مروری کوتاه بر زندگی و آثار زنده‌یاد استاد محمد محمدعلی

این مطلب در شمارهٔ ۱۹۵ رسانهٔ همیاری، یادنامهٔ استاد محمد محمدعلی، منتشر شده است. برای خواندن سایر مطالب این یادنامه اینجا کلیک کنید.

محمد محمدعلی، نویسنده و پژوهشگر ادبی، هفتم اردیبهشت ۱۳۲۷، در خیابان مولوی تهران به‌ دنیا آمد. در غرب تهران، خیابان سلسبیل و هاشمی به دبستان رفت. اولین مشوق و مصحح دل‌نوشته‌های او، ترانه‌سرای رادیو ایران، محمود ثنایی با تخلص شهرآشوب، بود. در دورهٔ چهارسالهٔ دبیرستان مروی، نخست والیبالیست و سپس بازیگر نمایشنامه‌هایی شد که دکتر ایرج امامی کارگردانی می‌کرد. در همین دوره، به عضویت هیئت تحریریهٔ سالنامهٔ مروی درآمد و همچنین با نادر نادرپور، شاعر و نخستین سخنگوی کانون نویسندگان ایران، آشنا شد. 

در سال تحصیلی ۱۳۴۷-۱۳۴۶، در مسابقات روزنامه‌نگاری مدارس با احراز مقام نخست، از وزیر آموزش‌وپرورش وقت، خانم فرخ‌رو پارسا، لوح تقدیر گرفت. محمدعلی دورهٔ نظام وظیفه را در سپاه ترویج و آبادانی و در روستاهای کُردنشین مرزی سردشت سپری کرد. سپس از دانشکدهٔ علوم سیاسی و اجتماعی لیسانس گرفت. 

در سال ۱۳۵۴، هم‌زمان با انتشار مجموعه‌داستان «درهٔ هندآباد گرگ داره» با نسرین کیهانی ازدواج کرد و به استخدام سازمان بازنشستگی کشوری درآمد. سال ۱۳۵۷ پس از انتشار مجموعه‌داستان «از ما بهتران»، به عضویت کانون نویسندگان ایران پذیرفته شد و یک سال بعد، در سال ۱۳۵۸، عهده‌دار مسئولیت امور مالی کانون نویسندگان شد. پس از بازگشت از سفر شوروی در سال ۱۳۵۹، فصلنامهٔ برج را منتشر کرد. در سال ۱۳۶۶، هم‌زمان با انتشار مجموعه‌داستان «بازنشستگی و داستان‌های دیگر»، مجموعه‌مقالاتی در ادبیات و هنر به‌نام «مس» را به‌ دست چاپ سپرد. محمد محمدعلی در سال ۱۳۶۹ از سازمان بازنشستگی کشوری به معاونت پژوهشی وزارت فرهنگ و آموزش عالی منتقل شد. در سال ۱۳۷۰، دو رمان «رعدوبرق بی‌باران» و «نقش پنهان» از او منتشر شد. در سال ۱۳۷۲، مجموعه‌گفت‌وگوهای او با شاملو، دولت‌آبادی و اخوان ثالث انتشار یافت. در سال ۱۳۷۳، همراه گلشیری و محمد مختاری و… جزو هشت نویسنده و انتشاردهندهٔ متن «بیانیهٔ ۱۳۴ نویسنده» که به متن «ما نویسنده‌ایم» نیز مشهور است، به سانسور کتاب اعتراض کرد و مجموعه‌داستان «چشم دوم» او در همان سال به بازار آمد. 

در سال ۱۳۷۵، محمدعلی جزو سرنشینان اتوبوسی بود که نویسندگان و شاعران ایرانی را به ارمنستان می‌برد. اتوبوسی که قرار بود سرنشینانش را به‌جای رساندن به ارمنستان، به قعر دره بفرستد که خوشبختانه با هوشیاری نویسندگان از مأموریت خود بازماند.

محمدعلی از سال ۱۳۷۶ به‌همراه علی باباچاهی، سردبیری سه ویژه‌نامهٔ شعر و داستان مجلهٔ آدینه را به‌عهده گرفت و در همان سال رمان «باورهای خیس یک مرده» از او منتشر شد. در اسفند ۱۳۷۷، به‌همراه سیمین دانشور و محمود دولت‌آبادی و… لوح تقدیر بیست سال داستان‌نویسی ایران را بابت مجموعه‌داستان «بازنشستگی و داستان‌های دیگر» از آن خود کرد. 

