ونکوور از داخل ترن هوایی (۱۱) – من را به قایقم روی رودخانه برگردان

ونکوور از داخل ترن هوایی (۱۱) – من را به قایقم روی رودخانه برگردان

مجید سجادی تهرانی – ونکوور ۱ ساعت از هشت شب گذشته بود. یکی از روزهای اکتبر سراسر بارانی سال پیش بود. روزهایی که انگار حالا که به آن‌ها نیاز داریم و چشم انتظارشان هستیم تا شاید بیایند و آتش جنگل‌ها را خاموش کنند، با ما قهر کرده‌اند و هر روز خورشیدِ سرخ چون چشم خشمگین آسمان از فراز این دود ضخیم با خیره‌سری به ما چشم دوخته است. بگذریم. آن روز باران تازه بند آماده بود…

بیشتر بخوانید

ونکوور از داخل ترن هوایی (۸) – مصائب مادرم

ونکوور از داخل ترن هوایی (۸) – مصائب مادرم

مجید سجادی تهرانی – ونکوور ۱- نی‌نوا ساعت حدود چهارونیم بعدازظهر بود. در راه برگشت از سر کار و برداشتن دخترک از مهدکودک، به برنامهٔ On The Coast رادیو CBC گوش می‌دادم. دو روز بود آمریکای ترامپ از برجام خارج شده بود و کفتارهایی در گوشه‌ و کنار جهان بوی جنگی دیگر در خاورمیانه به مشام‌شان خورده و جشن گرفته بودند، اما در رادیوی ونکوور خبری از این‌ها نبود. در عوض در کلونا باز اخطار سیل داده…

بیشتر بخوانید

کوچه‌پس‌کوچه‌های ذهن من – گرافیتی، هنر یا تخریب‌گرایی؟

کوچه‌پس‌کوچه‌های ذهن من – گرافیتی، هنر یا تخریب‌گرایی؟

مژده مواجی – آلمان قدمتی به اندازهٔ عمر بشریت دارد. انعکاسی از وقایع زندگی‌اند که غالباً به‌صورت غیرقانونی کشیده می‌شوند، خود را در معرض دید همگان می‌گذارند و همیشه جنجال‌برانگیز بوده‌اند.

بیشتر بخوانید
1 12 13 14