معرفی فیلم و سریال: ازگوربرخاسته – The Revenant

مسعود سخایی‌پور، LJI Reporter – ونکوور

ازگوربرخاسته یا بازگشته ازجمله فیلم‌های حماسی، زندگینامه‌ای، درام و در عین حال مهیج است. این فیلم ۱۵۶ دقیقه‌ای و محصول آمریکا، سال ۲۰۱۵ به‌کارگردانی الخاندرو گونسالس اینیاریتو اسکار بهترین کارگردانی، بهترین فیلم‌برداری و بهترین بازیگر نقش اول مرد را از آن خود کرد. 

کارگردان: الخاندرو گونسالس 

بازیگران: لئوناردو دی‌کاپریو، تام هاردی، دامنل گلیسون، ویل پولتر

فیلم‌نامه: مارک ال اسمیت و الخاندرو گونسالس براساس رمان بازگشته اثر مایکل پانک

فیلم‌بردار: امانوئل لوبزکی

خلاصهٔ داستان: 

بعد از حملهٔ بومیان به عده‌ای شکارچیِ پوست، گروه شکارچیان با تلفات زیادی موفق به فرار می‌شوند. از میان زنده‌مانده‌ها، گلس به‌عنوان رهبر گروه، راه را به بقیه نشان می‌دهد. فیتزجرالد رهبری گلس را قبول ندارد و او را آدم نالایقی برای این کار می‌داند. گلس اما تلاش می‌کند توجهی به توهین‌های فیتزجرالد نکند. یک روز وقتی گلس با خرسی ترسناک درگیر می‌شود و خرس او را تا آستانهٔ مرگ پیش می‌برد، مأموریت نگهداری از گلس، که همه فکر می‌کنند روزهای آخر عمرش است، به فیتزجرالد و پسر بومی گلس واگذار می‌شود و این آغاز خیانت‌های فیتزجرالد است…

دربارهٔ فیلم:

اینیاریتوی مکزیکی یکی از معدود کارگردانان صاحب سبک و کاربلد سینماست که در مدت کوتاهی توانست نام پرآوازه‌ای برای خودش در عالم سینما دست و پا کند و به یکی از تأثیرگذارترین کارگردانان سینمای معاصر تبدیل شود. او فیلم‌سازی ساختارشکن و جسور است که فیلم‌هایش مملو از پیچیدگی است. روابط انسان، مصائب انسان، مواجههٔ انسان با طبیعت و رابطهٔ انسان با حیوانات، موضوعاتی است که در اغلب فیلم‌هایش به آن‌ها می‌پردازد. اکثر منتقدان ازگوربرخاسته را جزو ۱۰ فیلم برتر قرن بیست و یکم می‌دانند و شاید در بین فیلم‌هایی با مضمون مواجههٔ انسان با طبیعت بتوان آن را بهترین فیلم نامید. تمام فیلم‌های اینیاریتو نفس را در سینهٔ مخاطب حبس می‌کند، اما ازگوربرخاسته از این بابت در میان آن‌ها سرآمد است.

ازگوربرخاسته برگرفته از رمان «بازگشته» اثر مایکل پانک است که آن نیز به‌نوبهٔ خود برداشتی داستانی از زندگی‌ای افسانه‌ای است؛ زندگیِ هیو گلاس (لئوناردو دی‌کاپریو)، مردی که از حملهٔ خرس زنده ماند و به‌سختی آسیب دید، و بیش از ۲۰۰ مایل در دنیای وحشیِ سال ۱۸۲۳ سفر کرد تا نجات پیدا کرد. طبیعت خشن بشر به‌عنوان وحشی‌ترین حیوان و فلسفهٔ پیچیدهٔ انتقام، بن‌مایهٔ اصلی این فیلم است. نام فیلم کنایه از جسد زنده‌شده‌ای دارد که از مرگ برگشته است که بهترین انتخاب و کاملاً متناسب با داستان آن است. 

