در گفتوگو با دکتر مصطفی عابدینیفرد، استادیار ادبیات و فرهنگ مدرن ایران و دکتر حسام دهقانی، استادیار آموزش زبان و فرهنگ فارسی در دانشگاه بریتیش کلمبیا
بیش از یک دهه از آغاز به کار بخش فارسی و ایرانشناسی دانشگاه بریتیش کلمبیا میگذرد. آنطور که در مطلبی تحت عنوان «چطور سه دانشجوی ایرانی برنامهٔ آموزشی جدیدی را آغاز و جامعهای پرجنبوجوش را ایجاد کردند» در وبلاگ بخش مطالعات آسیایی این دانشگاه آمده است، در سال ۲۰۱۱ دکتر راس کینگ، رئیس بخش مطالعات آسیایی دانشگاه یوبیسی، از سه دانشجو به نامهای علیرضا احمدیان، نگار جلالی و بهادر موسوی درخواست کرد در راهاندازی برنامهٔ آموزش زبان فارسی به او کمک کنند. دکتر کینگ در مطلب یادشده اشاره کرده است که دلیل انجام این کار جمعیت روبهرشد ایرانیان در ونکوور و تعداد زیاد دانشجویان ایرانی در دانشگاه یوبیسی بوده است و آنها در آن زمان برای بهبود تبادلات بینافرهنگی، نیاز به ایجاد برنامهٔ آموزش زبان فارسی و ایرانشناسی را حس کرده بودند. در مطلب یادشده به نقش مهم این سه دانشجو برای جلب حمایت جامعهٔ ایرانی اشاره شده است. سرانجام و در نتیجهٔ تلاشهای علیرضا احمدیان، نگار جلالی و بهادر موسوی برنامهٔ آموزش زبان فارسی با کلاسهای آموزش پایهٔ زبان آغاز شد و بهمرور با افزایش دورههای آموزش زبان فارسی و نیز دورههای فرهنگی تکامل یافته است. (برای اطلاعات بیشتر این مطلب را بخوانید) متأسفانه یکی از این سه تن یعنی زندهیاد علیرضا احمدیان که در مقطعی با نشریهٔ رسانهٔ همیاری هم همکاری داشت، سه سال پیش درگذشت. در آستانهٔ سومین سالگرد درگذشت ناباورانهٔ این دوست عزیزمان، گفتوگویی داشتیم با دکتر مصطفی عابدینیفرد و دکتر حسام دهقانی، دو تن از استادان این بخش، تا دربارهٔ آخرین تحولات بخش ایرانشناسی و زبان فارسی دانشگاه بریتیش کلمبیا برایمان بگویند که توجه شما را به آن جلب میکنیم.
آقای دکتر عابدینیفرد، با سلام و عرض تبریک بهمناسبت انتصاب شما بهعنوان استادیار رسمی-آزمایشی ادبیات و فرهنگ مدرن ایرانی در دپارتمان مطالعات آسیایی دانشگاه بریتیش کلمبیا و با سپاس از وقتی که برای این گفتوگو در اختیار ما قرار دادهاید، لطفاً ابتدا ضمن معرفی خودتان، کمی از پیشنیهٔ حرفهایتان بفرمایید و اینکه چند سال است در بخش ایرانشناسی دانشگاه یوبیسی مشغول به کارید.
دکتر عابدینیفرد: سلام، از لطف و محبت شما بسیار ممنونام. من هم از شما بابت فرصتی که برای این گفتوگو در اختیار بنده قرار دادهاید، سپاسگزارم. من از سپتامبر سال ۲۰۱۸ در سِمَت استادیارِ میهمان یا غیردائم (Assistant Professor without Review) ادبیات فارسی و فرهنگ و تمدن جوامع فارسیزبان در دپارتمان آسیاپژوهی در دانشگاه یوبیسی مشغول بهکار بودهام و از ابتدای ماه ژوئیهٔ امسال (۲۰۲۲) قرار است بهعنوان استادیار رسمی-آزمایشی (tenure-track) «ادبیات و فرهنگ مدرن ایران» در همان دپارتمان مشغول بهکار شوم. من بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۵ تحصیلاتم را در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد بهترتیب در رشتههای زبان و ادبیات انگلیسی و سپس ادبیات انگلیسی در دانشگاه علّامه طباطبایی در تهران بهاتمام رساندم. علیرغم علاقهای که به زبان و ادبیات انگلیسی داشته و کماکان دارم، همواره در مطالعات و پژوهشهایم بهدنبال راهی برای پیونددادن آموختههایم، بهویژه در نظریه و نقد ادبی، با مخاطب فارسیزبان از یکسو و با ادبیات و فرهنگ ایران از سوی دیگر بودهام. برای مثال، در دوران تحصیلات تکمیلی، چندان بهنظریه و نقد ادبیِ مدرن علاقهمند و مشتاق شده بودم که لازم دیدم کتابی در اینباره به فارسی ترجمه کنم. همچنین، بهرغم رشتهام در مقطع فوق لیسانس، رسالهام را به خوانش تطبیقیِ سه متن از «ادبیات جهان» اختصاص دادم: «کتاب جامعه»ی عهد عتیق، مجموعهای از رباعیّات (منسوب به) خیّام، و نمایشنامهٔ در انتظار گودو اثر ساموئل بکت. در سال ۲۰۰۸، برای ادامهٔ تحصیل در مقطع دکتری، از دانشگاه آلبرتا در رشتهٔ ادبیات تطبیقی (comparative literature) پذیرش گرفتم. پایاننامهام به پیوند شوخی، استهزاء و جنسیت در متونی منتخب از ادبیات و فرهنگ آنگلوساکسون از یکسو و ادبیات فارسی و فرهنگ ایران از سوی دیگر میپرداخت. پس از اتمام تحصیلاتم در این رشته در سال ۲۰۱۵، و بعد از دو سال دیگر تدریس در دپارتمان ادبیات انگلیسی در دانشگاه مکایوان (MacEwan University) – که از سال ۲۰۰۹ بهبعد متناوباَ با آنها همکاری میکردم – در سال ۲۰۱۷ بهعنوان پژوهشگر پسادکتریِ SSHRC به دپارتمان تمدنهای خاور نزدیک و خاورمیانه (NMC) در دانشگاه تورنتو پیوستم و به یمن برخورداری از آرشیو ارزشمند استاد گرانقدرم، دکتر محمد توکلی طرقی، به تحقیق بر روی شرایط امکان و چراییِ پیدایش طنز مدرن در ایران، با تمرکز بر ادبیات و نشریات مشروطه، پرداختم. مدتزمان این دوره دو سال بود، یعنی تا سال ۲۰۱۹، اما در سال ۲۰۱۸ وقتی فرصت کاری یادشده در یوبیسی پیش آمد، برای آن درخواست دادم و خوشبختانه کار را به من پیشنهاد دادند. همینجا باید اضافه کنم این خبر برایم همزمان «تلخ و شیرین» بود. تجربهٔ دانشگاه تورنتو و همکاری نزدیک با جناب دکتر محمد توکلی طرقی، که همواره افتخار داشتهام از مصاحبت، راهنماییها و تجارب ارزشمندشان بهرهمند شوم، جزو مسرتبخشترین تجربههای حرفهای من بود و از اینرو، ناتمامگذاشتن دورهٔ پسادکتریام برایم خوشایند نبود.
