ردپای درآمد حاصل از تجارت برده در پایه‌گذاری نورث ونکوور

ترجمه و تلخیص: زهرا آهن‌بر – ایران

بنا به تحقیقات و به‌گفتهٔ خانواده‌هایی که اجدادشان بنیان‌گذار نورث ونکوور بودند، این شهر با تکیه بر سود حاصل از تجارت برده ساخته شده است. وقتی به نا‌م‌های موجود در شجره‌نامهٔ خانوادهٔ گای هیوود (هیوود، لانزدیل، پمبرتون، فل) نگاه می‌کنید، مانند آن است که در حال خواندن نقشهٔ خیابان‌های نورث ونکوور هستید، موضوعی که زمانی مایهٔ افتخار آن‌ها بود. اما مطالعات اخیر در تاریخچهٔ خانوادگی «گای هیوود» حقیقتی تاریک را آشکار کرد. نخستین سکونت‌ها در ساحل شمالی خلیجک بورارد، توسعهٔ مکرر آن و تشکیل شهر نورث ونکوور به‌شکلی که امروزه آن را می‌شناسیم، همگی از خانواده‌ای سرچشمه می‌گیرد که ثروتش را از راه تجارت برده در ناحیهٔ فرا آتلانتیک اندوخته است. گای هیوود می‌گوید: «این جریان تأمل‌برانگیز است. نژادپرستی در تاریخ ما [کانادا] ریشهٔ عمیقی دارد، اما این ارتباط همچنان برای من جای تعجب داشت.»

گای هیوود، که اجدادش پایه‌گذاران نورث ونکوورند
گای هیوود، که اجدادش پایه‌گذاران نورث ونکوورند

پدر گای، باب هیوود، فرماندهٔ پلیس سواره‌نظام سلطنتی کانادا و سپس عضو شورای شهر نورث ونکوور بود. در دوران بازنشستگی، جستجو در مورد شجره‌نامهٔ خانوادگی برای باب تبدیل به نوعی سرگرمی شده بود. گای و پدرش پیش‌تر نیز دربارهٔ نسل‌های اخیر خانواده و نقش آن‌ها در سکونت‌گاه‌های نخستین در نورث ونکوور اطلاعاتی داشتند. برای روشن‌شدن اصل‌و‌نسب خانوادگی و پیشینهٔ مالی این خانواده، بهتر است که به عقب بازگردیم.

در سال ۱۹۰۷، شهر نورث ونکوور از ناحیهٔ بزرگ‌تر بخش نورث ونکوور جدا شد و مرزهایش تا زمین‌های اطراف منطقهٔ لانزدیل می‌رسید. این زمین‌ها در تملک مشترک جیمز پمبرتون-فل و هنری هیوود-لانزدیل بود. هنری پسر آرتور پمبرتون هیوود-لانزدیل بود که رهبری سندیکای سرمایه‌گذاران کارخانهٔ چوب‌بری و الوارسازی مودی‌ویل را برعهده داشت. این کارخانه اولین صنعت توسعه‌یافته در ساحل شمالی بود که جامعه‌ای مهاجرنشین را به‌دور خود گرد آورده بود. زمانی که کارخانه ورشکسته شد، هنری به امید توسعهٔ منطقه، زمین و بدهی‌ها را با هم ادغام و آن‌ها را تبدیل به منطقه‌ٔ لانزدیل کرد.

آرتور هیوود-پمبرتون لانزدیل دارایی ۱٫۲۵ میلیون پوندی خود را از عمویش جان پمبرتون که در بانک خانوادگی آن‌ها در منچستر کار می‌کرد،‌ به‌ارث برد. خانوادهٔ هیوود در اراضی اطراف لیورپول و منچستر ساکن بودند.

