محمدرضا حجامی – ونکوور چندی پیش فرصتی دست داد تا سری به کتابخانهٔ شهر بزنم. در پی کتاب خاصی نبودم یا که نویسندهای. پس شروع کردم قفسههای کتاب را یکییکی ازنظرگذراندن که ناگهان روی قفسۀ کتابهای تازهرسیده، به کتابی نسبتاً قطور برخوردم با نام «دو خیاط هندی» (عنوان انگلیسی A Fine Balance) نوشتهٔ رویینتُن میستری (Rohinton Mistry)، نویسندهٔ هندی-کانادایی. نامش را شنیده بودم اما چیزی از او نخوانده بودم و هنوز، چندان راغب به این کار…
بیشتر بخوانیدمحمدرضا حجامی
حضور دائم یک غایب
تقدیم به استاد محمد محمدعلی که تابستان گذشته به سفر جاودانگی رفتند محمدرضا حجامی – ونکوور دیشب، حتم داشتم که میآیی، نیامدی. یعنی مدتی است که نمیآیی. اینطور بیخبررفتن، هزار و یک حرف و حدیث با خودش میآورد، میدانی که؟ برایت در فیسبوک پیام فرستاده بودم، چند بار. جواب ندادی. چند بار هم تلفن زدم خانه اما کسی گوشی را برنداشت. هی بوق بوق میکند و بعد میرود روی پیامگیر. گوشی تلفن خانهات را عوض…
بیشتر بخوانیددر سوگ آقای نویسنده
این مطلب در شمارهٔ ۱۹۵ رسانهٔ همیاری، یادنامهٔ استاد محمد محمدعلی، منتشر شده است. برای خواندن سایر مطالب این یادنامه اینجا کلیک کنید. محمدرضا حجامی – ونکوور از مرگ بیزار نیستم که مرگ اگر نبود، زندگی تبدیل به یک عادت پیشپاافتادهای میشد، پَست تا حد یک پول سیاه. حتی شکایتی هم در حد نقزدنهای معمول و مرسوم ندارم. چه، بهروشنی میدانم که مرگ بنابهسرشت خویش به زندگی دستبرد میزند، و با هیچکسی از سر خصومت و دشمنی…
بیشتر بخوانیدشب داستانخوانی در نورث ونکوور
جمعهشب هفتهٔ گذشته، ۹ ژوئن، جلسهٔ داستانخوانیای با همکاری گروه فرهنگی رویش و خانهٔ فرهنگ و هنر ایران، در اتاق ۲۰۳ کاپیلانومال واقع در نورث ونکوور، برگزار شد. در این جلسه که نزدیک به ۴ ساعت بهطول انجامید، تعدادی از هنرجویان کارگاه داستاننویسی استاد محمد محمدعلی داستان خواندند، و با وجود طولانیبودن جلسه، تنها با تنفسی کوتاه، استقبال از این جلسه بسیار خوب بود. اسامی هنرجویان/نویسندگانی که در این جلسه داستان خواندند، از این قرار…
بیشتر بخوانید