از طرفی، اما، امکان تدریس و تحقیق ضمن برخورداری از پیوند دانشگاهی در زمینهٔ ایرانشناسی همواره آرزوی من بود و بنابراین همزمان در خودم اشتیاقی زایدالوصف هم حس میکردم برای اینکه به ونکوور بروم و با بهرهگیری از تجاربی که اندوخته بودم، بهویژه در زمینهٔ ایجاد ارتباط میان دانشگاه و اجتماعات علاقهمند بیرون از دانشگاه، با دپارتمان آسیاپژوهی در یوبیسی همکاری و در راستای اهدافی که از سالیان پیش برای تثبیت و توسعهٔ برنامهٔ زبان فارسی و ایرانشناسی در یوبیسی دنبال میکردند، در حدّ توانم کمک کنم. بعد از چندین سال تجربهٔ این فعالیت و همچنین همکاریها و تعاملهای ارزشمند و بهیادماندنی با بسیاری دانشگاهیان و غیردانشگاهیان در شهر ونکوور، میتوانم بگویم از تصمیمم برای پیوستن به یوبیسی عمیقاً خوشحالام. ضمناً همینجا لازم است عرض کنم چهار سال گذشتهٔ همکاری من با یوبیسی، بهرغم کار و فعالیت بیوقفه، برایم به شتاب و دلنشین گذشت و من بخش عمدهای از این تجربهٔ خوشایند را بهویژه مدیونِ لطف بسیاری از ایرانیان ونکوور میدانم، از دانشگاهی و غیردانشگاهی گرفته تا دانشجو و غیردانشجو، که از همان ابتدا با روی خوش و اعتماد مرا در جمع خود پذیرفتند و از هیچ کمکی به من برای عملیکردن برنامههایم در راستای اهداف یوبیسی دریغ نکردند. بدون محبت و یاریِ صمیمانهٔ این بزرگواران، من هرگز نمیتوانستم انتظاراتی را که از من میرفت، برآورده کنم. از همهٔ این عزیزان از صمیم قلب سپاسگزارم.
آقای دکتر دهقانی، با سلام و سپاس از وقت شما برای شرکت در این گفتوگو، لطفاً خودتان را معرفی بفرمایید و کمی از پیشنیهٔ حرفهایتان برایمان بگویید. چند سال است در بخش فارسی دانشگاه یوبیسی مشغول به کارید؟
دکتر دهقانی: از لطف شما ممنونام. بنده از بهار سال ۲۰۲۱ در سمت استادیار آموزش زبان و فرهنگ فارسی در گروه مطالعات آسیایی دانشگاه بریتیش کلمبیا مشغول به کار شدهام. کلیهٔ امور مربوط به آموزش زبان فارسی و مطالعات فرهنگ ایران به زبان فارسی هماکنون بهعهدهٔ بنده گذاشته شده است. بنده در سال ۲۰۱۲ از دانشگاه علامه طباطبایی تهران دکترای زبانشناسی خودم را اخذ کردم و سپس تا سال ۲۰۱۹ دکترای دوم خودم را در فلسفه از دانشگاه بوستون کالج گرفتم. پیش از پذیرش سمت کنونیام در دانشگاه یوبیسی، بهمدت دو سال در دورهٔ فوق دکتری در دانشگاه هاروارد مشغول تحقیق در باب ماهیت فرهنگ فارسی و نسبت آن با ادبیات فارسی بودم.
نسبت هویت و جلوههای آن در ادبیات همواره مورد علاقهٔ من بوده است. در زمینهٔ آموزش، تقریباً بیست سال است که بهطور پارهوقت و تماموقت به آموزش زبانهای مختلف اشتغال دارم و بهخصوص از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۰ به آموزش و مدیریت برنامهٔ زبان فارسی در دانشگاه بوستون کالج در آمریکا پرداختم. در آن دانشگاه هم جایزهٔ تدریس دریافت کردم و هم نامزد دریافت جایزهٔ مدیریت آموزشی شدم.
لطفاً کمی دربارهٔ تاریخچهٔ برنامهٔ زبان فارسی در دانشگاه یوبیسی برایمان بگویید. چند سال است که دانشگاه اقدام به ارائهٔ این برنامه کرده است و چه چیزی موجب شد که چنین تصمیمی گرفته شود؟
دکتر عابدینیفرد: البته در حالتی ایدهآل، هم کلاسهای زبان فارسی و هم درسهای مرتبط با ادبیات و فرهنگ ایران را میشد همزمان تدوین و ارائه کرد. با این حال، بهدلیل محدودیتهایی که وجود داشته، کلاسهای زبان فارسی، که در فهرست دروس دانشگاه با پیشوند PERS مشخص شدهاند، زودتر، یعنی حدوداً از سال ۲۰۱۱ دایر و نخستین بار توسط همکار محترم سابقم، خانم مژگان زلفی، تدریس شدند، در صورتیکه اولین درسهای ایرانشناختی را، که در فهرست درسها آنها را با پیشوند ASIA معین کردهاند، همکار گرانقدرم، خانم دکتر نسرین عسکری، بعد از پیوستنشان به دپارتمان در سِمَت پژوهشگر دورهٔ پسادکتری در سال ۲۰۱۳ به برنامهٔ دروس اضافه کردند. این نخستین دروس، که کماکان هم ارائه میشوند، عبارت بودند از «ادبیات کلاسیک فارسی»، «سینمای بعد از انقلاب (۵۷)» و «تاریخ ایران از ساسانیان تا صفویه». لازم به ذکر است که برخلاف کلاسهای زبان فارسی، که در آنها زبانِ تدریس الزاماً فارسی است، در همهٔ کلاسهای با پیشوند ASIA زبان تدریس میباید انگلیسی باشد، بدین معنا که تمامی مطالب درسی به ترجمهٔ انگلیسی در اختیار دانشجویان قرار میگیرد و درسگفتارهای مدرّس هم میباید به انگلیسی ارائه شوند. همین امر باعث شده تا بسیاری از دانشجویان غیرایرانی و غیرفارسیزبان هم، که به ادبیات فارسی و فرهنگ ایران علاقهمندند، بهراحتی بتوانند چنین درسهایی را انتخاب کنند و بگذرانند.
آیا درسهای دیگری هم به سه درسی که ذکر کردید اضافه شدهاند؟
دکتر عابدینیفرد: بله. سه درس جدید را هم بنده طراحی و پیشنهاد کردهام، که عبارتاند از «ایران مدرن از دریچهٔ ادبیات و هنر»، «ادبیات مدرن فارسی» و «جنسیت و گرایش جنسی در متون و روایات ایران مدرن». از اینها، فعلاً دو درس آخر را رسماً به فهرست دروس دانشگاه افزودهایم. بهعلاوه، هماکنون در کنار سایر تعهدات حرفهای، مشغول طراحی چند درس جدید دیگر هستم. عمدهٔ این دروس به موضوعاتی میپردازند که بهرغم اهمیتشان، گاه حتی در سطحی جهانی، پیشتر چندان مورد توجه قرار نگرفته بودند – برای مثال، طنز و شوخطبعی در ادب و فرهنگ فارسی و ایران – و از اینرو، بهمثابه دروسی مستقل، برای نخستینبار است که ارائه خواهند شد.
به سومین سالگرد درگذشت دوست عزیزمان زندهیاد علیرضا احمدیان، نزدیک میشویم. لطفاً کمی دربارهٔ نقش ایشان در راهاندازی برنامهٔ آموزش زبان فارسی و ایرانشناسی دانشگاه بریتیش کلمبیا برای خوانندگان ما بفرمایید.