آرتور هیوود-پمبرتون لانزدیل، از پایه‌گذاران نورث ونکوور که سرمایه‌اش را از عمویش جان پمبرتون به ارث برده بود. سرمایه‌ای که ریشه در تجارت برده داشت
آرتور هیوود-پمبرتون لانزدیل، از پایه‌گذاران نورث ونکوور که سرمایه‌اش را از عمویش جان پمبرتون به ارث برده بود. سرمایه‌ای که ریشه در تجارت برده داشت

قبل از ورود به عرصهٔ تجارت بانکی، آرتور و بنجامین صاحب حداقل دو کشتی بودند که در تجارت برده مورداستفاده قرار می‌گرفتند. این واقعیت تاریخی را تاریخ‌نگاران بریتانیا نیز ثبت کرده‌اند. این کشتی‌ها با نام‌های «فیبی» و «پرینس آو ولز»، بین غرب آفریقا و هند غربی تردد می‌کردند. طبق سوابق تاریخی ثبت‌شده، کشتی فیبی در سال ۱۷۳۵ حدود ۲۸۰ برده را از خط ساحلی گولد کوست حمل کرده است. این کشتی‌ها تا اواخر دههٔ ۱۷۸۰ در ۱۳۳ سفر دریایی مورداستفاده قرار گرفتند. گای می‌گوید: «نسل‌ها گذشت و این پول از طریق بانک‌های خانوادگی پولشویی شد، اما مسئولیت اخلاقی آن پابرجا ماند. سعی می‌کنم هرچه می‌توانم انجام بدهم تا مردم وادار شوند وضعیت موجود را زیر سؤال ببرند و از خود بپرسند آیا وضعیت قرار است همیشه این‌طور بماند یا خیر».

جون فرانسیس، دانشیار بازاریابی و تجارت در دانشگاه سایمون فریزر و رئیس انجمن الی هوگان، در این رابطه گفت: «هزینه‌های انسانی ثروت خانوادهٔ هیوود هرگز نباید در میان اعداد و تاریخ از یاد برود. این اعداد یادآور واقعه‌ای وصف‌ناپذیر و مطلقاً غیرانسانی است – اینکه بعضی فکر می‌کردند انسانی دیگر قسمتی از اموالشان است و چه چیزی این حق را به آن‌ها می‌داد… این حقیقت که این مردم جان سالم بدر بردند، هنوز برای من جای ابهام دارد. برده‌داران چنین حساب کرده بودند که آوردن برده‌های جدید از تولید نسل برده‌ها، برایشان ارزان‌تر تمام می‌شود برای همین تا پای جان از برده‌ها کار می‌کشیدند.»

گای هیوود از نسل بنجامین و برادر آرتور به‌نام نتنیل است. نتنیل سربازی بود که به‌نظر نمی‌آید در تجارت خانوادگی نقشی داشته است. پدربزرگ هیوود در دههٔ ۱۹۲۰ برای پرورش مرغ از انگلستان به شهر ابتسفورد واقع در بریتیش کلمبیا آمد و در آنجا ساکن شد. حدود سال ۲۰۱۶، هیوود متوجه ارتباط نورث ونکوور و برده‌داری شد. با این‌حال، گای نمی‌دانست با این اطلاعات چه کاری باید انجام دهد. اما به‌گفتهٔ خودش، بعدها یک سری اتفاقات باعث شد که حس کند باید در این‌باره صحبت کند. مجموعه‌ای که در سال ۲۰۱۹ توسط نیویورک تایمز با مضمون تاریخ و میراث برده‌داری پخش شد، باعث شد گای دربارهٔ برده‌داری و پیامدهای گستردهٔ آن تعمق کند. گای می‌گوید: «نظریه‌ای وجود دارد که در حقیقت اقتصاد آمریکا از برده‌داری ریشه گرفته است، چنین تفسیری روشن می‌کند که نژاد‌پرستی نه تنها در فرهنگ بلکه در پایه‌های اقتصادی چه ریشه‌های عمیقی دارد.» قتل جورج فلوید در سال ۲۰۲۰، باعث شد حدسیات در رابطه با نژادپرستی ضد سیاه‌پوستان شدت پیدا کند.

