ناصر محمدخانی، قصاص، شهرت، آزادی، … و سینما

ناصر محمدخانی، قصاص، شهرت، آزادی، … و سینما

اگر با سینمای ایران میانهٔ خوبی دارید اکتبر ماه دلپذیری برایتان است. شروع آن با جشنواره بین‌المللی فیلم ونکوور بود که به‌شکل بی‌سابقه‌ای چندین فیلم از فیلمسازان ایرانی و دربارهٔ ایران را به مخاطبان ایرانی هدیه کرد (معرفی کوتاهی از این فیلم‌ها را اینجا بخوانید). در رأس آن فیلم‌ها فروشنده به کارگردانی اصغر فرهادی قرار داشت که از پرمخاطب‌ترین فیلم‌های کل جشنواره بود. در روزهای پایانی این ماه نیز فرصتی فراهم آمده است تا چند…

بیشتر بخوانید

ردپای سینمای ایران در جشنوارهٔ بین‌المللی فیلم ونکوور

ردپای سینمای ایران در جشنوارهٔ بین‌المللی فیلم ونکوور

محمدرضا فخرآبادی – ونکوور جشنوارهٔ بین‌المللی فیلم ونکوور (ویف) از ۲۹ سپتامبر کار خود را آغاز خواهد کرد و تا روز ۱۴ اکتبر فیلم‌های منتخبی از سینمای جهان را در ۷ نقطهٔ شهر به‌نمایش خواهد گذاشت. این جشنواره از آن جهت قابل توجه است که در پایان فصل جشنواره‌های بین‌المللی سینمایی برگزار می‌شود و معمولاً بهترین فیلم‌های جشنواره‌های درجه یک سینمایی نظیر برلین، کن، ونیز و… برای این جشنواره گزینش می‌شوند و به‌مدت دو هفته…

بیشتر بخوانید

پرویز: پرتره ای از هیولای درون ما

پرویز: پرتره ای از هیولای درون ما

محمدرضا فخرآبادی – ونکوور فیلم سینمایی «پرویز» چندی پیش (۱۲ ژوئن)  در برنامهٔ ماهانهٔ گروه نمایش فیلم «پلان» اکران شد. در این نوشته نگاهی به این فیلم دارم. بخش‌هایی از فیلم در این نوشته تعریف می‌شود. «پرویز» دومین قسمت از سه‌گانهٔ مجید برزگر بعد از «فصل باران‌های موسمی» و پیش از «یک شهروند کاملاً معمولی» است. فیلمِ خوبی که در یک قدمی اثری درخشان و احتمالاً یگانه در سینمای ایران می‌ایستد. فیلمساز و فیلمنامه‌نویسانش می‌توانستند…

بیشتر بخوانید

با باد رفته و در یاد مانده

با باد رفته و در یاد مانده

حمیدرضا یعقوبی – ونکوور «در تمام فیلم‌ها خواسته‌ام این است که تصویری مهربان‌تر و صمیمی‌تر از انسانیت و کشورم را به نمایش بگذارم. من مثل یک درخت هستم؛ درخت به‌خاطر اینکه از زمین رشد کرده و بیرون آمده، نسبت به آن احساس مسئولیت ندارد، بلکه باید میوه، برگ و شکوفه بیاورد. من هیچ وظیفه‌ای برای تصحیح شناخت اشتباه از کشور و فرهنگم ندارم. من چه‌کسی هستم که چنین وظیفه‌ای داشته باشم. ازسوی دیگر، تعداد کسانی…

بیشتر بخوانید

در سوگ او که تنها «ده دقیقه پیرتر» از من بود…

در سوگ او که تنها «ده دقیقه پیرتر» از من بود…

ای رهروی «جاده‌های کیارستمی»، سرانجام دانستی «خانهٔ دوست کجاست»؟ «کلید» آن را «زیر درختان زیتون» یافتی؟ «طعم گیلاس» را چشیدی؟ «شیرین» بود؟ ای باارزش‌تر از «طلای سرخ»، فاخرتر از «فرش ایرانی»،… چه ناگهانی «مسافر» شدی، و بی«بلیت» به «سفر» رفتی! … «باد تو را هم برد»؟ هم‌چون «بادکنک سفید»؟… «کلوزآپ» چهره‌ات، چون «کپی برابر اصل»، هماره در یاد و نظرم خواهد ماند، «مثل یک عاشق» «من هم می‌توانم»، همانند کلاس «اولی‌ها»، «مشق شب» بنویسم، و…