دکتر عابدینیفرد: ممنونام از اشارهٔ شما به زندهیاد علیرضا احمدیان. اجازه میخواهم ابتدا سالگرد درگذشتشان را خدمت خانوادهٔ محترم ایشان و همچنین عزیزان و دوستانشان تسلیت بگویم. یاد و خاطرهٔ دوستیِ کوتاهمدت اما ارزشمند و بهیادماندنیام با مرحوم احمدیان همواره بههنگام انجام وظایفم در یوبیسی دلگرمکننده و راهنمای من بوده است. من گرچه فقط از سال ۲۰۱۸ افتخار آشنایی با علیرضا را پیدا کردم، خیلی زود و از طریق همکاران و دوستان دیگرم به نقش سرنوشتسازِ ایشان، و دو دوست ارجمند دیگرمان، خانم نگار جلالی و آقای بهادر موسوی، در راهاندازی کلاسهای زبان فارسی و ایرانشناسی در یوبیسی پی بردم. این سه دانشآموختهٔ یوبیسی بهویژه با راهبری و ترغیب سایر دانشآموختگان ایرانی یوبیسی (Iranian UBC Alumni) نقش مشوّقان و فعالان اصلی را در پیشبرد اهداف مرتبط با برنامهٔ زبان فارسی و ایرانشناسی در یوبیسی ایفا کردهاند.
پس از درگذشت زندهیاد علیرضا احمدیان، بخش مطالعات آسیایی دانشگاه بریتیش کلمبیا برای پاسداشت یاد و زحمات ارزندهٔ ایشان عنوان این سخنرانیها را به «سلسله سخنرانیهای علیرضا احمدیان در ایرانشناسی» تغییر داد و کماکان این سخنرانیها با نام زندهیاد علیرضا احمدیان برگزار میشود. لطفاً کمی دربارهٔ این سخنرانیها بفرمایید و اینکه آیا این نامگذاری دائمی است یا باید هر سال تمدید شود؟
دکتر عابدینیفرد: درست میفرمایید. این سخنرانیها ابتدا در سال ۲۰۱۸ و با نام کلی «مجموعه سخنرانیهای ایرانشناسانه در یوبیسی» (UBC Lectures in Iranian Studies) افتتاح شدند. پس از درگذشت مرحوم احمدیان، به پیشنهاد برخی دوستان نزدیک ایشان و استقبال فوری بنده و همکارانم در دپارتمان، برای بزرگداشت خاطرهٔ ایشان و همچنین به احترام اندیشهها و تلاشهای مسالمتجویانه و گفتوگوپرورانهشان، تصمیم گرفتیم عنوان سخنرانیها را بهمدت دستِکم یکسال به «سلسله سخنرانیهای علیرضا احمدیان در ایرانشناسی» تغییر بدهیم. خوشبختانه، مدت زمان کوتاهی پس از این تغییر نام، دوستان مرحوم احمدیان اشتیاق و تعهدی ستایشبرانگیز برای ماندگارکردن این سخنرانیها بهنام زندهیاد احمدیان نشان دادند. دانشگاه البته از این مسئله استقبال کرد و هماکنون، مطابقِ پیمانی که میان دانشگاه با دوستان علیرضا احمدیان موجود است، مشروط بر تداوم حمایت مالی این عزیزان، سخنرانیهای یادشده دستِکم تا سال تحصیلی ۲۰۲۴-۲۰۲۵ یعنی پنج سال بعد از افتتاح رسمیِ مجموعه سخنرانیها بهنام آن زندهیاد، کماکان تحت همین عنوان کنونی ادامه پیدا خواهد کرد. البته، همانطور که میدانید، نام رسمی این سخنرانیها، با توجه به سوگیری آکادمیک دپارتمان و تمرکز ویژهاش بر زبان فارسی و جایگاه ایران بزرگ فرهنگی، در مقایسه با ایدهٔ ایران بهمثابه صرفاً کشوری در «خاورمیانه»، هماکنون از این قرار است: «سلسله سخنرانیهای علیرضا احمدیان در ایرانشناسی و مطالعات جوامع متأثر از فرهنگ فارسی». یکی از آرزوهای مرحوم احمدیان، که اتفاقاَ در دیداری دونفره با بنده هم به آن اشاره کردند، ایجاد شرایطی – مثلاً از طریق مرکزی تحقیقاتی – برای تضارب آرا و گفتوگوی مسالمتآمیز میان پژوهشگران و گروههای واجد نظرات متفاوت بر سر موضوعات مهم بود. ما در مجموعه سخنرانیهای علیرضا احمدیان بهنحوی روزافزون تلاش کردهایم دستکم در محدودهٔ امکاناتی که این سخنرانیها فراهم میآورند به این هدف نزدیکتر شویم. برای مثال، علاوه بر قسمت پرسش و پاسخ در انتهای هر سخنرانی، از سال گذشته، جزء دیگری را نیز به این رویدادها افزودهایم، بدین ترتیب که بعد از هر سخنرانی، دستِکم یک متخصص دیگر در همان حوزهٔ موضوع سخنرانی، که ایشان هم از قبل به شرکت در همان رخداد دعوت شدهاند، با سخنران وارد بحث و گفتوگو میشود. بر اساس نظرسنجیهایی که از مخاطبان محترم کردهایم، این اقدام خوشبختانه توانسته است سطح علمی این رخدادها را ارتقا بدهد.
راجع به آیندهٔ سخنرانیها، باید عرض کنم که دوستان زندهیاد علیرضا احمدیان عزم جدیشان را برای دائمیکردن این سخنرانیها، از طریق فراهمکردن شرایط مالی لازم مطابق قوانین دانشگاه در آینده، با دانشگاه در میان گذاشتهاند. شخصاً بسیار امیدوارم چنین امکانی فراهم بشود؛ چه، این مجموعه سخنرانیها، جدای از تأثیرات قویاً مثبتی که بر تعامل دانشگاه و جامعهٔ ایرانی و فارسیزبان ونکوور و همچنین آشناکردن غیرایرانیان و غیرفارسیزبانان این شهر و بسیاری جاهای دیگر، با ابعادی مهم از فرهنگ و تاریخ و ادبیات ایران و جوامع متأثر از ایران بزرگ فرهنگی داشته است، خوشبختانه همچنین توانسته است در مدتزمانی نسبتاً کوتاه جایگاهی بهلحاظ علمی قابلاحترام و درخور توجه میان پژوهشگران حوزهٔ ایرانشناسی هم پیدا کند. از اینرو، متوقفشدن ناگهانی این سخنرانیها خلأیی ایجاد خواهد کرد که برای پرکردنش میبایست سالها زحمت مضاعف متحمل شد. امیدوارم چنین اتفاقی رخ ندهد.
علاقهمندان چطور میتوانند از برنامهٔ این سخنرانیها مطلع شوند و در آنها حضور یابند؟
دکتر عابدینیفرد: علاقهمندان میتوانند آرشیوی از اطلاعات مربوط به سخنرانیهای قبلی در این مجموعه را در صفحهٔ سخنرانیها بر روی وبسایت دپارتمان در آدرس asia.ubc.ca/lecture-series/alirezaahmadianlectures و عین همان اطلاعات را بهعلاوهٔ گاه تصاویر یا ویدیوهایی کوتاه از این مراسم در صفحهٔ فیسبوک مجموعه سخنرانیهای علیرضا احمدیان در آدرس facebook.com/alirezaahmadianlectures ببینند. همچنین، چنانکه مطلعاید، بعد از وقوع همهگیریِ کووید-۱۹، ما نیز بسیاری از رخدادهایمان را آنلاین و از طریق «زوم» برگزار کردیم. خوشبختانه، بسیاری از شرکتکنندگان در این سخنرانیها لطف کرده و به ما اجازهٔ ضبط و پخش سخنرانیشان از طریق صفحهٔ یوتیوب دپارتمان را هم دادهاند. علاقهمندان میتوانند این سخنرانیها را در آدرس youtube.com/user/UBCasianstudies/videos بیابند.
