دلتنگی – شعری از علیرضا روشن

دلتنگی – شعری از علیرضا روشن

علیرضا روشن – ایران لب بر لبت چنانت به درخت بچسبانم به دلتنگی كه درخت شوی كه رفتن اگر بخواهی، نتوانی كه بمانى وگر سخن از رفتن كنى بر اسبت بنشانم پيشاروى خويش در شبِ مهتاب موی تو با یالِ اسب هر دو در باد موىِ تو از يالِ اسب تشخيص نتوان داد رویت از ماه به‌سمتِ خويش بگردانم چنان ببوسمت به دلتنگى كه ماه آه بتابد برای شنیدنِ این شعر با صدای شاعر، ویدیوی…

بیشتر بخوانید

گفت‌وگو با لادن نیکنام – آرامش من در سایهٔ خطرکردن‌هایم محقق می‌شود

گفت‌وگو با لادن نیکنام – آرامش من در سایهٔ خطرکردن‌هایم محقق می‌شود

بی‌تردید تاریخ ژورنالیسم ادبی معاصر در ایران؛ نمی‌تواند از کنار نام «لادن نیکنام» به‌سادگی عبور کند. گواه این ادعا نه فقط سال‌ها تلاش او در روزنامه‌های «شرق» و «اعتماد» و نشریاتی چون  «هفت» و «سینما و ادبیات» است، بلکه نیکنام خود شاعر و نویسنده است و در این جرگه دست به تجربه‌های موجد و آوانگاردی زده است. با لادن نیکنام، شاعر، نویسنده، منتقد و روزنامه‌نگار، دربارهٔ ژورنالیسم ادبی یا ادبیات ژورنالیستی به گفت‌وجو نشستیم. او…

بیشتر بخوانید

فرجام گلنگدن، اسب کهر و سوار کُمِسَری‌اش در کمی مانده به مقصد

فرجام گلنگدن، اسب کهر و سوار کُمِسَری‌اش در کمی مانده به مقصد

سام م. سرابی – ونکوور حالا که ۱ سال و ۱۳ ماه و ۳۸ روز و ۴۲ ساعت از تاب‌آوردن کابوس‌هات می‌گذرد، بیا و خیرِ سرت اعتراف ‌کن به زخمی که کهنه نمی‌شود لعنتی. آن‌هم وقتی تکیه‌گاهت بی‌خبرِ قبلی، به دشنهٔ استحاله‌شده، بنشیند روی گُرده‌‌های لرزانت… بیا و بگو که همه‌چیز از آن فرودگاه لعنتیِ ونکوور شروع شد، از حسی که بی‌خبر قبلی سوارت شده بود تا منِ راوی لحظه‌ای را تصور کنم در تناسخ…

بیشتر بخوانید

جوالدوز – «اون وقتا»

جوالدوز – «اون وقتا»

دوستان عزیز، جوالدوز هستم، دامت برکاته. دماوند رو فقط توی عکس‌ها و تلویزیون دیده بودم. هیچ‌وقت از نزدیک با عظمتش برخورد نکرده بودم، تا اینکه یکی از انجمن‌های دانشجویی برای تور دماوند و «دریاچه سدّ لار» آگهی کرد. انجمن از بچه‌های رشتهٔ عکاسی تشکیل می‌شد و یکی از شرایط حضور در این تور، داشتن دوربین عکاسی بود. رفتم ثبت‌نام کردم و هر جوری بود یه دوربین «Zenith 122» گیر آوردم و یه حلقه فیلم ۳۶تایی…

بیشتر بخوانید

دنیای من و آدم کوچولوها – هم‌اتاقیِ منحصربه‌فرد

دنیای من و آدم کوچولوها – هم‌اتاقیِ منحصربه‌فرد

رژیا پرهام – ادمونتون دخترک سه‌سالهٔ مهدکودکم مثل همهٔ بچه‌های هم‌سن‌وسالش، نازنین و منحصربه‌فرد است و من کلی از او انرژی خوب می‌گیرم. این خانوم کوچولو اصرار دارد که فقط با اسم خودش صدایش کنند و نه به‌همراه هیچ صفت خوبی. از نظر دخترک، اسم او مهم‌ترین صفت دنیاست، شاید هم خودش، ولی هر چه که هست، خوب است. دخترک امروز کلی در مورد اِدی صحبت کرد. که «اِدی، عاشقِ مامی، ددی و خواهرمه.» پرسیدم:…