در این فیلم اینیاریتو با زیباترین قاب‌های سینمایی و تصویرهایی که بیشتر آن‌ها در طبیعت زیبا و بکر بریتیش کلمبیا فیلم‌برداری شده است، می‌خواهد غلبهٔ انسان بر طبیعت وحشی را به ما نشان دهد؛ اینکه چگونه یک انسان می‌تواند در طبیعت دوام بیاورد. بدون شک دی‌کاپریو سخت‌ترین و در عین حال یکی از درخشان‌ترین نقش‌آفرینی زندگی‌اش را در این فیلم انجام داده است. چالش‌هایی که در این فیلم با آن مواجه بوده، یکی از یکی سخت‌تر بودند. در تمام صحنه‌هایی که در جنگل‌های سرد و پُرازبرف فیلم‌برداری می‌شود، او حاضر نشد از بدلکار استفاده کند و خودش تمام آن صحنه‌ها را بازی کرد. شرایط سخت فیلم‌برداری باعث شد خیلی از عوامل یا استعفا بدهند یا اخراج بشوند. از آنجا که کارگردان می‌خواست از جلوه‌های ویژهٔ کامپیوتری برای خلق لوکیشن استفاده نکند، مجبور شد فیلم را در دوازده لوکیشن در سه کشور مختلف فیلم‌برداری کند. وضع بد آب و هوا، دور بودن لوکیشن و اصرار اینیاریتو و امانوئل لوبزکی برای استفاده از نور طبیعی، باعث شد فیلم‌برداری نه ماه طول بکشد. شاید باورش سخت باشد، اما تمام سکانس‌های فیلم زیر نور طبیعی و بدون استفاده از تجهیزات نورپردازی، ضبط شده است. دی‌کاپریوی گیاه‌خوار برای بازی در این فیلم مجبور شد جگر خام گاومیش بخورد، روش‌های درمانی قدیمی بیاموزد، آتش درست کند و به دو زبان بومی آمریکایی صحبت کند. او بازی‌کردن در این فیلم را سخت‌ترین تجربهٔ زندگی‌اش می‌داند. البته این شجاعت و تلاش برایش اسکار بهترین بازیگر مرد را به ارمغان آورد.

اینیاریتو به‌قدری درخشان این شخصیت را به تصویر کشیده و کارگردانی کرده است که از شروع تا پایان، فیلم شما را در خودش غرق خواهد کرد. در کنار بازی بی‌نظیر دی‌کاپریو نباید از بازی بسیار خوب تام هاردی به‌عنوان نقش مکمل غافل شد. این دو در کنار هم بر جذابیت فیلم افزوده‌اند. 

نبرد بین امیدواری و ناامیدی با استفاده از مظاهر طبیعت مثل آمدن شب و روز نشان داده می‌شود. اینیاریتو مهم‌ترین سؤالی که در این فیلم مطرح می‌کند این است که آیا طبیعت بی‌رحم است؟ یا اینکه به‌خاطر تجاوز انسان به حریمش از سوی انسان بی‌رحم می‌شود؟ ازگوربرخاسته نگاهی درونی و طاقت‌فرسا به مواجههٔ انسان با طبیعت دارد. شخصیت هیو گلاس قدرت فوق‌العادهٔ انسان در مواجهه با سختی‌ها را به نمایش می‌گذارد. به‌مدد فیلم‌برداری ‌بی‌نظیر امانوئل لوبزکی، از سرزمینی منجمد و زمستانی، طبیعتی بکر و زیبا برای ما به نمایش گذاشته می‌شود. قاب‌های زیبایی که از لابه‌لای درختان آسمان جلوه‌گر می‌شوند. 

همچنین سؤال مهم دیگری که در فیلم مطرح می‌شود این است که در دنیای بی‌قانون وحشی، اگر انسان خودش مجری قانون شود و انتقام بگیرد، آیا ‌امری اخلاقی انجام داده است؟ آیا انسان مجاز است که انتقام بگیرد؟

انسان در طبیعت وحشی سوژهٔ موردعلاقهٔ بسیاری از کارگردانان و البته مخاطبان است. اینکه انسان چگونه در شرایط سخت به‌تنهایی می‌تواند دوام بیاورد. به‌عنوان مثال داستان رابینسون کروزوئه یکی از داستان‌های موردعلاقهٔ اکثر آدم‌هاست. شاید چون دوست دارند خودشان را جای آن شخصیت بگذارند و از خود بپرسند اگر من بودم، چطور با این شرایط مواجه می‌شدم. ازگوربرخاسته این احساس همذات‌پنداری را به شما خواهد داد. از زمان طولانی‌اش نترسید، شک نکنید اصلاً گذر زمان را متوجه نخواهید شد و تماشایش یکی از بهترین تجربیات سینمایی‌تان خواهد شد.

این فیلم در اغلب کتابخانه‌های مترو ونکوور ازجمله ونکوور، وست ونکوور، شهر نورث ونکوور، بخش نورث ونکوور، کوکئیتلام، پورت مودی، برنابی و کتابخانه‌های منطقهٔ فریزر ولی برای امانت‌گرفتن در دسترس است. علاوه بر این، می‌توانید آن را از سرویس‌های پخش فیلم آنلاین بخرید یا اجاره کنید.

ارسال دیدگاه