لطفاً کمی دربارهٔ ایجاد کرسی دائمی برای استادیار بخش مطالعات ایرانشناسی و زبان فارسی در دانشگاه بریتیش کلمبیا برایمان بگویید و بفرمایید که چطور شد دانشگاه اقدام به ایجاد این کرسی کرد؟ آیا مشارکتی از جامعهٔ ایرانیان ونکوور هم برای تحقق این مهم انجام گرفت؟
دکتر عابدینیفرد: دانشگاه، بهویژه شخص دکتر راس کینگ، که تا همین یکسال قبل بهمدت حدود نُه سال ریاست دپارتمان آسیاپژوهی را هم بهعهده داشتند، بیش از یک دهه است که سودای راهاندازی گروه ادبیات فارسی و ایرانشناسی را در سر میپرورانده است. من از نزدیک افتخار چهار سال همکاری نزدیک با دکتر کینگ را داشته و شاهد عشق و علاقهٔ ایشان به فرهنگ و ادبیات فارسی و ایرانی بودهام و بهجرئت میتوانم بگویم اگر مدیریت و راهبری و بهویژه تلاشهای گاه توأم با مبارزهٔ ایشان در جلسات متعدد دپارتمان و دانشگاه نبود، بهاحتمال قریب به یقین اکنون – شاید هم هرگز – شاهد نُضجگرفتنِ برنامهٔ زبان و ادبیات فارسی و ایرانپژوهی در یوبیسی نمیبودیم. این نکته از این جهت اهمیت دارد که چنین برنامههایی، اگر هم تمایلی به دایرکردنشان باشد، عموماً در دپارتمانهای مطالعات خاورمیانه شکل میگیرند، نه در دپارتمانهای مطالعات آسیا. این بحث البته مجال دیگری میطلبد، اما تلاش دکتر کینگ برای تثبیت ایرانپژوهی در دل دپارتمان آسیاپژوهی هم قابلستایش است و هم البته توجیه منطقی و علمی دارد. با تمام این اوصاف، متأسفام از اینکه باید اذعان کنم طی دههٔ گذشته، بهاستثنای معدود اشخاص خیّر در جامعهٔ ایرانیِ ونکوور که داوطلبانه و از سر علاقه سالیانه یا هرازگاهی به پیشبرد برنامههای مرتبط با زبان فارسی و ایرانشناسی در دانشگاه کمک میکردهاند، دانشگاه تا همین یکی دو سال گذشته در جذب کمکهای گسترده از سوی جامعهٔ ایرانی چندان خوشاقبال نبوده است.
یادم است وقتی تازه به یوبیسی آمده بودم، یکی از پرسشهایی که در برخی جلسات به آن میپرداختیم، دلایل احتمالی و بهعبارتی آسیبشناسیِ این کماقبالی و یافتن راههایی برای برطرفساختن آن بود، بهویژه وقتی این کمعلاقگی را با شور و شوق و حساسیتِ مثالزدنیِ مهاجرانِ برخی گروهها و جوامع دیگر در بریتیش کلمبیا مقایسه میکردیم، وقتی ایشان برنامههای آکادمیک مرتبط با زبان و فرهنگ و ادبیات خودشان در یوبیسی را با اصرار و علاقه پیگیری و از آنها حمایت میکردند. از اینرو، شاید جالب باشد بدانید هیچیک از دو کرسی رسمی-آزمایشیِ موجود که مشخصاً به فارسی و ایران مربوطند، یعنی کرسی تدریس زبان و فرهنگ فارسی که همکارم جناب دکتر دهقانی متصدی آناند و همینطور کرسی ادبیات و فرهنگ مدرن ایران که اینجانب بهزودی عهدهدار آن خواهم بود، با حمایت مالی ایرانیان در ونکوور ایجاد نشده و بودجهٔ هر دو کرسی را خود دانشگاه تأمین کرده است. البته اولی را دانشگاه مشخصاً برنامهریزی و فراهم کرد، اما دومی محصولِ نخست بختیاری و سپس اولویتشناسی دپارتمان بود، بدین شکل که سال گذشته یکی از همکاران ما در دپارتمان آسیاپژوهی تصمیم به بازنشستگی گرفتند و نظر به اولویتی که دپارتمان پیشاپیش برای توسعهٔ برنامهٔ ایرانشناسی در نظر گرفته و اعلام کرده بود، اعضای دپارتمان با رأیی قاطعانه و بلافاصله رأی به تخصیص بودجهٔ کرسیِ پیشین آن همکارِ بازنشسته به سِمَتی جدید در ایرانپژوهی دادند و از اینرو دپارتمان در پاییز سال گذشته فراخوانی همگانی برای آن سِمَت منتشر کرد. قصد من از ذکر این مسئله البته بههیچوجه زیرِسؤالبردن یا انتقاد از جامعهٔ ایرانی ونکوور نیست. در حقیقت، اتفاقی که طی یکی دو سال اخیر افتاده است، یعنی پیوندهای عمیق، مؤثر و ثمربخشی که میان دانشگاه و بسیاری افراد خیّر ایرانیتبار در ونکوور صورت گرفته است، بهعقیدهٔ من خود نشاندهندهٔ این موضوع است که دلایل کماقبالیِ پیشین دانشگاه در جلب حمایتهای مالی لازم از سوی جامعهٔ ایرانی و فارسیزبانِ ونکوور را الزاماً نه در این جامعه، که احتمالاً در جاهای دیگر میباید جستوجو کرد. در هر صورت، خوشحالام به عرض خوانندگانتان برسانم که با توجه به تعهدات دلگرمکنندهٔ جامعهٔ خیّر ایرانی در ونکوور، قرار است بهزودی سِمَتی جدید با محوریت تدریس و تحقیق در خصوص «ادبیات کلاسیک فارسی» در یوبیسی ایجاد شود. این بدان معناست که بهزودی استادی رسمی-آزمایشی در زمینهٔ «ادبیات کلاسیک فارسی» نیز به جمع ما در دپارتمان اضافه خواهند شد. از اینرو، اجازه میخواهم از طرف دپارتمان و همکارانم، از همهٔ این فرهنگوادبدوستانِ خیّر در جامعهٔ ایرانی-کاناداییِ ونکوور صمیمانه تشکر کنم که دستِکم نیمی از سپردهٔ لازم برای تأسیس این کرسی را ایشان تأمین خواهند کرد.
آقای دکتر دهقانی لطفاً بفرمایید برای برنامهٔ زبان فارسی، چه کلاسهایی ارائه میشود و موضوعات/برنامههای درسی این کلاسها چیست؟
دکتر دهقانی: در برنامهٔ زبان فارسی دو دسته کلاس برگزار میشود. دستهٔ اول کلاسهای آموزش زبان است. در این کلاسها، آموزش زبان از سطح مقدماتی تا پیشرفته برای تقویت همهٔ مهارتهای زبانی ارائه میشود. تلاش ما بر این بوده است که این کلاسها با کیفیتی منحصربهفرد بهصورت دوحالته (hybrid) یعنی همزمان حضوری و برخط برگزار شود و دانشجویان هر کجا که باشند و در هر زمانی بتوانند از محتوای چندرسانهای، تعاملی و برخط بهرهمند شوند. طراحی چنین محتوایی، بهصورتی که بتوان در آن ویژگیهای شخصیتی و هویتی دانشجویان قرن بیست و یکمی را هم، که بیشترشان زبانآموزان موروثیاند (heritage students)، در نظر گرفت، از همان ابتدا از سوی بنده و تیم آموزشی دانشگاه آغاز شده است. شایان ذکر است که بهخاطر ویژگیهای خاص الفبای فارسی، و عدم تطابق بسیاری از اپلیکیشنهای تعاملی موجود با زبان فارسی، برای این پروژهٔ منحصربهفرد و بزرگ از حمایت مالی و فنی جامعهٔ فارسیزبان استقبال میکنیم.