در سال ۱۳۷۸، سفرنامهٔ شوروی به‌نام «پنج سال قبل از ۱۹۸۵» و مجموعه‌داستان «دریغ از روبه‌رو» از او منتشر شد. پس از آن در سال ۱۳۷۹ رمان «برهنه در باد» را منتشر کرد و جایزهٔ نخست یلدا را به خود اختصاص داد. در سال ۱۳۸۰، پس از ترجمهٔ دو داستان «عکاسی» و «مرغدانی» او به‌زبان آلمانی، به اولین فستیوال بین‌المللی ادبیات برلین دعوت شد و در تئاتر برشت به‌همراه جمعی از آلمانی‌های دوستدار ادبیات فارسی، شاهد روخوانی نمایشی داستان عکاسی خود شد. در همان سال، عضو هیئت تحریریهٔ «مجلهٔ کارنامه» شد و مسئولیت بخش داستان آن مجله را به‌ عهده گرفت. محمدعلی در سال ۱۳۸۱ از وزارت فرهنگ و آموزش عالی (وزارت علوم) بازنشسته و بلافاصله در مؤسسهٔ فرهنگی-هنری «کارنامه» به تدریس داستان‌نویسی مشغول شد. در همان سال، رمان اسطوره‌ای-پژوهشی «آدم و حوا» از او منتشر شد. محمدعلی سال ۱۳۸۳ را با انتشار رمان «قصهٔ تهمینه» و رمان پژوهشی «جمشید و جَمَک»، شروع و با انتشار مجموعهٔ نقد و نظری به‌نام «واقعیت و رؤیا» همراه علیرضا پیروزان، به‌پایان رساند. سال ۱۳۸۴ را با چاپ خلاصه‌ای از شرح سفر بدفرجام ۲۱ نویسنده و شاعر به ارمنستان در مجلهٔ شهروند کانادا آغاز کرد و با انتشار مجموعهٔ نقد و نظری به‌نام «از قعر دره تا روز اول عشق»، همراه فرامرز پورنوروز به پایان رساند. 

مروری کوتاه بر زندگی و آثار استاد محمد محمدعلی

محمدعلی در مهرماه ۱۳۸۵ برای شرکت در سمینار ادبیات چندصدایی (پولی‌فونی) به‌همراه دکتر رضا براهنی و دیگران به ترکیه دعوت شد و در رونمایی ترجمهٔ رمان «نقش پنهان» به ترکی استانبولی شرکت کرد، و یک‌سال بعد یعنی در سال ۱۳۸۶، رمان اسطوره‌ای-پژوهشی او با عنوان «مشی و مشیانه» منتشر شد.

محمدعلی دو روز پیش از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ به‌همراه همسرش به کانادا رفت تا کنار فرزندانش باشد. او در شهر ونکوور کارگاه‌های هفتگی داستان‌نویسی دایر کرد و مشغول تدریس داستان‌نویسی شد؛ کلاس‌هایی که تا کمی پیش از درگذشتش در شهر ونکوور و حتی در دوران همه‌گیری کووید-۱۹ بی‌وقفه برقرار بود و نویسندگان بنام ایرانی از سراسر دنیا به‌صورت حضوری یا غیرحضوری مهمان کلاس‌هایش می‌شدند. حاصل این کلاس‌ها انتشار چندین کتاب به‌قلم دانشجویان «کارگاه داستان‌نویسی ونکوور» بود.

در دوران مهاجرت محمدعلی، کتاب او با عنوان «شاملویی که من می‌شناختم» در سال ۱۳۹۲ و رمانش با عنوان «جهان زندگان» در سال ۱۳۹۴ در ایران به‌ چاپ رسید. شایان ذکر است که رمان «جهان زندگان» سه سال پیش از چاپ در ایران، در ونکوور به چاپ رسیده بود. 

کتاب «واقعیت و رؤیا ۲» که مجموعهٔ گفت‌وگوهای بهاره دهکردی با محمد محمدعلی دربارهٔ سفرهای فرهنگی، سه‌گانه‌های روز اول عشق و مطبوعات و سینماست، در سال ۱۴۰۰ از سوی «نشر آفتاب» در نروژ به چاپ رسید. چاپ دوم این کتاب را «نشر زن» در ونکوور در سال ۱۴۰۲ منتشر کرد.

آخرین کتاب محمد محمدعلی «خطابه‌های راه‌راه: داستانی ناتمام» بود که حدود سه ماه پیش از درگذشتش در خلال مراسم نکوداشت او در شهر ونکوور، از سوی «نشر رها»، ناشر این کتاب، رونمایی شد. مراسمی که در آن از یک عمر فعالیت ادبی، پژوهشی و فرهنگی محمد محمدعلی، قدردانی شد و نمایندگان پارلمان فدرال کانادا و استان بریتیش کلمبیا، به‌پاس خدماتش به ادبیات و فرهنگ، تقدیرنامه‌هایی به او تقدیم کردند.

تمام آثار محمدعلی بارها به‌ چاپ رسیده است و منتقدان، آثار این نویسنده را واقع‌گرا با گرایش به نوعی سمبولیسم، چندصدایی و عدم قطعیت در روایت ارزیابی کرده‌اند.

محمد محمدعلی، روز ۱۴ سپتامبر ۲۰۲۳، برابر با ۲۳ شهریور ۱۴۰۲، به‌دلیل مشکلات ریوی، در بیمارستان عمومی ونکوور، درگذشت و جامعهٔ ادبی ایران را سوگوار کرد. او تا آخرین لحظه پیش از بستری‌شدن در بیمارستان بی‌وقفه بر روی دو اثر جدیدش کار می‌کرد که متأسفانه نتوانست به‌چاپ‌رسیدن آن‌ها را ببیند.

پیکر او روز ۲۵ سپتامبر ۲۰۲۳، با حضور خانواد‌ه‌اش و صدها تن از شاگردان، دوستان و دوستدارانش در آرامگاه کپیلانو ویو در بخش وست ونکوور، به‌خاک سپرده شد.

یاد و نامش زنده و گرامی باد

ارسال دیدگاه