معرفی فیلم و سریال: قرمزشدن – Turning Red

آرام روانشاد – ایران

کارگردان: دُومی شی

داستان: دُومی شی، جولیا چو، سارا استرایچر

گویندگان شخصیت‌ها: رُزالی چیانگ، مایتِری راماکِریشنان، ساندرا اوه، اَدی چندلِر، ایوا مورس، جیمز هنگ، جوردن فیشر و وای چینگ هو 

داستان فیلم

مِی لین دانش‌آموز کلاس هشتمی است که در هیجان‌انگیزترین سال‌های زندگی خودش، درگیر یک پارادوکس بزرگ شخصیتی شده است؛ رفتارکردن مانند دختری عاقل با رفتارهای بالغانه که مورد تأیید مادر سخت‌گیرش باشد یا اینکه همانند دختری ۱۳ ساله رفتار کند و هر کار هیجان‌انگیزی را که دوست دارد، تجربه کند. در بین این درگیری و چالش بزرگ که مِی‌ را آزار می‌دهد، یک راز بزرگ خانوادگی برای او فاش می‌شود که کل زندگی‌اش را در برمی‌گیرد. 

دربارهٔ فیلم

قرمزشدن کمدی‌ای استثنایی دربارهٔ دوران بلوغ و دگرگونی‌های واقعی آن، به‌طور شگفت‌انگیزی جذاب، پیچیده و رضایت‌بخش است و آن‌قدر بامزه به‌نظر می‌رسد که صورتتان از شدت خنده سرخ می‌شود. قبل از شروع معرفی مختصر این انیمیشن جدید دیزنی و پیکسار باید بگوییم نکتهٔ جالب‌توجهش این است که این انیمیشن در شهر تورنتو اتفاق می‌افتد و از این جهت شاید دیدن برخی نماد‌های شهر برای ساکنان کانادا، مخصوصاً تورنتو جذاب به‌نظر رسد. مِی لین دختر ۱۳ ساله‌ای است که در خانواده‌ای پایبند به سنت‌ها و نظم و قوانین بزرگ شده است. آن‌ها که در خانه‌شان یک معبد دارند، سعی می‌کنند وفادار به دین و سنت چینی‌شان زندگی کنند. مِی‌ اما به‌واسطهٔ بزرگ‌شدن و زندگی در کنار دوستان مدرسه‌ای‌اش و آشنایی با ملیت و فرهنگ‌های مختلف، رفته‌رفته از رفتارکردن مانند یک بزرگسال خسته می‌شود. او دختری است که عاشق پسر صندوق‌دار فروشگاه نزدیک خانه‌شان شده و در تنهایی‌اش نقاشی‌های او را می‌کشد، با شنیدن موسیقی‌های گروه جوان موردعلاقه‌اش چشمانش ذوق‌زده می‌شود و عاشق رقصیدن است، در حالی‌که باید تمام این علایق را از خانواده‌اش پنهان کند. در میان تمام این ماجرا‌ها یک روز وقتی مِی از خواب بیدار می‌شود که به برنامهٔ هر روز مدرسه‌رفتنش برسد، متوجه اتفاقی می‌شود که برایش رخ داده است. می‌ به پاندایی قرمز تبدیل می‌شود و تنها راه مقابله با آن این است که هیجان و احساساتش را کنترل کند تا به‌حالت طبیعی خودش برگردد، در غیر این‌صورت همیشه به‌شکل پاندا باقی خواهد ماند. او متوجه می‌شود این مشکل ارثیه‌ای به‌جامانده از جد بزرگشان است که در زمان جنگ از طرف خدایان برای حفاظت او از خانواده‌اش هدیه داده شده و تنها راه‌حل آن انجام مراسمی آیینی در روز ماه سرخ است. 

این انیمیشن خلاقانه و زیبا که محصول مشترک والت دیزنی و پیکسار است، امتیاز مثبت زیادی را در طی مدت کوتاهی از زمان پخشش از آن خود کرده است و چنین استقبالی بی‌دلیل نیست، چرا که در پس داستان طناز و کمدی‌اش نقدی بر تمام سنت‌های متعصبانه دارد. کمتر انسانی را می‌توان پیدا کرد که با اضطراب‌های دوران نوجوانی آشنا نباشد. اصلاً آیا چنین فردی وجود دارد؟ اگر خوب فکر کنیم، می‌بینیم حتی در بزرگسالی هم انسان‌ها درگیر جنگیدن مداوم برای دیده‌شدن و شاید حتی «کافی‌بودن»‌اند؛ و در این میان شاید بزرگ‌ترین رنج انسان راضی‌نبودن از خودش باشد.