دستهٔ دوم کلاسهای فرهنگ فارسی و ایرانشناسی به زبان فارسی است. برای دانشجویانی که به سطوح پیشرفته میرسند و برای دانشجویان ایرانی و افغانستانی بینالمللی و دیگر علاقهمندانی که مسلط به هر چهار مهارت زبانی خواندن، نوشتن، گفتن و شنیدن باشند، کلاسهای سینمای ایران، داستان کوتاه فارسی و بهزودی دروس رسانههای فارسیزبان و درس ادبیات صوفیانه نیز به زبان فارسی برگزار میشود.
در کنار دورههای رسمی دانشگاه برای دانشجویان، گروه زبان فارسی از ابتدای شکلگیری، برنامهٔ آموزش عمومی علوم انسانی به زبان فارسی را در «کلوپ ادبیات فارسیخوانی» دنبال میکند. قصد ما این بوده است که بتوانیم امکانات و تخصص دانشگاه را در خدمت جامعهٔ فارسیزبان قرار دهیم و در عین حال فضای امن و مستقلی را برای اظهارِنظر و بیان تجربهٔ مخاطبان بهوجود آوریم. در این راستا تاکنون به برخی از مهمترین مسائل روز اجتماعی و فرهنگی ازجمله مهاجرت و هویت، از طریق خوانش و آموزش انتقادی ادبیات پرداختهایم.
همچنین برای بهبود کیفیت زبانی و اعتلای فرهنگی جامعهٔ ایرانی خارج از مرزهای ایران، در قالب جلسات برخطِ «کلوپ ادبیات فارسیخوانی» دانشگاه تاکنون موفق شدهایم نسل جدید خوانندگان ادب فارسی در خارج از ایران را با برخی از برترین نویسندگان، ادیبان و صاحبنظران عرصهٔ ادب معاصر آشنا کنیم و امکان ارتباط مستقیم بین آنان را برقرار کنیم.
علاقهمندان برای اطلاع از آخرین برنامهها و شرکت در این جلسات که هم بهصورت برخط و هم حضوری و کاملاً رایگان برگزار میشوند، میتوانند به صفحهٔ رخدادهای گروه مطالعات آسیا در آدرس: asia.ubc.ca/events/event یا صفحات ما در فیسبوک (facebook.com/UPLRC)، اینستاگرام (instagram.com/ubc_plrc) و تلگرام (t.me/UBC_PLRC) مراجعه کنند.
چه کسانی میتوانند در کلاسهای آموزش زبان فارسی نامنویسی کنند؟ آیا این کلاسها تنها برای دانشجویان رسمی دانشگاه یوبیسی است؟ آیا شرکت در این کلاسها به پیشنیاز خاصی نیاز دارد؟
دکتر دهقانی: کلاسهای زبان فارسی اختیاری بوده و شرکت در آنها به شرط ثبتنام و هماهنگی با امور دانشجویی و احراز شرایط مختصری، آزاد است. آنچنانکه عنوان شد، دورهها از مقدماتی تا پیشرفته است و با توجه به تعیین سطح، کلاس یا پیشنیاز مورد نظر به متقاضیان پیشنهاد میشود.
طی چند سال گذشته و از زمانی که کلاسهای زبان فارسی در دانشگاه یوبیسی ارائه میشود، استقبال از این کلاسها چطور بوده است؟
دکتر دهقانی: استقبال از کلاسها ازجمله کلاسهای آموزش فارسی، داستان کوتاه و سینما، خصوصاً برای دانشجویان و زبانآموزان موروثی (heritage learners) یعنی کسانی که بهنحوی خود را بهلحاظ هویتی مرتبط با ایران میدانند، بسیار چشمگیر بوده است. این دانشجویان با توجه به پیشینهٔ هویتی خود، انگیزهٔ زیادی برای یادگیری دربارهٔ ایران و پیشینهٔ فرهنگی و هویتی جامعهٔ ایرانی مهاجر دارند. در ضمن، این کلاسها، برای این زبانآموزان تجربهٔ منحصربهفردی است از این جهت که برای نخستین بار در محیط رسمی و آموزشی میتوانند به زبان فارسی نظر، عقیده و احساس خود را بیان کنند.
موضوعات درسهای ایرانشناسی در یوبیسی چیست؟ چه کسانی میتوانند در این کلاسها نامنویسی کنند؟ آیا این کلاسها تنها برای دانشجویان رسمی دانشگاه یوبیسی است؟ آیا شرکت در این کلاسها به پیشنیاز خاصی نیاز دارد؟ استقبال از این کلاسها چطور بوده است؟
دکتر عابدینیفرد: در حال حاضر، پنج درس در ایرانشناختی در یوبیسی ارائه میشود و امیدواریم تا دو سال آینده تعداد این دروس به دستِکم ۱۱ تا ۱۲ درس برسد. درسهای موجود، که دانشجویان، و چنانکه عرض خواهم کرد، غیردانشجویان، میتوانند آنها را انتخاب کنند و همهشان هم درسهایی اختیاریاند، عبارتاند از:
ASIA 392: Classical Persian Literature
ASIA 395: Modern Persian Literature
ASIA 394: Postrevolutionary Iranian Cinema
ASIA 393: History of Iran from the Sasanians to the Safavids
ASIA 461: Gender and Sexuality in Modern Iranian Narratives
فعلاً در طول هر سال، چهار درس از این پنج درس ارائه میشوند. البته، هر یک از دو درس آخر را متناوباً و هر دو سال یکبار ارائه میکنیم. از آنجا که زبان تدریس در همهٔ این دروس انگلیسی است، و البته هیچیک به پیشنیاز احتیاج ندارند، همهٔ دانشجویان، فارغ از پیشینهٔ زبانی و فرهنگیشان، میتوانند این درسها را انتخاب کنند. جای خرسندی فراوان دارد که بسیاری از دانشجویانی که طی سالیان گذشته این درسها را انتخاب کردهاند، ایرانیتبار یا فارسیزبان (مثلاً افغان) بودهاند. با اینحال، اگر نه بیشتر، دستِکم بههمان اندازه دانشجویان غیرایرانی یا غیرفارسیزبان هم داشتهام. چون این درسها انتخابیاند و میتوانند نیاز دانشجویان به واحدهای ادبی، و در یک مورد، تاریخی، را در بسیاری از رشتهها تأمین کنند، بنابراین دانشجویانی که درسها را برداشتهاند، تاکنون از بسیاری رشتهها – از زیستشناسی و علوم کامپیوتر و اقتصاد گرفته تا ادبیات انگلیسی و علوم سیاسی و روزنامهنگاری و البته مطالعات آسیا – بودهاند. نهایتاً اینکه خوشبختانه استقبال از همهٔ این درسها تاکنون بسیار امیدوارکننده بوده است، چندان که گاه بهدلیل حجم بالای نامنویسی و برای تدریس مؤثرترِ این کلاسها، بهناچار از دپارتمان درخواست کردهام امکان همکاری را با یک یا گاه دو آموزشیار (teaching assistant) برایم فراهم کنند. برای مثال، فقط از سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۱، بیش از ۸۰۰ دانشجو در کل این کلاسها ثبتنام کردهاند. با اهدافی که برای توسعهٔ برنامههای ایرانپژوهی و زبان فارسی در یوبیسی داریم و البته با امید به دریافت کمکهای مداوم جامعهٔ ایرانی، ما امیدواریم این استقبال بهنحوی روزافزون ادامه پیدا کند. نهایتاً اینکه، در خصوص سؤالی که راجع به شرط دانشجوبودن برای گرفتن درس مطرح فرمودید، میباید عرض کنم، خیر. دانشگاه سازوکاری خاص هم تحت عنوان Non-degree studies for unclassified students برای ارائهٔ درس به غیردانشجویان دارد که بر اساس آن غیردانشجویان علاقهمند به برخی دروس، که قصد اخذ مدرک تحصیلی ندارند، هم میتوانند تحت شرایطی در کلاسهای مورد علاقهشان شرکت کنند.
