مژده مواجی – آلمان از اتاق نشیمن بیرون آمدم و به طارمه رفتم. در چوبی آبی روشنی را که به پشتبام حوضخانه راه داشت، باز کردم و بر روی پشتبام کاهگلی که همسطح طارمه بود، پا گذاشتم. هنوز آفتاب صبحگاهی خودش را بر روی پشتبام حوضخانه پهن نکرده بود و خنکی دلچسب کاهگل پا را نوازش میداد. خواهر بزرگترم کنار نردهٔ گچی سفید پشتبام ایستاده بود و به کوچهٔ کنار خانه و میدان خاکی روبهرو نگاه…
بیشتر بخوانیدهنر و ادبیات
دو شعر جدید از سعید جاوید
سعید جاوید – آمریکا از بس که… از بس که ابر نمیبارد، یعنی، از بس که اصلاً، ابر نیست که ببارد، از بس که آسمان، سفت و خشک ایستاده است، و نمیگذرد، از بس که خشم، در دندانها، فشرده میشود، و نمیجوشد، از بس که این خیل، این جماعت خاموش، هی بغض میکند و نمیخروشد، از بس که کوچههای شهر، سر در گوش هم، در پیچ و تاب مرموزشان، هی سالهای سال، پچ و پچ کردهاند،…
بیشتر بخوانیددنیای من و آدم کوچولوها – تدریس تضمینی «زبان ایرانی»
رژیا پرهام – تورنتو امروز برخلافِ معمول، دخترک ایرانی و سهسالهٔ مهدکودکم با من به زبان فارسی صحبت کرد. دوست چهار ساله و نیمهٔ کاناداییاش نگاهی به او انداخت و پرسید: «نمیدونستم میتونی به زبان دیگری هم صحبت کنی، چه زبانی بود، زبان مادری خودت؟» دخترک جواب داد: بله، «زبان ایرانی» دوستش با حسرت آهی کشید و گفت: خوش به حالت، کاش من هم زبان ایرانی بلد بودم. دخترک کمی فکر و گفت: بگو «سلام»، دوستش…
بیشتر بخوانیدیک روز گرم تابستان – داستان کوتاهی از فرزانه ابراهیمیان
فرزانه ابراهیمیان – ایران آفتاب لم داده بود وسط آسمان. تنبل شده بود و حال و حوصلهٔ جمع و جور کردن خودش را نداشت. هرم گرمایش کف حیاط را گرم کرده بود. چند گلدان یاس روی لبهٔ حوض خودنمایی میکرد و فوارهٔ کوچکی زیبایی حوض آبی وسط حیاط را دو چندان کرده بود. آفتاب گرم به عطر یاس چندان اجازهٔ خودنمایی نمیداد، اما کیفِ شمعدانیها کوک و رویشان گل انداخته بود؛ زیباتر شده بودند و…
بیشتر بخوانیددر شناساندن زندگی و آثار شعرایمان ضعف نمایشنامه داریم
گفتوگو با ژوبین غازیانی به بهانهٔ اجرای نمایش «سعدی، مسافر شهر عشق» در ونکوور هومن کبیری پرویزی – ونکوور عکسها: حمید زرگرزاده – ونکوور ژوبین غازیانی، که اوایل امسال نمایش «هملتک» را به روی صحنه برد و با استقبال خوبی هم مواجه شد، بهزودی یعنی روز ۲۲ سپتامبر در سالن سنتنیال تیاتر واقع در نورث ونکوور، نمایش تازهاش، «سعدی، مسافر شهر عشق» را به روی صحنه خواهد برد. بههمین بهانه با او گفتوگویی داشتهایم تا…
بیشتر بخوانیدموفقیت دیگری برای لادن صحرایی، کارگردان ناشنوای ایرانی ساکن ونکوور
لادن صحرایی، کارگردان ناشنوای ایرانی ساکن ونکوور، موفق به دریافت جایزهٔ بهترین کارگردان فیلم مستند کوتاه از جشنوارهٔ فیلمسازان بینالمللی آمستردام شد. مستند «پسر ناشنوای دانهام»[۱] ساختهٔ لادن صحرایی که پیش از این در جشنوارهٔ دوسالانهٔ جهانی فیلم و هنر ناشنوایان تورنتو، موفق به دریافت جایزه شده بود و در چهارمین جشنوارهٔ دوسالانهٔ جهانی فیلم و هنر ناشنوایان سیاتل نیز به نمایش در آمده بود، توانست جایزهٔ بهترین کارگردان فیلم مستند کوتاه را برایش به…
بیشتر بخوانیددنیای من و آدم کوچولوها – هیچوقت آخرِ داستان کسی را خراب نکن!
