اثر انگشت بر سمنو – سروده‌هایی جدید از کافیه جلیلیان

اثر انگشت بر سمنو – سروده‌هایی جدید از کافیه جلیلیان

کافیه جلیلیان – تورنتو سبزه و ماهى قرمز هفت‌سین عید را در خیال سفرهٔ مادر، مى‌چینم… *  *  *  *  * مادر… بهار است هنوز نگران سفرهٔ هفت‌سینی سینى سبزه را پشت در گذاشته‌اى و رفته‌اى عادت هرساله، نوه‌ات باور دارد شکل انگشت‌های بى‌بى روى سمنو است مادر! خبر اینکه قرص سبز را مى‌خورم که سرخ یادم باشد سرخ را می‌خورم که آبی را به یادم بیاورد آبى را مى‌خورم که تو را فراموش نکنم……

بیشتر بخوانید

کوچه‌پس‌کوچه‌های ذهن من – از نوعِ آلمانی‌اش

کوچه‌پس‌کوچه‌های ذهن من – از نوعِ آلمانی‌اش

مژده مواجی – آلمان همیشه کنار دریاچه مردی را می‌بینم؛ مردی دوچرخه‌سوار. کلاه ایمنی به سر دارد، با بدنی ورزیده. دور دریاچه تند و تند می‌چرخد. بی‌وقفه و بدون خستگی دوچرخه می‌راند. با خودش بدون صدا، باهیجان حرف می‌زند و فریاد می‌کشد. مشت‌هایش را با خشم در هوا گره می‌کند. بی‌توجه به محیط اطرافش، مستقیم به جلو نگاه می‌کند. آن‌چنان خشمگین است که احساس می‌کنم این دوچرخه‌سواری مداوم و تند، همراه با فریاد بی‌صدا برای…

بیشتر بخوانید

دنیای من و آدم کوچولوها – ناوروز

دنیای من و آدم کوچولوها – ناوروز

رژیا پرهام – ادمونتون هفتهٔ گذشته با بچه‌های مهدکودکم دربارهٔ نوروز صحبت کردم. دخترک چهار سال و نیمه با خانواده‌اش مطرح کرده بود که رژیا و بهروز کریسمس را در اولین روز بهار برگزار می‌کنند و به جای درخت کاج، یک بوتهٔ گیاه کوچک را، که توی کاسه یا بشقاب گودی سبز می‌شود، گوشهٔ خانه‌شان می‌گذارند. برای پدر دخترک جالب بود و در اولین فرصتی که من را دید، کلی سؤال پرسید؛ در مورد سبزه…

بیشتر بخوانید

من تشنهٔ معصومیت‌ام – داستان کوتاهی از رومن گاری

من تشنهٔ معصومیت‌ام – داستان کوتاهی از رومن گاری

برگردان: غزال صحرائی زمانی که تصمیم گرفتم خود را از دنیای متمدن و ارزش‌های دروغین آن بیرون بکشم و به یک جزیرهٔ آرام، روی صخره‌ای مرجانی، در کنار تالابی نیلگون، فرسنگ‌ها به‌دور از دنیای سودجو و منفعت‌طلبی که تماماً معطوف به منافع مادی بود، پناه ببرم، به‌دلایلی دست به این‌کار زدم که فقط سرشت‌های سخت را به حیرت وا‌می‌داشت. تشنه و جویای معصومیت بودم. نوعی نیاز به گریز از این اتمسفر رقابت بی‌امان و جنگیدن…

بیشتر بخوانید

استقبال گرم ایرانیان ونکوور از فاطمه معتمد آریا و اولین اکران فیلم «آباجان» در کانادا

استقبال گرم ایرانیان ونکوور از فاطمه معتمد آریا و اولین اکران فیلم «آباجان» در کانادا

چهارشنبه شب گذشته، ۲۹ مارس ۲۰۱۷، مراسم بزرگداشت فاطمه معتمد آریا، هنرمند محبوب ایرانی، در سالن کی‌میک سنتر شهر وست‌ونکوور در کانادا برگزار شد. مراسم که با همت انجمن ایرانیان دانشگاه بریتیش کلمبیا برگزار شد، با خوشامدگویی نمایندگان این انجمن به‌طور رسمی آغاز شد. در شروع همچون همهٔ برنامه‌های رسمی بزرگداشت در کانادا، ترانه‌ای به زبان بومیان کانادا توسط یک گروه هنری از اقوام اولیهٔ کانادا اجرا و هدیه‌ای به رسم یادبود توسط آنان به خانم…