خوشحالایم که میفرمایید استقبال از کلاسهای ایرانشناسی بالا بوده است. با این حساب، بهنظر میرسد جمعیت دانشجویان ایرانی و فارسیزبان در یوبیسی هم قابل توجه باشد. آیا در این خصوص آماری موجود است؟ ضمناً، فضای شهر ونکوور را تا چه اندازه مهیای همراهی و همسوییِ مهاجران ایرانی یا فارسیزبان با برنامههایتان در دپارتمان میبینید؟
دکتر عابدینیفرد: بر اساس آماری که دانشگاه یوبیسی در سال ۲۰۲۰ به دست داده است، این دانشگاه حدود ۱٬۱۰۰ نفر دانشجوی ایرانیتبار دارد. این تعداد هم شامل دانشجویانی است که اقامت دائم دارند و هم آنهایی را در برمیگیرد که با ویزای دانشجویی در کانادا ساکناند. دانشگاه بهندرت اطلاعاتی در خصوص پیشینهٔ قومیتی دانشجویان کانادایی یا «داخلی» گردآوری میکند؛ بههمین دلیل، ارقام مربوط به دانشجویان داخلیِ ایرانیتبار یا واجد پیشینهٔ زبان فارسی، ناگزیر متکی به اخبار شفاهی است و نه آمار رسمی. از سویی، دانشجویان ایرانی با ابتکار عمل گروهها و انجمنهایی هم در یوبیسی تشکیل دادهاند، که به مناسبتهای گوناگون اعضای خود و همچنین عموم دانشجویان علاقهمند را به برنامههایشان دعوت میکنند و بهنوعی موجب تقویت هویتِ جمعی در میان اعضایشان میشوند. این گروهها، تا آنجا که من اطلاع دارم، عبارتاند از «کاروان»، «انجمن دانشجویان ایرانی و فارسیزبان یوبیسی» و «انجمن دانشجویان زرتشتی یوبیسی».
همچنین، میباید از گروه «ثقلین» هم یاد کرد که ایرانیان و غیرایرانیان بسیاری در آن فعالاند؛ البته، این گروه، چنانکه از نامش پیداست، هویتش را مشخصاً بر محور دیانت اسلامی گردانندگان و اعضایش تعریف میکند. بهعقیدهٔ من، حضور این گروهها، بهرغم اندیشه و منش گاه متفاوتشان، پیشاپیش به ایجاد محیطی مناسب برای حضور برنامهای آموزشی-پژوهشی بر محور ایرانپژوهی شکل داده است. ناگفته پیداست ازجمله دردناکترین واقعیتها و بهعبارتی کارهای فروبستهٔ امروز جامعهٔ ایرانی، چه در داخل و چه بیرون از ایران، چندشقگیِ گاه بیمارگونهٔ ما ایرانیان است، چندان که بسیاری از ما گاه بهسبب تفاوت در جهانبینیهایمان، حتی حاضر به همصحبتی با برخی هموطنانمان نیز نیستیم. دانشگاهها، در فضایی توأم با آزادی بیان و امنیت، قاعدتاً میتوانند بستری مناسب برای دستِکم تمرین و ممارست در چنین تبادل نظرهایی فراهم آورند و چه بسا حتی قادر باشند در درازمدت مسیری رو به تفاهم و همدلی میان گروههای ناهمساناندیش بگشایند. ازجمله اتفاقات لذتبخش و بهگمانم آموزنده که بارها در کلاسهای بنده افتاده است، حضور دانشجویانی متعلق به گروههای مختلف یادشده و مشارکتِ منطقی و توأم با آرامششان دربارهٔ موضوعات عمدتاً حساس و بحثبرانگیز در درسهایم بوده است. به بیرون از دانشگاه و کلانشهرِ ونکوور هم که نگاه کنیم، باز میبینیم آمار نشان از تعداد بالای جمعیت ایرانیتبار دارد. طبق آمار رسمی کانادا (Statistics Canada) در سال ۲۰۱۶، تعداد ۴۶٬۲۵۵ نفر ایرانیتبار در کلانشهرِ ونکوور و تعداد ۲۱۰٬۰۰۰ نفر ایرانی در سراسر کانادا ساکن بودهاند. همچنین، بر اساس مقالهای منتشرشده در Geographical.co.uk بهتاریخ سپتامبر ۲۰۲۱ تعداد ایرانیان ساکن کلانشهرِ ونکوور را حتی بیش از ۱۰۰٬۰۰۰ نفر دانسته است. به همهٔ اینها دستِکم این موضوع را هم باید اضافه کرد که انبوهی افراد سرشناس ایرانیتبار در حوزهٔ فرهنگ و ادب فارسی و ایران در میان ساکنان ونکوور حضور دارند. شاید اغراق نباشد اگر بگوییم هماکنون در ونکوور، فقط دهها نفر داستاننویس، موسیقیدان، مجسمهساز، نوازنده، آهنگساز، خوشنویس، طراح و گرافیست، نقاش، استاد فعال یا بازنشستهٔ دانشگاه و همچنین پژوهشگر علمی برجسته داریم که آثارشان بهنوعی با ایران در پیوند است. بهعقیدهٔ من، این گنجینهٔ عظیم فرهنگی را میباید ارج نهاد. با اینکه دانشگاه فعلاً طرح مشخصی در این خصوص ندارد، من اما همواره شخصاً مشتاق ایجاد پیوند میان دانشگاه و این عزیزان بودهام. برای مثال، من و دانشجویانم افتخار داشتهایم در برخی کلاسها میزبان بعضی از ایرانیان هنرمند شهر ونکوور، بهعنوان سخنران میهمان، باشیم. همچنین، تاکنون، این افتخار را داشتهایم تا در مجموعه سخنرانیهای علیرضا احمدیان، چندین نفر از هنرمندان و پژوهشگران ایرانی ساکن شهر ونکوور سخنران ما باشند. از طرفی، اغلب این اشخاصِ برجسته، با انرژی و اشتیاقی وصفناپذیر و بهطور منظم از سالها پیش به برگزاری کلاسها و برنامههای آزاد آموزشی و فرهنگی در ونکوور پرداختهاند و از اینرو، همواره خدمتی عظیم به پرورش فرهنگ و ادب و هنر ایران در میان مهاجران ایرانی و همچنین شناساندن اینها همه به مخاطبان غیرایرانی یا غیرفارسیزبان در ونکوور کردهاند. در نهایت، نقش حیاتی رسانههای ارتباط جمعیِ مهم در جامعهٔ ایرانی و فارسیزبان ونکوور نیز در این میان انکارنکردنی است. بهعبارتی، بافت فرهنگیِ غالب در میان ایرانیان و فارسیزبانان ونکوور سالهاست از آنچه یوبیسی قصد دارد در قالب برنامهای آموزشی-پژوهشی محقق کند، استقبال میکرده و به شکلگیریاش یاری رسانده است. بنابراین، از این منظر، اقدام دانشگاه یوبیسی بهشکلی در حُکم ارجنهادن به این فرهنگ ستودنیِ علمدوستی، ادبدوستی، و هنردوستیِ دیرینه در میان ایرانیان و فارسیزبانان مهاجر در ونکوور است.