بنجامین و آرتور هیوود، اجداد پایه‌گذاران نورث ونکوور، پیش از ورود به صعنت بانکداری به تجارت برده مشغول بودند
بنجامین و آرتور هیوود، اجداد پایه‌گذاران نورث ونکوور، پیش از ورود به صعنت بانکداری به تجارت برده مشغول بودند

گای نمی‌توانست نسبت به کمک‌ها و رفتار متفاوتی که خانوادهٔ شریک زندگی‌اش، کریستین بست، در تاریخ سیاه‌پوستان کانادا داشته‌اند، بی‌تفاوت باشد. اجداد کریستین در سال ۱۷۸۷، به اولین شهرک سیاه‌پوستان در ساحل شرقی پیوستند. مادربزرگ کریستین به‌نام «کری بست» در سال ۱۹۴۳، به‌دلیل نشستن در بخش سفید‌پوستان سالن تئاتر نوا اسکوشیا دستگیر شد و بعدها روزنامهٔ «نیوگلاسکون کلاریون»، را به‌راه انداخت و اولین سیاه‌پوست مالک روزنامه در استان بود. زمانی که ویولا دزموند به جرمی مشابه در سال ۱۹۴۶ دستگیر شد، روزنامهٔ کلاریون این خبر را منتشر کرد و تبعیض نژادی در سالن‌های تئاتر را به‌چالش کشید. کری بست بعدها به نشان افتخار کانادا دست پیدا کرد و تصویر ویولا دزموند روی اسکناس‌های ده‌دلاری چاپ شد. در سال ۱۹۶۷، پدربزرگ کریستین به‌نام آیزاک فیلز، اولین مرد سیاه‌پوستی بود که به نشان افتخار کانادا دست پیدا کرد. وی کهنه‌سرباز جنگ جهانی اول بود که هفت فرزندش را با وجود ناملایمات بسیار به دانشگاه فرستاده بود. پدر کریستین به‌نام جیمز کالبر بست نیز انجمن خدمات شهری را تأسیس و رهبری کرد و به عالی‌رتبه‌ترین سیاه‌پوست در امور خدمات فدرال تبدیل شد. او همچنین اولین سیاه‌پوست کانادایی بود که نمایندهٔ کانادا و کمیسر عالی در ترینیداد و توباگو شد. 

جون فرانسیس می‌گوید که افشای پیشینهٔ برده‌داری در یک نهاد امروزی، او را شگفت‌زده نکرده است، زیرا چنین نمونه‌هایی بسیار است. او می‌گوید وثیقه‌گذاشتن بردگان، اساس کار بسیاری از صنایع وام مسکن و منبع مالی بسیاری از صنایع آمریکای شمالی بوده است. سایر صنایع نیز در سایهٔ صنعت برده‌داری به‌وجود آمدند. لیورپول به‌دلیل موقعیتش به‌عنوان مرکز خرید‌و‌فروش برده، به مرکزی برای کشتی‌سازی، امور بیمه و امور مالی تبدیل شد. درواقع، بخش زیادی از ماهی‌های کاد که در نخستین روزهای صنعت ماهیگیری نیوفاندلند در این ناحیه شکار می‌شدند برای تغذیه بردگان بود. زمانی‌که طی انقلاب آمریکا، موج وفاداران امپراتوری به کانادا وارد شدند، ثروت و بردگانشان را نیز با خود آوردند. در سال ۱۸۳۴، برده‌داری در امپراتوری بریتانیا ازجمله مستعمراتش مانند کانادا منسوخ شد. ثروت حاصل از برده‌داری مستقیم و غیر‌مستقیم که هنوز هم در اقتصاد در چرخش است، به ارزش امروز معادل تریلیون‌ها دلار تخمین زده شده است و جای بسی تعجب است که فقط اندکی از آن دراختیار مردمی قرار دارد که این پول حاصل دسترنج آن‌هاست.

