سلسله داستان‌های مهاجرت به کانادا – دریافت مجوز اقامت دائم پس از گرفتن ویزای کار – قسمت اول

امیرحسین توفیق – ونکوور

در طول سه هفتهٔ گذشته، چهار مورد با شرایط متفاوت اما نتیجهٔ مشابه پیش آمده است که نگارنده را بر آن داشت تا نوشتهٔ زیر را به مورد تحریر درآورد.

همچون گذشته، به‌منظور حفظ حریم خصوصی افراد، اسامی مستعار است و شرایط با کمی تغییر بیان می‌شود.

فرزاد و مهین، بر اساس توصیه‌ای که به آن‌ها شده بود، تصمیم گرفتند تا کسب‌وکاری را در کانادا تأسیس کنند تا به استناد آن بتوانند مجوز اقامت در کانادا را بگیرند. به آنان گفته شده بود که برای این کار باید ابتدا مجوز کار مربوطه را بگیرند و پس از آمدن به کانادا کسب‌وکارشان را تأسیس کنند و در نهایت به استناد آن می‌توانند مجوز اقامت در کانادا را دریافت کنند. آن‌ها پروندهٔ مهاجرتی لازم را تشکیل دادند و پس از گرفتن ویزای کار، وارد استان بریتیش کلمبیا شدند و بر اساس آنچه در بیزینس‌ پلن خودشان ارائه داده بودند، سرمایه‌گذاری لازم را انجام دادند و مشغول به کار شدند. آن‌ها در طول یک‌سال گذشته، با مشکلات زیادی مواجه شدند، نه فرزاد و نه مهین، با قوانین مهاجرتی، کسب‌و‌کار و مالیاتی کانادا آشنا نبودند و به‌همین دلیل، خسارت زیادی متحمل شدند تا آنکه، با قوانین، بالاخره تا حدی آشنا شدند. نیروی کار لازم را هم استخدام کردند و پس از یک‌سال، کسب‌وکارشان با کار شبانه‌روزی، روی پا ماند که از این بابت خوشحال بودند و اکنون، یک‌سال پس از ورودشان به کانادا و تأسیس کسب‌وکارشان، می‌توانند برای اقامت دائم خود اقدام کنند.

* * * * *

محسن، شاید کمی دیر و در سن ۴۰ سالگی تصمیم به ادامهٔ تحصیل گرفته باشد، اما عزمش را جزم کرده که بتواند در یک کشور توسعه‌یافته، تحصیلاتش را ادامه دهد و تلاش کند تا بتواند جذب جامعه و محیط کار شود. چندین سال از آخرین مدرک تحصیلی محسن که فوق دیپلم بود گذشته است، اما با مدارکی که فراهم کرد و نامه‌ای که تهیه کرده بود، توانست آفیسر را متقاعد کند که به‌راستی قصد ادامه تحصیل دارد و ویزای تحصیلی و مجوز تحصیل را دریافت کرد. محسن، در یک کالج معروف در شهر تورنتو، تحصیلاتش را ادامه داد و پس از گرفتن مدرک Diploma درخواست مجوز کار پس از تحصیل را به وزارت مهاجرت کانادا ارسال کرد و موفق شد مجوز لازم را بگیرد. پس از دریافت آن، به فاصلهٔ کوتاهی، شغل مرتبط با سوابق تحصیلی خود در کانادا را پیدا کرد و یک‌سال پس از آنکه در آن شغل مشغول به کار بود، تصمیم گرفت تا برای اقامت دائم خود، اقدام نماید.

* * * * *

فرخ، دارای دیپلم هنرستان و ۴۵ ساله، با کارفرمایی در کانادا آشنا شد و چون جوشکاری بسیار ماهر و پرسابقه بود، پس از چندین بار ارتباط با کارفرما و ارسال رزومه و تماس تلفنی و مصاحبه بر اساس آگهی شغلی منتشرشده، توانست کارفرما را متقاعد کند که برای او درخواست پیشنهاد شغلی بدهد. چندی پس از ارسال مدارک مورد نیاز و تکمیل فرم‌های مربوطه، به‌همراه همسر و فرزند ۱۰ ساله‌اش، به سفارت کانادا در آنکارا، ویزای کار کانادا برای فرخ و همسرش صادر شد و فرزندش هم ویزای تحصیلی دریافت کرد. آن‌ها پس از ورود به کانادا، اولین کاری که انجام دادند، فرزندشان را در مدرسه ثبت نام نمودند و چون فرخ، ویزای کار داشت، فرزند فرخ در مدرسه دولتی بدون پرداخت شهریه، ثبت نام شد و همسر فرخ هم ویزای کاری داشت و این امکان برایش فراهم بود تا در هر محلی، مشغول به‌کار شود. فرخ هم به محل کار خود و کارفرمایی که پیشنهاد شغلی را ارائه کرده بود رفت و پس از معرفی به دیگر پرسنل، مشغول به کار شد. خانوادهٔ فرخ بسیار خوشحال بودند، فرزندش از محیط مدرسه و دوستانش نهایت رضایت را داشت، همسر فرخ، خیلی خوشحال بود که در محیطی کار می‌کند که به او احترام گذاشته می‌شود و فرخ نیز، هم از محیط کارش و برخورد مدیران و هم از ارتباط با همکارانش و همچنین از حقوقش، کمال رضایت را داشت. دوازده ماه پس از انجام کار، فرخ تصمیم گرفت برای اقامت دائم خود اقدام کند.

* * * * *

هومن و همسرش به همراه دختر کوچک ۳ ساله‌شان، بر اساس توصیه و مشاوره‌ای که گرفتند و نظر به آنکه ارائهٔ مدرک زبان ایلتس هم برایشان امکان‌پذیر‌ نبود، تصمیم گرفتند که کسب‌وکاری را در کانادا بخرند و بر اساس آن، اقامت دائم خود را بگیرند. مقدمات لازم را فراهم کردند و با ویزای کار وارد کانادا شدند. کسب‌وکاری را که مد نظرشان بود خریداری کردند، از صاحب قبلی طبق قانون درخواست کردند که به‌مدت شش‌ماه همراهشان باشد و در طول آن شش‌ ماه با فوت‌و‌فن کار آشنا شدند. پس از شش‌ماه که صاحب قبلی از آن‌ها جدا شد، توانستند بدون هیچ مشکلی کار را دنبال کنند. شرایط از هر نظر مناسب بود و روزبه‌روز خوشحال‌تر از قبل بودند و احساس می‌کردند که پولی که صرف خرید این کسب‌وکار کرده‌اند، از بین نرفته و قابل بازگشت است و درست یک‌سال از زمان خرید این کسب‌وکار می‌گذشت که تصمیم گرفتند برای اقامت دائم خود اقدام کنند.

خلاصهٔ کوتاهی بود از آنچه این چهار خانواده از سر گذرانده‌اند و حال آن‌ها قصد دارند برای دریافت مجوز اقامت دائم خود اقدام کنند.

قسمت بعدی این مطلب را در اینجا بخوانید

ارسال دیدگاه