لطفاً بهطور خلاصه افرادی را که در بخش مطالعات ایرانشناسی و زبان فارسی دانشگاه یوبیسی مشغول بهکارند، معرفی نمایید.
دکتر عابدینیفرد: در حال حاضر، غیر از بنده که فعلاً عهدهدار دروس مربوط به ادبیات و فرهنگ ایران بهطور کلی هستم، دکتر دهقانی کلاسهای آموزش زبان و فرهنگ فارسی را، بهزبان فارسی، تدریس میکنند و دکتر نَوینا نقوی مسئول دروس مربوط به جوامع متأثر از زبان و فرهنگ فارسی و ایرانی در جنوب آسیا و بهویژه شبهقارهٔ هند هستند. چنانکه عرض کردم، بهیمن حمایتهای وعدهدادهشدهٔ جامعهٔ خیّر ایرانی، قرار است بهزودی هم کرسی دیگری، در «ادبیات و فرهنگ کلاسیک فارسی» ایجاد شود. در مراحل بعدی طبیعتاً مایلایم کرسیهای دیگری، برای مثال در تاریخنگاری قدیم و جدید ایران ایجاد کنیم.
چه زبانهای خارجی دیگری در بخش مطالعات آسیایی ارائه میشوند؟
دکتر دهقانی: در گروه مطالعات آسیا اغلبِ زبانهای آسیایی ازجمله چینی، هندی و ژاپنی هم تدریس میشود و بهتازگی عربی هم به این مجموعه اضافه شده است.
آیندهٔ آموزش زبان فارسی و مطالعات ایرانشناسی در یوبیسی را چگونه میبینید؟ آیا جامعهٔ ایرانی بریتیش کلمبیا میتواند کمکی به برنامههای آتی شما بکند؟
دکتر عابدینیفرد: جامعهٔ ایرانی-کانادایی بریتیش کلمبیا قطعاً میتواند نقشی تعیینکننده در آیندهٔ اهداف و برنامههای یوبیسی در ارتباط با آموزش زبان فارسی و ایرانشناسی ایفا کند. برخی از عزیزان ایرانی-کانادایی ممکن است از خودشان بپرسند چطور است که در ایالات متحده تعداد دپارتمانهای ایرانشناسی و ادبیات فارسی آنهمه فراوان است، درحالیکه در کانادا تاکنون حتی یک رشتهٔ تمام و کمال در این زمینه وجود ندارد. شاید بسیاری از خوانندگان ندانند، اما در ایالات متحده، رشد چنین برنامههایی نه فقط مرهون حمایت مالیِ گسترده از سوی افراد و بنیادهای خیّر وابسته به جامعهٔ ایرانیان در آنجاست، بلکه در مواردی بسیار همچنین معلولِ اختصاص بودجههای مالی قابلتوجه از سوی دولت فدرال آمریکا در رابطه با مسائل امنیتی و نظامی هم بوده است. در کانادا، جذب چنین بودجههای دولتیای میسّر نیست، گرچه اگر هم میبود، ما بنا بهدلایل روشن هیچ رغبتی به پذیرش آن نمیداشتیم، بنابراین تنها امید ما برای تداوم رشد برنامههایمان در آینده، جامعهٔ ایرانی در کانادا و بهخصوص در بریتیش کلمبیا و ونکوور است. در این خصوص، همچنین لازم است به عرض خوانندگان محترم برسانم که ما برای پیشبرد اهدافمان در یوبیسی تاکنون هیچگونه کمکی از منابع مالی وابسته به هیچ دولتی، ازجمله ایران، دریافت نکردهایم و بههیچوجه هم قصد تأمین کمک مالی از چنین مجاریای نداریم.
دکتر دهقانی: گروه زبان فارسی و ایرانشناسی در دانشگاه در موقعیت بسیار حساس و در عین حال مغتنمی قرار گرفته است. از سویی، با خارجشدن برنامهٔ ایرانشناسی و زبان فارسی از زیر سایهٔ مطالعات خاورمیانه و خاورنزدیک چنانکه در بیشتر دانشگاههای دنیا معمول است، این امکان در دانشگاه یوبیسی فراهم شده است که گروه پرتوان و جوان دانشگاه بتواند طرح نویی در آموزش ایرانشناسی و فرهنگ و زبان فارسی دراندازد.
همانطور که همکار محترمم هم عنوان کردند، در کانادا حمایت دولتیای برای حمایت از مطالعات ایرانشناسی و زبان فارسی وجود ندارد و بهاین دلیل رشد آتی این برنامه منوط به کمک جامعهٔ ایرانی و دلسوزان زبان و فرهنگ فارسی است.
در شرایط ویژهٔ اقتصادی کنونی و بحرانی که همهٔ رشتههای علوم انسانی با آنها مواجهاند، در دانشگاههای دولتیای مثل دانشگاه بریتیش کلمبیا، این مهم، حیاتیتر هم بهنظر میرسد. ما امیدواریم که بهزودی رشتهٔ مطالعات فارسی و ایرانشناسی را در مقاطع کاردانی و کارشناسی راهاندازی کنیم و شروع به پذیرش دانشجویان مقاطع ارشد و دکتری بنماییم. برای این کار در سالهای آتی امیدواریم چندین کرسی جدید در شاخههای مربوط به ایرانشناسی در دانشکدهٔ هنر و علوم انسانی باز کنیم. چنین کار بزرگی نیاز به سرمایهگذاریهای بزرگ و بلندمدت از سوی دوستداران زبان و ادب فارسی دارد. چنانکه در پاسخ به یکی از سؤالات هم عنوان شد، برای تولید محتوا و گسترش زبان فارسی هم منابع مالی حیاتی است. نهایتاً حمایت مالی میتواند به کمک منابع تحقیقاتی و کتابخانهٔ گروه بیاید. در حال حاضر کتابخانه مطالعات آسیا نمیتواند حتی نیازهای ابتدایی برنامهٔ زبان فارسی را تأمین کند.
چندی است کارزار «فارسی در بیسی» برای آوردن زبان فارسی بهعنوان درس اختیاری به دبیرستانهای بریتیش کلمبیا آغاز به کار کرده است. آیا شما و همکارانتان هم مشارکتی در این کارزار داشتهاید؟ فکر میکنید موفقیت این کارزار و ارائهٔ فارسی بهعنوان درس اختیاری در دبیرستانهای بریتیش کلمبیا چه تأثیری روی اقدامات شما در بخش ایرانشناسی و زبان فارسی دانشگاه بریتیش کلمبیا میتواند داشته باشد؟
دکتر دهقانی: از طریق همین رسانه از کار و موفقیت ابتدایی این کارزار مطلع شدیم، اما مشارکتی در آن نداریم. بیشک آموزش زبان فارسی در سطوح پیش از دانشگاه بهطور بالقوه میتواند تعداد دانشجویان و علاقهمندان رشتههای زبان فارسی و ایرانشناسی را افزایش داده و برنامهٔ ایرانشناسی را تقویت کند.
