برگزاری موفق برنامهٔ هنری برای کمک به آسیب‌دیدگان سیل‌های اخیر در ایران

هومن کبیری پرویزی – ونکوور

همان‌طور که در شمارهٔ ۷۹ نشریه خواندید، جامعهٔ فرهنگی زنان ایرانی ونکوور و مؤسسهٔ غیرانتفاعی MusicGives با همکاری چندین گروه هنری، سازمان غیرانتفاعی و صاحبان کسب‌وکار در ونکوور، برنامهٔ هنری متنوعی به‌نفع آسیب‌دیدگان سیل‌های اخیر ایران تدارک دیده بودند. این برنامه روز سه‌شنبه، ۷ مهٔ ۲۰۱۹، در نورث ونکوور برگزار شد و علی‌رغم آنکه در یکی از روزهای کاری وسط هفته برگزار می‌شد، با استقبال بسیار خوب مخاطبان، داوطلبان و حامیان مواجه شد.

تعداد زیادی از مردم، داوطلبانه از روزهای قبل در تدارک آماده‌سازی محل برگزاری این برنامه بودند و نهایتاً سالنی خالی که حتی صندلی‌ای در آن نبود، تا عصر روز سه‌شنبه آمادهٔ پذیرایی از مهمانان پرتعداد این مراسم شد. استقبال خوب مردم باعث شد که هیچ صندلی‌ای خالی نماند و هنرمندان هم با برنامه‌های متنوعشان روزی خاطره‌انگیز را برای همه رقم زدند.

برگزاری موفق برنامهٔ هنری برای کمک به آسیب‌دیدگان سیل‌های اخیر در ایران

مهم‌تر از همه اما، میزان کمک‌های جمع‌آوری شده بود. به‌رغم آنکه از برنامه‌ریزی تا اجرای این مراسم در زمان بسیار کوتاهی انجام گرفت، مشارکت مردم و صاحبان کسب‌وکار برای کمک به آسیب‌دیدگان سیل در قالب خرید بلیت، اهدای کمک‌های مالی نقدی در زمان برگزاری برنامه و قبل از آن و خرید اقلام هدیه‌شده برای فروش فراتر از انتظار همه از جمله برگزارکنندگان آن بود.

طبق گزارش برگزارکنندگان، درآمد این برنامه شامل بلیت‌فروشی، کمک‌های نقدی حامیان و مردم و همچنین فروش اقلام هدیه‌شده، مبلغ ۲۲٬۵۰۵ دلار کانادا و ۵۰ لیرهٔ استرلینگ (پوند بریتانیا) شد که توسط نمایندگی خیریهٔ پردیس در ونکوور به دفتر مرکزی این خیریه در تورنتو فرستاده شد تا برای کمک به آسیب‌دیدگان سیل در ایران ارسال شود.

رسید واریز وچه به مبلغ ۱۰۷۰ دلار مورخ ۱ مهٔ ۲۰۱۹
رسید واریز وجه به مبلغ ۱٬۰۷۰ دلار مورخ ۱ مهٔ ۲۰۱۹
رسید واریز وچه به مبلغ ۲۷۰۰ دلار مورخ ۱ مهٔ ۲۰۱۹
رسید واریز وجه به مبلغ ۲٬۷۰۰ دلار مورخ ۱ مهٔ ۲۰۱۹
رسید واریز وچه به مبلغ ۸۰۰۰ دلار مورخ ۹ مهٔ ۲۰۱۹
رسید واریز وجه به مبلغ ۸٬۰۰۰ دلار مورخ ۹ مهٔ ۲۰۱۹
رسید واریز وچه به مبلغ ۱۰۸۹۵ دلار مورخ ۱۴ مهٔ ۲۰۱۹
رسید واریز وجه به مبلغ ۱۰٬۸۹۵ دلار مورخ ۱۴ مهٔ ۲۰۱۹

امید است چنین کارهایی تداوم یابد و به مشارکت و همبستگی هر چه بیشتر جامعهٔ ایرانی ونکوور بیانجامد.


در حاشیه

مینا سبزواری – مسئول خیریهٔ پردیس در ونکوور

برگزاری موفق برنامهٔ هنری برای کمک به آسیب‌دیدگان سیل‌های اخیر در ایران

حاشیه‌های هر برنامه، اگر نگوییم بیشتر از اصل، به اندازه‌ٔ خود آن، در خور توجه است.

حاشیه‌ها، گزارش رسمیِ رویدادها نیستند و همان‌طور که خودشان بی‌برنامه‌ و نه از پیش تعیین‌شده اتفاق می‌افتند، غیررسمی و گاه طنزآلودند.

حاشیه‌ها از ناخودآگاه جمعی ما بر می‌خیزند و برای نازک‌اندیشان و نکته‌بینان، سرشار از نشانه‌ها و ابزار خوبی برای بررسی و شناخت انگیزه‌ها، باورها و فرهنگ جامعه‌ای است که این برنامه می‌تواند مشتی از خروارش باشد.

