علی زرتاج: عشق به بسکتبال باعث می‌شد سختی‌های راه را نبینم

گفت‌وگو با علی زرتاج، بازیکن اسبق تیم ملی بسکتبال

علیرضا فدایی – ونکوور

درود بر شما، لطفاً خودتان را معرفی بفرمایید و از سوابق ورزشی‌تان بگویید.

با سلام خدمت شما و مجموعهٔ خوبتان، من علی زرتاج هستم، بازیکن اسبق تیم ملی بسکتبال. ۳۹ سال دارم و فارغ‌التحصیل رشتهٔ تربیت بدنی و علوم ورزشی از دانشگاه شهید بهشتی تهران. در حال حاضر مربی بسکتبال و شنا هستم.

سوابق ورزشی‌ام در سال‌های بازیگری زیاد بوده، ولی اگر بخواهم چند مورد از سوابق بین‌المللی‌ام را بگویم، می‌توانم به این موارد اشاره کنم: قهرمانی آسیا با تیم ملی بسکتبال زیر ۲۱ سال ایران و مجوز حضور در جام جهانی آرژانتین، نایب‌قهرمانی مسابقات بین دانشگاه‌های جهان در اتریش، مقام سوم با تیم ملی دانشجویان در مسابقات دانشگاه‌های جهان در ایرلند، حضور در مسابقات یونیورسیاد جهان در صربستان با تیم ملی دانشجویان، و چندین تورنمنت بین‌المللی دیگر.

چطور بین ورزش‌های مختلف بسکتبال را انتخاب کردید؟

علاقهٔ من به بسکتبال به‌خاطر پدرم بود؛ ایشان مربی بسکتبال بودند و در سال‌های دور باشگاهی بازی می‌کردند. با همراهی پدر در محیط‌های ورزشی کم‌کم علاقه به بسکتبال پدیدار شد و البته ادامه‌دار. ایشان مدرس دانشگاه و معلم فعال در آموزش‌وپرورش هم بودند.

آیا برای موفقیت در ورزش بسکتبال نیاز به داشتن قد خیلی بلند است؟

نه لزوماً، ولی ورزش همان‌طور که خودتان می‌دانید تأثیر زیادی روی رشد فیزیکی و فکری فرزندانمان دارد و گاه دیده شده به‌واسطهٔ ورزش عضوی از یک خانواده از نظر فیزیکی و ذهنی از باقی اعضای خانواده متفاوت می‌شود، ولی مسائل ژنتیکی را هم نباید نادیده گرفت. برای بسکتبال لزوماً نباید قد بلند داشت، چه‌بسا بازیکنانی در تاریخ بسکتبال در سراسر دنیا بوده‌اند که با فیزیک معمولی و حتی قد کوتاه به ستاره مبدل شده‌اند.

نحوهٔ گزینش بازیکنان برای تیم ملی چیست؟

همان‌طور که می‌دانید بسکتبال ورزشی دانشگاهی است در سراسر دنیا و اکثر قریب‌به‌اتفاق بازیکنان تحصیلات عالیه دارند؛ مسئله‌ای که بسکتبال را از باقی رشته‌ها متفاوت می‌کند. آغاز موفقیت در هر رشته‌ای از مدارس آغاز می‌شود و برای من هم به‌همین شکل بود؛ با حضور در مسابقات مدارس در رده‌های مختلف و سپس حضور در جمع بهترین‌های آن استان و در نهایت انتخاب برای حضور در اردوهای تیم ملی در آن رشته در سطح کشور و مرحلهٔ آخر انتخاب‌شدن از بین نخبگانِ آن رشته برای پوشیدن پیراهن تیم ملی.

برنامهٔ تمرینی و تغذیهٔ تیم ملی به چه شکل بود؟

برنامهٔ تمرینی به‌شکل کاملاً حرفه‌ای برگزار می‌شد؛ به‌طوری‌که شما تمام‌وقت می‌بایست در اردوها باشید و هم صبح و هم بعدازظهر دو جلسه تمرین داشته باشید و کنار تمرینات بدنیِ داخل زمین که به افزایش مهارت‌های فردی و جمعی می‌پرداخت، تمرینات دویدن در پیست دو و میدانی و بدن‌سازی با وزنه هم اضافه می‌شد. بنده این افتخار را داشتم که از ردهٔ نونهالان در جمع ملی‌پوشان در تورنمنت‌ها حضور پیدا کنم. من اولین بازی ملی را در ۱۳ سالگی در ردهٔ نونهالان انجام دادم که ادامه‌دار بود. در زمینهٔ تغذیه باید بگویم به‌شدت تأثیر مستقیم در رشد و شکوفایی افراد داشت که البته در ایران با محدودیت‌هایی هم همراه بود.