رژیا پرهام – تورنتو معمولاً برای انتخاب کتاب یا کتابهایی که روزانه توی مهدکودک میخوانیم، رأی میگیریم و هر کتابی که طرفدار بیشتری داشته باشد، خوانده میشود. چند روز پیش کتاب «پسر جنگل» انتخاب شد. همهٔ کوچولوها موافق خواندن کتاب بودند غیر از یک دختر خانوم چهارساله که با جدیت مخالفت میکرد. مردد بودم چه کنم. در ابتدا تصمیم گرفتم کتاب پرطرفدار دیگری را جایگزین کنم و خواندنِ «پسر جنگل» را به زمان دیگری موکول کنم….
بیشتر بخوانیدکوچهپسکوچههای ذهن من – ساز و نقارهٔ جمعهبازار
مژده مواجی – آلمان جمعهبازارِ محله به گلهای کاغذی ارغوانی مایل به بنفش مزین شده است. با قد و بالای نیممتری در گلدانهای پلاستیکی قهوهایرنگ. حضورشان در میان بقیهٔ گلهای گلفروش میدرخشد. گلی که طبیعتش با گرمای آفتاب و نور پیوند خورده و پیچکی است که با دیوار عشقبازی میکند؛ در هوای سرد و آفتاب نیمهجان شهر هانوفر با رنگ مسحورکنندهاش چشمها را خیره کرده است؛ جونبانه دیلا، جونبانه دیلا، جان جان[۱]. _______________________ ۱- دل را…
بیشتر بخوانیدونکوور از داخل ترن هوایی (۱۱) – من را به قایقم روی رودخانه برگردان
مجید سجادی تهرانی – ونکوور ۱ ساعت از هشت شب گذشته بود. یکی از روزهای اکتبر سراسر بارانی سال پیش بود. روزهایی که انگار حالا که به آنها نیاز داریم و چشم انتظارشان هستیم تا شاید بیایند و آتش جنگلها را خاموش کنند، با ما قهر کردهاند و هر روز خورشیدِ سرخ چون چشم خشمگین آسمان از فراز این دود ضخیم با خیرهسری به ما چشم دوخته است. بگذریم. آن روز باران تازه بند آماده بود…
بیشتر بخوانیدمژگان شجریان: بهخاطرهدفم، تن به مهاجرت دادم
گفتوگویی با مژگان شجریان سیما غفارزاده – ونکوور مژگان شجریان و گروه «موسیقی نوآئین» روز ۷ سپتامبر در سالن کیمیک سنتر وست ونکوور کنسرت «ارغوان» را برای ونکووریها اجرا خواهند کرد (برای اطلاعات بیشتر دربارهٔ این برنامه اینجا کلیک کنید). با هماهنگی محمد فضلعلی، مدیر شرکت پارس پاسیفیک انترپرایز و از برگزارکنندگان این برنامه، فرصتی برای گفتوگو با مژگان شجریان یافتیم تا دربارهٔ کار جدیدشان در این کنسرت و دیگر فعالیتهایشان برایمان بگویند؛ توجه شما…
بیشتر بخوانید