حاشیه‌های برنامهٔ جمع آوری کمک‌های مالی برای حمایت از آسیب‌دیدگان سیل در ایران:

۱- نیرو گرفتن از روابط سالم، همکارانه و همدلانه

ایرانیان ونکوور، روش‌های پراکندگی و فردگرایی یا تک‌گروهی‌ای را که پیش از این بیشتر معمول بود، پیشه نکردند؛ در کنار هم و با همدلی و شفقت‌ورزی کار کردند. گروهی از مشاوران املاک ونکوور، به‌جای کنش‌های فردی، گرد هم آمدند و نیکوکاری مشترکی را آزمودند و پایه‌های پیوند میان همکاران را بنا گذاشتند، آغازی خوش برای همکاری و کنش‌های مشترک که امیدواریم در سایر مشاغل هم شاهدش باشیم.

برگزاری موفق برنامهٔ هنری برای کمک به آسیب‌دیدگان سیل‌های اخیر در ایران

به‌فاصلهٔ دو روز، دو گروه هنری بزرگ شهر برای یاوری سیل‌زدگان برنامه داشتند، برگزارکنندگان و هنرمندان به دیدن برنامهٔ یکدیگر رفتند و به همدیگر دلگرمی دادند. این کار زیبای آنان نشان از روابط سالم و رشدیافته میان گروه‌های جامعهٔ ایرانیان ونکوور دارد که امیدوارکننده است.

۲- آئین و رسم نو

پیشنهاد خیریهٔ پردیس، رسم خوشایند «نیکوکاری به‌جای خرید کالا برای کادو» و پیشکش‌ کردن کارت آن که هنرمندان داوطلبانه روی آن‌ها نقاشی کرده‌اند و در خیریه آمادهٔ خرید است، برای جشن و روز تولد، یادبود درگذشتگان، روزهای مادر، پدر، معلم، عشق و مواردی از این دست، تأیید و تقویت شد.

برگزاری موفق برنامهٔ هنری برای کمک به آسیب‌دیدگان سیل‌های اخیر در ایران

۳- شفقت‌ورزی‌های گوناگون

کمک‌های ایرانیان ونکوور به اشکال گوناگون صورت گرفت:

هنرمندان با اجرای موسیقی، ترانه‌خوانی و رقص، بازیگری یا پیشکش آثارشان؛

برگزاری موفق برنامهٔ هنری برای کمک به آسیب‌دیدگان سیل‌های اخیر در ایران

برگزاری موفق برنامهٔ هنری برای کمک به آسیب‌دیدگان سیل‌های اخیر در ایران

برگزاری موفق برنامهٔ هنری برای کمک به آسیب‌دیدگان سیل‌های اخیر در ایرانبرگزاری موفق برنامهٔ هنری برای کمک به آسیب‌دیدگان سیل‌های اخیر در ایران

برخی از مردم با کمک مستقیم مالی، برخی با خرید بلیت و کالا از آنجا، برخی با خدمات رایگان، برخی با پذیرش داوطلبانهٔ هزینهٔ خوراکی‌ها و صندلی‌ها و سیستم صدای مکان برگزاری و شیوه‌های دیگر و برخی با کار داوطلبانه در طول برنامه؛

برگزاری موفق برنامهٔ هنری برای کمک به آسیب‌دیدگان سیل‌های اخیر در ایران

برگزاری موفق برنامهٔ هنری برای کمک به آسیب‌دیدگان سیل‌های اخیر در ایران

برگزاری موفق برنامهٔ هنری برای کمک به آسیب‌دیدگان سیل‌های اخیر در ایران

برگزاری موفق برنامهٔ هنری برای کمک به آسیب‌دیدگان سیل‌های اخیر در ایران

صاحبان کار و مشاغل موفق با حمایت مالی؛

و برگزارکنندگان، با صرف وقت و انرژی فراوان برای ساماندهی، انجام برنامه را ممکن ساختند.

موارد ویژه‌ای هم پیش آمد که گفتن آن‌ها خالی از لطف نیست:

از زمان اعلام گردهمایی برای کمک تا برگزاری و حتی پس از آن، مهربانانی با شیوه‌های نوآورانه، یار و یاور آسیب‌دیدگان شدند و می‌شوند. دوستی نیک‌اندیش، در برنامهٔ سورپرایز پارتی زادروز همسرش، حمایت از آسیب‌دیدگان را هم در نظر گرفته و با همدلی مهمانانشان، هزار و هفتاد دلار هدیه دادند.

مورد دیگر دربارهٔ برندهٔ فرش در قرعه‌کشی بخت‌آزمایی برنامه بود که ایشان نیز فرشی را که برنده شده بودند، به برنامهٔ جمع‌آوری کمک‌ها که هنوز هم ادامه دارد، هدیه کردند.