بیشتر بخوانید

شفافیت ورای سیاهی آن عینک آفتابی

شفافیت ورای سیاهی آن عینک آفتابی

محمدرضا فخرآبادی – ونکوور ۱- دانشجوها داشتند کلاس درس را ترک می‌کردند. در فاصلهٔ بین دو کلاس رفتم طرف کیف و از داخل جیب آن موبایل را درآوردم و به عادت همیشگی نگاهی به صفحه فیس‌بوک انداختم. خبر تکان‌دهنده بود و غیرقابل باور. یکی نوشته بود: «غم‌انگیزترین خبر سال: عباس کیارستمی در ۷۶ سالگی در پاریس درگذشت». صفحه را پایین‌تر بردم و دیدم بقیه هم خبر مشابهی نوشته‌اند‌. دانشجوهای کلاس دوم یکی یکی وارد شدند…

بیشتر بخوانید

نگرشی دیگرگون

نگرشی دیگرگون

حمیدرضا یعقوبی – ونکوور از ابتدای زندگی، معلم فقط در کلاس درس ظاهر نمی‌شود، انسان‌های بسیاری در حد توانشان ایفاگر نقشی در زندگی‌مان می‌شوند. شاید رفتگر هر روزهٔ کوچه‌مان باشد و نقشی سترگ بازی کند و در مقابل استاد دانشگاهی با معلومات وافر و نقشی اندک. حداقل برای من تا انتهای نوجوانی چهار نفر نقش عمده داشتند: مرحومه بی‌بی، یکی از دایی‌هایم، معلم هنر اول راهنمایی که بعدها هنرپیشهٔ سینما شد و در نهایت مرحوم…

بیشتر بخوانید

رولرکوسترسواری در سینمای اجتماعی ایران

رولرکوسترسواری در سینمای اجتماعی ایران

محمدرضا فخرآبادی – ونکوور توجه: بخش‌هایی از داستان فیلم در این یادداشت بازگو می‌شود. «عصبانی نیستم» فیلم غافلگیرکننده‌ای‌ست. یک همنشینی استثنائی از فرم و محتوا در سینمای ایران. فرصت دیدار فیلم تنها یک‌بار برایم مهیا شد و نوشتن دربارهٔ آن براساس یک‌بار تماشا شاید چندان درست نباشد، اما کمتر فیلمی از سینمای ایران را به یاد دارم که در آن تا این میزان فرم در خدمت داستان باشد. به همین دلیل حسرت‌برانگیز خواهد بود اگر…

بیشتر بخوانید

«فروشنده»: از کن (Cannes) تا ویف (VIFF)

«فروشنده»: از کن (Cannes) تا ویف (VIFF)

محمدرضا فخرآبادی سرآغاز: جشنوارهٔ کن فانوس دریایی سینمای هنری است. همهٔ گمشدگان در دریای پرتلاطم فیلم‌های تجاری دنیا، از هالیوود گرفته تا ایران، چشم به این جشنواره دارند تا مسیر راه سال بعد را لابه‌لای فیلم‌های این جشنواره ببینند و شاید سرِ آخر جایی در ساحل کن آرامش بیابند. از همین حالا علاقه‌مندان جدی سینمای هنری، فیلم‌های برگزیدهٔ این جشنواره را به فهرست فیلم‌هایی که باید در  طول سال آینده ببینند، اضافه کرده‌اند. ما نیز…

بیشتر بخوانید

روز روباه – نقدی بر فیلم بادیگارد

روز روباه – نقدی بر فیلم بادیگارد

محمدرضا فخرآبادی – ونکوور آخرین ساختهٔ ابراهیم حاتمی‌کیا مخاطب را با پا به‌سوی خود پيش می‎کشد و با دست پس می‌زند. فیلم، واجد ویژگی‌هایی است که هم ساخته‌شدن آن‌را در عرصهٔ سینمای ایران و در کلیت کارنامهٔ سینمایی حاتمی‌کیا  قابل بحث می‎کند و هم فاقد آن انسجام و طراوت لازم -به‌ویژه در ساختار فیلمنامه- است که تماشاگر جدی را کاملاً راضی نگه دارد. حاتمی‌کیا فیلمساز جسوری است که به‌جای ساختن یک فیلم کوچک آپارتمانی و…

بیشتر بخوانید
1 19 20 21 22