بهترین خاطرهٔ شما از دوران بازیگری چیست؟

بهترین خاطرهٔ من بالابردن جام قهرمانی آسیا با تیم ملی در خود ایران بود که با استقبال پرشور هم‌وطنانمان همراه شد؛ جمعیتی بالغ بر ۵۰۰۰ نفر که هیچ‌وقت فراموش نخواهم کرد و البته که موفقیت‌های تیم ملی ایران از همان زمان شروع شد و در واقع ما نسل اولی بودیم که این طلسم مقام‌نیاوردن در آسیا را شکستیم و ایران از آن پس به‌عنوان قطب بسکتبال آسیا شناخته شد.

علی زرتاج: عشق به بسکتبال باعث می‌شد سختی‌های راه را نبینم - گفت‌وگو با علی زرتاج، بازیکن اسبق تیم ملی بسکتبال

چطور یک بازیکن وارد دنیای حرفه‌ای بسکتبال می‌شود؟ مراحل انتخاب و پیداکردن تیم یا گزینش چیست؟

امروزه مراحل کمی متفاوت شده، ولی اگر بخواهم راهکاری درست برای خانواده‌هایی که علاقه دارند فرزندانشان در سطح بالا به هر رشته‌ای از ورزش بپردازند، باید بگویم آموزش را با افراد اهل فن انجام بدهند چون در غیراین‌صورت گمراهی و سردرگمی به همراه دارد.

به‌عنوان بازیکن حرفه‌ای بسکتبال برنامهٔ روزانهٔ تمرین و تغذیهٔ شما چگونه بود؟

از زمانی که یادم می‌آید، شب‌ها به عشق توپ بسکتبال می‌خوابیدم و صبح‌ها به عشق تمرین و مسابقات بیدار می‌شدم. تمام تمرکزم روی بسکتبال بود و واقعاً انگار کار دیگری برای انجام‌دادن نداشتم. گاه روزهایی می‌شد که ۱۰ ساعت تمرین و ممارست داشتم و با پشتکار و انگیزه هدف مشخص‌شده را دنبال می‌کردم. به‌نظر من هدف‌گذاری و پیداکردن علاقه برای هر فردی جزو واجبات است، چون مسیر را برای شما مفرح‌تر و زیباتر می‌کند و موجب می‌شود که خیلی از تلخی‌های این مسیر به چشمتان نیاید. من مصدومیت ورزشی کم نداشته‌ام، ولی عشق به بسکتبال باعث می‌شد سختی‌های راه را نبینم. کنار تمرینات، خواب کافی و تغذیه جزو الزامات این راه است که من خداراشکر از این بابت هم برنامهٔ تغذیه‌ای مشخصی برای خودم داشتم.

از برنامه‌های خود در کانادا و تدریس به هنرجویان بگویید.

من کمتر از دو ماه است که به کانادا مهاجرت کرده‌ام، البته به‌واسطهٔ دوست قدیمی خودم امیر امینی بازیکن ارزندهٔ تیم ملی که البته شوهرخواهر بنده هم هستند، من خیلی از ایشان ممنونم بابت اینکه تا حدود زیادی راه آموزش را هموارتر کردند تا بتوانیم کنار هم این مدرسه را توسعه بدهیم و برای همین تصمیمِ آمدن به ونکوور را گرفتم. 

در حال حاضر مدرسهٔ بسکتبال سایرس را ثبت کرده‌ایم، در حال توسعهٔ کلاس‌های بسکتبالمان هستیم و در شهرهای کوکئیتلام، نورث ونکوور و وست ونکوور در حال عضوگیری برای شروع کلاس‌هایمان هستیم. به‌عقیدهٔ من کارکردن با بچه ها لذت‌بخش است و در عین حال انتقال تجربه و دانش دو بازیکن تیم ملی برای عزیزانی که می‌خواهند در ورزش جدی‌تر باشند، می‌تواند بسیار سودمند باشد. البته بنده در کنار بسکتبال، مربی شنا هم هستم و مدرک نجات‌غریق دارم، و در حال حاضر در کوکئیتلام کلاس‌های شنا هم برگزار می‌کنم. امیدوارم بتوانم در نقاط دیگر هم آموزش شنا را کنار آموزش بسکتبال برای جامعهٔ ایرانی بسط و گسترش دهم. به‌اعتقاد من یک رشتهٔ گروهی در کنار یک رشتهٔ انفرادی می‌تواند تأثیر شگرفی روی روحیه و اعتمادبه‌نفس عزیزانتان داشته باشد. این خدمت کوچکی به هم‌وطنانم در خارج از کشور است، باشد که دین خودم را تمام و کمال برای نسل‌های آینده ادا کنم.

در صورت نیاز، علاقه‌مندان می‌توانند از طریق صفحهٔ ایستاگرامم یا تلفن با من تماس برقرار کنند:

‎@cyrus_basketball_school

۷۷۸-۶۸۳-۱۸۹۱

با سپاس از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.

ارسال دیدگاه