برگزاری موفق برنامهٔ هنری برای کمک به آسیب‌دیدگان سیل‌های اخیر در ایران

و مورد دیگر، باران است، بارانِ مهر. به‌گمانم در این دو سه هفته، بیش از پیش در خانهٔ باران، حرف کمک به دیگران بوده، پدرش را دیده که با همراهانش، درارتباط با موضوع سیل زده‌ها گفت‌وگو و برنامه‌ریزی می‌کند یا سرگرم تمرین برای اجرای برنامه است و مادرش هم که همواره با او همدلی دارد.

برگزاری موفق برنامهٔ هنری برای کمک به آسیب‌دیدگان سیل‌های اخیر در ایران

فضای سالم و مهرورزی به دیگران، به زیبایی‌ها و سرشت نیک درون این کودک میدان داده که شکوفا شوند و او به پدر که در حال باز کردن‌ آیفون جدید است بگوید: صبر کن بابا، باز نکن، بیا این را به آن‌ها که خانه ندارند بدهیم.

او هم پدری کرده و تلفن همراه را از طرف باران به خیریه داد. با فروش آن در اینترنت، هفتصد دلار فراهم آوردیم و به باران دادیم تا در جام مهر خیریه بریزد.

بارش بهارانهٔ مهر، از دست و دل مهربان باران و شکوفایی چهرهٔ شاد این دختر کوچک با دلی بزرگ و بخشنده را همیشه به یاد خواهیم داشت.

۴- برنامه‌ریزی، در زمانی بسیار کوتاه

برای برنامه‌هایی از این دست، با ارزش زیاد فرهنگی و هنری و شمار بسیار مهمان‌ها، معمولاً از ماه‌ها پیش برنامه‌ریزی می‌شود و هماهنگی‌ها صورت می‌گیرد و تدارکات آغاز می‌شود. این برنامه اما، در فرصتی کمتر از یک ماه ساماندهی شد. کاری به‌موقع و مفید، اما سخت بود.

سالن‌ها همه از قبل رزرو شده بودند، سالنی زیبا و نو پیدا شد اما بی‌هیچ استیج و سیستم صدا و حتی صندلی‌ای!

برگزارکنندگان توجه کامل داشتند که با کمترین هزینه و تا جای ممکن همه‌چیز را به‌رایگان تهیه کنند تا هر آنچه فراهم خواهد آمد به سیل‌زدگان برسد.

برگزاری موفق برنامهٔ هنری برای کمک به آسیب‌دیدگان سیل‌های اخیر در ایران

گفت‌وگو با تک‌تک اسپانسرها، تدارکات پیش از برنامه، گرفتن آثار هنری از هدیه‌دهندگان و کارهای دیگر وقت و انرژی زیادی را می‌ستاند.

تصمیم‌گیری دربارهٔ محتوا و جزئیات برنامه و حتی توافق بر سر برگزیدن روز و زمان دیدار برای جلسات هماهنگی با توجه به اینکه برگزارکنندگان کار می‌کنند، کودک خردسال دارند، و مانند سایرین درگیر کارهای شخصی‌شان هم هستند، آسان نبود.

وقتی بخواهید روابط دموکراتیک باشد، هزینهٔ آن صرف وقت زیاد برای قانع کردن یکدیگر است که البته دوستان به‌ جان خریدارش بودند، اما گاهی هم وقت کم می‌آوردند و دو راه پیشنهادی راه به جایی نمی‌برد که آن‌ها هم هوشمندانه راه سوم را پیدا می‌کردند. تنظیم وقت، تصمیم‌گیری برای مسائل پیش‌بینی‌نشده و مواردی از این دست و در کل شتاب ساماندهی برنامه، به اندازه‌ای بود که گاه این عاشقان را هم از دویدن باز می‌داشت، تا نفسی تازه کنند.

برگزاری موفق برنامهٔ هنری برای کمک به آسیب‌دیدگان سیل‌های اخیر در ایران

این نوشتار را با نقل خاطره‌ای جالب، به پایان می برم. فقط چند ساعت به اجرای برنامه مانده بود که یکی از هنرمندان زنگ زدند و پیش از پرداختن به موضوعی دیگر ، این گفت‌وگو را با همسرم داشتند:

هنرمند: «به‌قدری کار جلومه که نمی‌دونم کدوم رو انجام بدم. یه لحظه با خودم گفتم دیگه زمانی که اجرای برنامهٔ هنری هم دارم، برنامه‌گذار نخواهم بود، ولی می‌دونم فردا صبح، این [قول] یادم می‌ره و روز از نو، روزی از نو.»

همسرم: «آره، مثل درد زایمان می‌مونه که فراموش می‌شه.»

هنرمند: «بله، دقیقاً درسته.»

پی‌نوشت: و من مانده‌ام که چطور این دو نفر از فراموشیِ بعد از زایمان و به‌ویژه درد آن حرف می‌زنند در حالی‌که هر دو، مرد هستند.

ارسال دیدگاه