بانک خانوادگی هیوود بعدها در بانک‌های دیگر ادغام شد و این بانک‌ها نیز در دههٔ ۱۹۶۰ با بانک بارکلیز ادغام شدند. امروزه، بانک بارکلیز مورد اتهام پرونده‌های اشخاصی است که در پی غرامت قانونی برده‌داری‌اند. استدلالی که بیشتر مردم برای درخواست غرامت دارند، این است که برده‌داری نه تنها فاجعه‌ای انسانی، بلکه فاجعه‌ای اقتصادی نیز محسوب می‌شود. برده‌داری از اصل برده‌داری برای تولید ثروت بهره برده است و این ثروت باعث به‌و‌جود آمدن ثروت بیشتر شده است که خود به تداوم محرومیت دامن زده است. جون فرانسیس می‌گوید: «علت اینکه نقش برده‌داری در شکل‌گیری کانادای مدرن، تا حد زیادی نادیده گرفته می‌شود، این است که ما در کانادا بسیار عادت کرده‌ایم که برده‌داری و نژادپرستی را مشکل آمریکا بدانیم و نه کانادا. ما پیرامون تحقیقات برده‌داری بسیار کم سرمایه‌گذاری کرده‌ایم. تاریخ ما عمدتاً حذف شده، نادیده گرفته شده و به‌درستی مستند نشده است.»

بی‌عدالتی‌ای که همچنان ادامه دارد، این است که نورث ونکوور در زمان تشکیل، پذیرای سیاه‌پوستان نبود، با وجود اینکه امروز می‌دانیم بدون به‌ بردگی‌کشیدن این افراد، امکان نداشت نورث ونکوور به‌وجود بیاید. تحولاتی در سراسر ساحل شمالی وجود دارد که با تعهدات قانونی به‌طور خاص افراد آسیایی، آفریقایی و هندی‌تبار را از مالکیت خانه در این ناحیه منع می‌کند.  در سال ۱۹۵۱، هنگامی‌که خانوادهٔ دوندهٔ فقید «هری جروم» به نورث ونکوور نقل مکان کردند، اعتراضاتی از طرف همسایگان صورت گرفت تا خانوادهٔ جروم آنجا را ترک کنند. به فرزندان خانوادهٔ جروم در راه مدرسه سنگ پرتاب می‌شد و مورد توهین‌های نژادی قرار می‌گرفتند. بر اساس سرشماری سال ۲۰۱۶، کمتر از یک درصد از جمعیت این شهر را سیاه‌پوستان تشکیل می‌دهند. فرانسیس می‌گوید: «من قبلاً در نورث ونکوور زندگی می‌کردم و ترجیح دادم آنجا را ترک کنم، زیرا احساس نمی‌کردم آنجا جایی باشد که بتوانم یک خانوادهٔ سیاه‌پوست یا یک خانوادهٔ مختلط داشته باشم.»

با آشکارشدن ریشه‌های فراموش‌شدهٔ نورث ونکوور در تجارت برده‌داری، این سؤال مطرح می‌شود که در این‌باره چه باید کرد؟ هیوود می‌داند که بحث‌هایی دررابطه با پاک‌شدن نام خانوادگی آن‌ها از پارک‌های محله‌ای و تابلوهای خیابان‌ها به‌وجود خواهد آمد. او مخالفتی ندارد و معتقد است که نام برخی دلالان زمین نیز باید با نام‌هایی که بیشتر با جامعه همخوانی دارد، جایگزین شود. اما باور دارد اقدامات بیشتر از این، مشروعیت شهر نورث ونکوور را به زیر سؤال می‌برد: «اگر نام‌ها را زیر سؤال ببریم، شاید لازم است مرزها را نیز زیر سؤال ببریم. تاریخ یک تومور خوش‌خیم نیست و هر چه تا امروز انجام داده‌ایم، فقط به‌دلیل اینکه مدت زیادی از قدمت آن‌ها گذشته است، قابل احترام نیست». اما برای فرانسیس بازسازی خطاها قدمی مهم است. به‌گفتهٔ او اگر مشارکت‌های جامعهٔ سیاه‌پوست کانادایی را نادیده بگیریم، آن‌ها نمی‌توانند به این کشور افتخار کنند. اما صرفاً تعویض تابلوهای خیابان‌ها و پارک‌ها بدون تلاش‌های اساسی‌تر برای بازسازی آنچه از دست رفته، اشتباهی دیوانه‌وار خواهد بود. فرانسیس می‌گوید: «پرداختن به نژادپرستی سیستماتیک که باعث ایجاد نابرابری در آموزش، عدالت، مسکن، اشتغال، مراقبت‌های بهداشتی و نمایندگی فرهنگی می‌شود، باید موردتوجه قرار بگیرد.»


منبع: نورث شور نیوز

ارسال دیدگاه