بیشتر بخوانید

دونوازى پیانوى «ایمان حبیبى و همسرش» با «ارکستر سمفونیک ونکوور» در اجراى سوئیت «کارناوال حیوانات»

دونوازى پیانوى «ایمان حبیبى و همسرش» با «ارکستر سمفونیک ونکوور» در اجراى سوئیت «کارناوال حیوانات»

محمد فضلعلی – ونکوور یکشنبه ١٢ مارس ٢٠١٧، سالن اُرفیوم (Orpheum Theatre) ونکوور لبریز از تماشاگر بود. «کارناوال حیوانات» اثر کَمیل سن‌سانس (Camille Saint-Saëns)، آهنگ‌ساز فرانسوى دورهٔ رمانتیسم (١٩٢١-١٨٣۵)، قرار بود با همراهى دونوازى پیانوى ایمان حبیبى، پیانیست و آهنگ‌ساز جوان ایرانى و همسرش، دبورا گریمت (Deborah Grimmett)، اجرا شود. کارناوال حیوانات در سال ١٨٨۶ به‌عنوان کاری مفرح براى دو پیانو و سازهاى زهى و بادى چوبى نوشته شد. این سوئیت در زمان زندگى آهنگ‌ساز…

بیشتر بخوانید

جوالدوز – سیستم پزشکی کانادا

جوالدوز – سیستم پزشکی کانادا

دوستان سلام جوالدوز هستم، دامت برکاته توی شماره ۲۳ نبودم. نه اینکه مطلبی نباشه که در موردش بنویسم. خیلی‌ها کلی خوش به حالشون شده بود که جوالدوزی نصیبشون نشده بود ها… خودمونیم ☺ مسئله اینجاست که مریض شده بودم. اون‌قدر سخت که نمی‌تونستم حتی تایپ کنم. خلاصه که نصیب گرگ بیابون نشه. اما همین مریضی باعث شد تا این بار یه جوالدوز حسابی بزنم به سیستم پزشکی کانادا. بعله، درسته که این کشور کلاً ۱۵۰…

بیشتر بخوانید

کوچه‌پس‌کوچه‌های ذهن من – کشِ تنبان

کوچه‌پس‌کوچه‌های ذهن من – کشِ تنبان

مژده مواجی – آلمان حیاط خانه قدیمی‌مان، حیاطی پر از نخل، نقطه‌ای از کرهٔ غول‌آسای زمین بود که در آن جانوران زندگی نسبتاً مسالمت‌آمیزی با هم داشتند. گربه‌ها تمام روز آنجا پرسه می‌زدند و تمایلی به خوردن موش نشان نمی‌دادند. ترجیح می‌دادند به‌محض پهن‌کردن سفره صف بکشند و آنقدر به غذاخوردنمان زل بزنند تا که ما غذا از گلویمان پایین نرود و آن‌ها چیزی عایدشان بشود. مرغ‌ها، خروس‌ها و دو تا مرغابی‌ها (بتول و بهنام)…

بیشتر بخوانید

دنیای من و آدم کوچولوها – عِرقِ خواهری!

دنیای من و آدم کوچولوها – عِرقِ خواهری!

رژیا پرهام – ادمونتون با یکی از بچه‌ها مشغول صحبت بودم که دیدم دخترک دست‌به‌سینه مقابل جمع دوستانش ایستاده و با قیافه‌ای جدی مشغول بحث‌کردن با آن‌هاست. متوجه شد که نگاهش می‌کنم. نگاهی به من انداخت و گفت: They ask me to be in the group of the game that my brother is not.‎ (اونا از من می‌خوان توی گروهی باشم که برادرم نیست.) با خودم فکر کردم خیلی پیش آمده که خواهر و برادر…

بیشتر بخوانید

گاف‌ها و آدم‌ها

گاف‌ها و آدم‌ها

محمدرضا فخرآبادی – ونکوور جذابیت جشنواره‌ها و مراسم سینمایی در همه‌جای دنیا به فیلم‌هایی است که در آن‌ها نشان داده ‌می‌شوند؛ به بهترین نامزدها در رشته‌های مختلف و برندگان نهایی آن‌ها؛ به زرق‌وبرق خیره‌کنندهٔ لباس‌ها و عکس‌های هنرمندان در مقابل دوربین‌ها. اما گه‌گاه حاشیه‌های این قبیل مراسم پررنگ‌تر از متن ‌می‌‌شوند. حوادثی که گاه ریشه در خطاهای انسانی دارند و گاه از خطاهای مدیریتی سرچشمه ‌می‌‌گیرند اما در نهایت اصل آن اتفاق سینمایی را کم‌فروغ…

بیشتر بخوانید
1 116 117 118 119 120 135