آموزش زبان انگلیسی: اصطلاحات مربوط به فوتبال

یلدا احمدوند – کارشناس ارشد زبان‌شناسی از دانشگاه Leicester انگلستان، یکی از مدیران و عضو هیئت علمی‌ معلمان زبان انگلیسی در بی‌سی (BC TEAL) – ونکوور

این روزها همه راجع به فوتبال حرف می‌زنند، پس فرصت خوبی‌ست که در این درس کلمات و اصطلاحات رایج به فوتبال را یاد بگیریم.

Attacker: (Noun)‎

اولین کلمه  attacker است و به کسی گفته می‌شود که گل می‌زند. معادل دیگرش می‌شود forward.

Lionel Messi, who plays for Barcelona, is one of the world’s best attackers. He has great skill and can move quickly towards the goal.‎

Defender: (Noun)‎

Defender به دفاع گفته می‌شود که در اصل کسی است که در بازی سعی می‌کند بازیگرهای تیم مقابل را متوقف کند و نگذارد که به تیمش گل بزنند.

England always does well in the World Cup matches because of their strong defense.‎

Draw: (Verb/Noun)‎

به زمانی گفته می‌شود که امتیاز آخر دو تیم با هم برابر باشد، مثلاً ۱-۱.

The game ended in a draw, and the final score was 2-2.‎

Equalizer: (Noun)‎

به زمانی گفته می‌شود که یک بازیکن گلی را در لحظهٔ آخر می‌زند و امتیازها برابر می‌شود.

In the last minute, Marcello was able to run past the defense and score an equalizing goal. The final score of the game was 1-1.‎

Extra time: (Noun)‎

به معنیِ وقت اضافه است. زمانی که در آخر بازی تعداد گل(های) دو تیم مساوی باشد، بازی به وقت اضافه کشیده می‌شود.

They were lucky the game went into extra time because they ended up winning.‎

Foul: (Noun)‎

یعنی خطا و به وقتی گفته می‌شود بازیکن کاری برخلاف قوانین فوتبال انجام می‌دهد، مثل دست زدن به توپ. در چنین مواقعی تیم خاطی مجازات شده و به تیم مقابل اجازهٔ یک شوت اضافه داده می‌شود.

When one player pushed a player from the opposite team, the referee blew his whistle. He then gave the other team a free kick for the foul.‎

Advantage: (Noun)

که در فارسی تلفظ فرانسوی آن یعنی آوانتاژ استفاده می‌شود، به زمانی گفته می‌شود که داور به‌هنگام خطا سوت نمی‌زند و بازی را نگه نمی‌دارد تا فرصت گل برای تیمی که روی بازیکنش خطا انجام شده از دست نرود. در چنین شرایطی داور ترجیح می‌دهد بازی ادامه پیدا کند.

The ref held up his hand to call advantage.‎

Boot: (Verb)‎

به معنی شوت کردن است.

Messy booted the ball across the pitch to his teammate.‎

Put eleven men behind the ball:

این نوعی اصطلاح است و به زمانی گفته می‌شود که تیمی بیشتر دوست دارد دفاع کند تا گل بزند.

The USA team isn’t doing much and are making very little effort to score. Their manager seems to have put eleven men behind the ball again.‎

Fever pitch: (Noun)‎

این آخرین اصطلاح است و به وقتی گفته می‌شود که طرفداران تیمی بیش از حد هیجان‌زده می‌شوند.

The Real Madrid fans reached fever pitch as they scored the equalizing goal in the last few seconds of the match.‎

درس امروز را اینجا تماشا کنید:

امیدوارم درس امروز برایتان مفید بوده باشد. برای اینکه روزانه لغت‌ها و اصطلاحات جدید بیشتری یاد بگیرید، می‌توانید عضو کانال تلگرام Discover English Academy بشوید: https://t.me/discoverenglish و در کلاس‌های فقط مکالمهٔ ما شرکت کنید. برای اطلاع از برنامهٔ کلاس‌ها، لطفاً به وب‌سایت مدرسه مراجعه کنید:www.discoverenglish.ca

برای تماشای درس‌های قبلی این لینک را ببینید و کانال YouTube «رسانهٔ همیاری» را در www.youtube.com/HamyaariCanada دنبال کنید.

موفق باشید!

ارسال دیدگاه