در حال حاضر، تلاشهای ما بر آموزش بزرگسالان و استانداردسازی آموزش زبان فارسی متمرکز است. در نهایت، استانداردهای ارائهشده از طرف دانشگاه میتواند ملاک خوبی برای ارزیابی میزان موفقیت و کیفیت آموزشی در سطوح پایینتر باشد.
هرچند این موضوع شاید مستقیماً به بخش مطالعات ایرانشناسی و زبان فارسی دانشگاه یوبیسی مرتبط نباشد، ولی از آنجاییکه در یکی از سلسله سخنرانیهای زندهیاد علیرضا احمدیان به موضوع بورسیهٔ مربوط به جانباختگان پرواز ۷۵۲ بهویژه دانشجویان/فارغالتحصیلان دانشگاه یوبیسی که جانشان را در این فاجعه از دست دادند، اشاره شد، لطفاً کمی دربارهٔ این بورسیه بفرمایید و اینکه آیا هنوز هم این بورسیه از سوی دانشگاه ارائه میشود یا نه، و چه کسانی واجد شرایط دریافت آناند؟
دکتر عابدینیفرد: یکی دو روز بعد از فاجعهٔ سرنگونی هواپیمای پرواز ۷۵۲ اوکراین، آقای مهدیار بیاضی، ازجمله فعالان اجتماعی ساکن ونکوور، و از دوستان قدیم مرحوم علیرضا احمدیان، بههمراه دو تن از دوستانشان، خانم گلنار وزیری و آقای علی عبدالحسین، بهمنظور زنده نگهداشتن خاطرهٔ قربانیان بیگناهِ آن پرواز، کارزاری آنلاین در فیسبوک تشکیل دادند که هدفش جمعآوری هدایای نقدی توسط عموم مردم بود. هدف اصلی ایشان، بعد از جمعآوری این هدایا، تقسیم مقادیر جمعآوریشده بین برخی دانشگاهها و کالجها و تشویقکردنشان به ایجادِ کمکهزینههایی تحصیلی برای دانشجویان ایرانی و غیرایرانی بود. اقدام این عزیزان با موفقیت چشمگیری روبرو شد، چندان که در عرض چند روز، موفق شدند بیش از ۷۰ هزار دلار وجه نقد جمعآوری کنند و اندکاندک توانستند چنین کمکهزینههای تحصیلیای را دستِکم در ۱۲ دانشگاه و مدرسهٔ عالی در کانادا بنیان بگذارند.
یکی از این دانشگاهها یوبیسی بود که از قضا چهار عضو خانوادهاش – آقای دکتر سید مهران ابطحی فروشانی، خانم نیلوفر رزاقی، خانم زینب اسدی لاری و آقای محمد اسدی لاری – را در جریان سرنگونی هواپیما از دست داده بود. خاطرم است که آقای بیاضی با بنده تماس گرفتند و توضیح دادند که با دوستانشان چنین طرحی درانداخته و بنا دارند از مبلغ جمعآوریشده، ۱۰ هزار دلار را مبنای بورسیهٔ مورد نظر در یوبیسی قرار بدهند. من هم با کمال خرسندی ایشان را با همکارانمان در دفتر توسعه و سرمایهگذاری و پیوند با دانشآموختگان در دانشگاه یوبیسی در ارتباط گذاشتم. خوشبختانه دانشگاه هم از طرح پیشنهادی آقای بیاضی و دوستانشان استقبال کرد و حاضر شد بهمنظور دائمیکردن این کمکهزینه، مبلغ ۵۰ هزار دلار به ۱۰ هزار دلار جمعآوریشده اضافه کند تا بهنحوی «اعتبار» لازم برای این کمکهزینه تأمین شود. اخیراً در مکاتبهای که با دانشگاه در اینباره داشتم، مطلع شدم در نهایت و با دریافت کمکهای بیشتر بهواسطهٔ دانشگاه، مجموع این سپرده هماکنون به بیش از ۱۰۰ هزار دلار رسیده است.
و بله، این کمکهزینه کماکان «فعال» بوده و است و تا جایی که اطلاع دارم، تاکنون مجموعاً مبلغ ۴٬۵۰۰ دلار به چهار دانشجو در یوبیسی اهدا شده است. دانشجویان علاقهمند میتوانند اطلاعات کلی در خصوص این کمکهزینه و همچنین شرایط و نحوهٔ درخواست را در این آدرسها:
give.ubc.ca/projects/iranian-student-memorial-award
بیابند. در یوبیسی، این کمکهزینه مشخصاً برای دانشجویانی در نظر گرفته شده که، جدای از شرایط تحصیلی، در وهلهٔ نخست ایرانیتبار یا فارسیزبان باشند یا اینکه بتوانند علاقهشان به ایرانپژوهی یا مطالعهٔ ادبیات و فرهنگ فارسی را ثابت کنند.
با سپاس دوباره از وقت شما، اگر موضوع دیگری هست که مایلاید دربارهٔ آن صحبت کنید، لطفاً بفرمایید.
دکتر عابدینیفرد: عرض خاصی ندارم. باز هم بابت امکانی که برای ارتباط گستردهتر ما با جامعهٔ ایرانی و فارسیزبان ونکوور در اختیارمان قرار دادید، صمیمانه سپاسگزارم. همچنین، از بذل توجهی که همواره در رسانهٔ ارزشمندتان به امور مرتبط با این جامعه دارید، ممنونام. برایتان موفقیت روزافزون آرزومندم.
دکتر دهقانی: باز هم تشکر میکنم از این امکانی که در اختیار ما قرار دادید تا بتوانیم فعالیتهای گروه را بهاطلاع مخاطبان برسانیم. بهنظر من هم «رسانهٔ همیاری» نقش مهم و مؤثری در اعتلای سطح آگاهی جامعه و برقراری ارتباط مؤثر بین دستاندرکاران دارد و این مهم را بهصورت حرفهای پیگیری میکند. امیدوارم این تلاش و کار خوب تداوم داشته باشد.
زبان پارسی میبایست راه گشای مسایل بسیار حساس در علوم حاضر بالاخص تبین و با درک صحیح بدور از مغلطه تعریفی و هجایی محال معظلات علوم انسانی بالاخص رشته های جامعه شناسی اقتصاد حقوق و سیاست و روانپزشکی و… بلاخص الهیات و فلسفه و منطق آن و همین طور فلسفه و منطق وجودی در رد و یا قبول نظریه و یا به حداقل رساندن مفهوم باور و یا تعارف در تعریف اصول متعارف و موضوع و قضایای آن باشد
والا بحث در موارد قدیم و جدید بدونه ثمر و به نتیجه رساندن منظور و مقصود هر علمی که در این مورد خود علم نادر و الهام بخش درک و فهم و مطالب و تبین و تثبیت تثبیت استانداردهای جدید چه در خود علم زبان بالاخص پارسی و چه علوم پایه فلسفه و منطق تا علوم تجربی و ریاضی فیزیک ،شیمی وووو و وهاب زیاد دیگر ببخشید هیچ فایده ای ندارد
ببخشید علوم انسانی در عصر حاضر به بیراه نه به خرابات میرود
وقتی من نوعی دنبال اقتصاد من در آوردی و پی پولم
تو نوعی دنبال یک تکه نان ،
من ن.وعی دنبال پول برای دسترسی