سخت می‌کند. برخی اوقات خیلی از ما خبرنگارها به‌ناحق پیش‌داوری و قضاوت می‌شویم. در مجموع با تمام چالش‌هایش، من خبرنگاری را با همهٔ وجودم دوست دارم.

برنامهٔ شما در کانادا برای ورزش چیست؟

قصد دارم طی روزهای آینده یک کلاس برای سنین شش تا پانزده سال با تعداد محدود برگزار کنم، و در بلندمدت نیز با ثبت یک باشگاه ضمن تشکیل تیم‌های پایه، بازیکنان مستعد را به باشگاه‌های مطرح در کانادا و تمام نقاط دنیا معرفی کنیم. خانواده‌های محترم می‌توانند از طریق آی‌دی ‏‎@r_toulabi در اینستاگرام از شروع، ساعت و زمان کلاس‌های آموزشی بنده مطلع شوند.

با سپاس از وقتی که برای این گفت‌وگو گذاشتید.

از شما جناب فدایی بابت انجام این مصاحبه کمال تشکر را دارم.

ارسال دیدگاه