انیمیشن قرمزشدن شاید همان‌قدر که برای کودکان دوست‌داشتنی است، به‌همان میزان برای والدین نیز آموزنده باشد؛ خصوصاً خانواده‌هایی با فرهنگ شرقی که آداب و رسوم خود را دارند و بر آن سنت‌ها تعصب می‌ورزند. اسم این انیمیشن بسیار درست انتخاب شده است. قرمزشدن که استعاره‌ای است از سرخ‌شدن ما انسان‌ها در شرایط احساسی متفاوت! این انیمیشن که محل وقوع داستانش تورنتو است، به‌خوبی نشان می‌دهد با هر چه بیشترشدن تعامل فرهنگ‌ها با یکدیگر که یکی از عواملش مهاجران‌اند، دیگر جایی برای تعصبات خودخواهانه باقی نمی‌ماند. برای همین است که مِی با برخورد با دوستانش دوست دارد که آزادانه رفتار کند و هیجاناتش را خالی کند، اما در مقابل خانواده‌اش مجبور به سانسور احساسات و خودِ واقعی‌اش می‌شود. قرمزشدن برای بسیاری از نوجوانانی که این دوران سخت و اغلب خجالت‌آور را سپری می‌کنند و همچنین بزرگسالانی که آن دورهٔ زمانی از زندگی خود را به‌یاد می‌آورند، قابل‌ارتباط و ملموس است. فیلم کاملاً تأثیر‌گذار است، کمدی آن با دقتی بالا ساخته شده و همهٔ شخصیت‌های آن با عشقی آشکار نوشته شده‌اند. این انیمیشن به‌زیبایی تمام این پنهان‌کردن احساسات و خودسانسوری را به‌شکل یک پاندای قرمز در آورده و آن را در شکل یک ارث خانوادگی به‌تصویر می‌کشد تا نشان دهد که تمام این خانوادهٔ سال‌ها درگیر، به‌سختی و زیر فشار رسم و رسوم، خود و عواطفشان را پنهان کرده‌اند و آن مراسم مذهبی که در انیمیشن به‌عنوان رهایی از پانداشدن مورد استفاده قرار می‌گیرد، درواقع مراسمی است برای رهایی از آنچه خود واقعی‌شان می‌خواستند باشند و تبدیل به آنچه از آن‌ها انتظار می‌رفت. شخصیت مِی در نهایت تصمیم می‌گیرد آنچه هست را قبول کند و پاندای درونش را با خود نگه دارد چرا تمام دوستان و اطرافیانش او را همان‌طور که هست دوست دارند، نه به‌شکلی که تظاهر می‌کند. دیدن این انیمیشن که انتظار می‌رود جوایز خوبی را از آن خود کند، برای پدر مادر و فرزندان لحظات قشنگی را خواهد ساخت و شاید تماشایش نگاه خانواده‌ها را به برخی دیدگاه‌های سخت‌گیرانه تغییر دهد تا فرزندانشان با احساس امنیت بیشتری مسائلشان را با آن‌ها در میان بگذارند. قرمزشدن، بدیع، خنده‌دار، لطیف و یادآور دوران بلوغ است. این فیلم داستان نوجوانی است که به‌راحتی تسلیم نمی‌شود و نشان می‌دهد که گاهی اوقات حیوان درون ما خواهان رهایی و آزادی است. این انیمیشن یکی از آن فیلم‌های ویژه‌ای است که هنگام تماشای آن برای اولین‌بار، می‌دانید که قرار است چندین بار دیگر هم آن را تماشا کنید.

این فیلم هنوز در کتابخانه‌های ونکوور موجود نیست و تنها شیوهٔ دسترسی به آن در حال حاضر عضوشدن در شبکهٔ پخش فیلم Disney+‎ است.

آرام روانشاد نویسندهٔ این مطلب، روزنامه‌نگار و مدیر کانال سینمایی اوتوپیاست. کانال سینمایی اوتوپیا به معرفی و نقد آثار برتر سینمای جهان می‌پردازد. همچنین در کنار سینما مطالبی در حوزهٔ فلسفه و ادبیات هم با مخاطب به‌اشتراک می‌گذارد. با پیوستن (Join) به این کانال، به یک نشریهٔ سینمایی، هنری آنلاین در سطح بالا دسترسی پیدا خواهید کرد.

https://t.me/Utopiafilm

ارسال دیدگاه