بیشتر بخوانید

می‌خواهم افرایی ارغوانی باشم – شعری از مریم اسحاقی

می‌خواهم افرایی ارغوانی باشم – شعری از مریم اسحاقی

دکتر مریم اسحاقی – ایران این بار اگر به دنیا بیایم می‌خواهم افرایی ارغوانی باشم که یک بار تو را در باغی بهاری دیده بود می‌خواهم پنجره‌ای باشم که زندگی از آن به تو نگاه می‌کند منظومه‌ای که از سرانگشتانت می‌چکد می‌خواهم رازی باشم رازی در شب که هر شب زنی تنها به بستر می‌بُرد. می‌خواهم این بار به شکل آسمان به دنیا بیایم آسمانی آرام در روستای گیلده در فصل گلاب‌گیران اردیبهشت می‌گویند یک…

بیشتر بخوانید

کوچه‌پس‌کوچه‌های ذهن من – پابرهنه‌های مدرن

کوچه‌پس‌کوچه‌های ذهن من – پابرهنه‌های مدرن

مژده مواجی – آلمان هایو مردی بود که شغلش را به‌عنوان مربی مهدکودک، دوست داشت. تجربه‌اش با پسر کوچکش، به کارش در مهدکودک کمک می‌کرد. مرتب با والدین جلسه می‌گذاشت و راجع به مسائل تربیتی صحبت می‌کرد. با هیجان و علاقه شروع به صحبت می‌کرد، من اما با تمام علاقه‌ام به دنبال‌کردن آن مباحث، گاهی موضوعات و بحث‌ها به‌نظرم مبالغه‌آمیز می‌آمدند. آن‌قدر بحث ادامه پیدا می‌کرد که تا پاسی از شب طول می‌کشید. هایو روی…

بیشتر بخوانید

نشانی – داستان کوتاهی از مرجان ریاحی

نشانی – داستان کوتاهی از مرجان ریاحی

مرجان ریاحی – ایران از همان روزهای بچگی می‌دانستم یک جای کارمی‌لنگد، از همان وقتی که مادر و پدر اصرار  داشتند که پدر و مادرم هستند و خواهر به من می‌گفت، داداش! مطمئن بودم این کلمات سرجایشان نیستند. یک جای کارشان اشکال داشت. بند محکمی‌ بین خودم و پدر و مادر و خواهر حس نمی‌کردم، دیگر چه برسد به عمه و عمو و خاله. همان روزها، چند بار یواشکی همهٔ آلبوم‌ها را بررسی کردم و…

بیشتر بخوانید

تورانِ ایران رفت

تورانِ ایران رفت

دکتر محرم آقازاده – ونکوور به‌نظر من هنوز باید امور فرهنگی بر بُعد اقتصادی توسعه، ارجحیت داشته باشد. توران میرهادی سیده توران میرهادی تولد ۱۳۰۶، شمیران، تهران درگذشت ۱۸ آبان ۱۳۹۵ (در سن ۸۹ سالگی) علت مرگ عارضهٔ مغزی پیشه استاد ادبیات کودکان، نویسنده و متخصص آموزش‌وپرورش نقش‌های برجسته بنیان‌گذاری شورای کتاب کودک لقب مادر آموزش‌وپرورش مدرن ایران همسر همسر اول – سرگرد جعفر وکیلی (ازدواج ۱۳۳۱–۱۳۳۳ اعدام شد) همسر دوم – محسن خمارلو مدفن قطعهٔ…

بیشتر بخوانید

به یاد لئونارد کوئن «منادی غم»

به یاد لئونارد کوئن «منادی غم»

برگردان اختصاصی برای «رسانهٔ همیاری»: امید عطایی – ونکوور «این شاعر از کانادا اومده. خوب گیتار می‌زنه و آهنگاش حرف نداره، ولی موسیقی علمی بلد نیست. یه جورایی آدم عجیب و غریبی‌یه.» این معرفی نامعمول مدیری بود که امیدوار بود با این حرف‌ها مخ جان هاموند، یکی از تأثیرگذارترین تهیه‌کنندگان موسیقی را بزند. هاموند علاقه‌مند شد و این شاعر را به ناهار دعوت کرد. بعد از ناهار، لئونارد کوئن جوان چند تایی از آهنگ‌هایش را…

بیشتر بخوانید
1 120 121 122 123 124 135