جایزهٔ بهترین کارگردان جشنوارهٔ بین‌المللی زنان در فیلم ونکوور برای نرگس آبیار کارگردان فیلم «نفس»

جایزهٔ بهترین کارگردان جشنوارهٔ بین‌المللی زنان در فیلم ونکوور برای نرگس آبیار کارگردان فیلم «نفس»

نرگس آبیار که سومین ساختهٔ سینمایی داستانی او به نام «نفس» در شب افتتاحیهٔ دوازدهمین دورهٔ جشنوارهٔ بین‌المللی زنان در فیلم ونکوور به نمایش درآمد، در شب اختتامیه نیز از صنف کارگردانان کانادا جایزهٔ بهترین کارگردان جشنواره را به‌دست آورد. نرگس آبیار فارغ‌التحصیل رشتهٔ کارشناسی ادبیات فارسی است و از سال ۱۳۷۶ فعالیت داستان‌نویسی خود را آغاز کرد. او تاکنون بیش از سی جلد کتاب در قالب رمان و داستان به چاپ رسانده است. همچنین…

بیشتر بخوانید

گفت‌وگوی اختصاصی با آزیتا صاحب‌جمع مؤسس بالهٔ ملی پارس ونکوور

گفت‌وگوی اختصاصی با آزیتا صاحب‌جمع مؤسس بالهٔ ملی پارس ونکوور

خانم صاحب‌جمع، ممنون‌ایم که امروز وقتتان را به ما دادید. شما برای جامعهٔ هنری ونکوور و ایرانی‌ها در نقاط مختلف دنیا، چهرهٔ شناخته‌شده‌ای هستید اما شاید جوانان با پیشینهٔ شما در بالهٔ ملی پارس در ایران چندان آشنا نباشد. شاید بهتر باشد اولین سؤال را به این موضوع اختصاص دهیم، اینکه چطور شد در ایران وارد بالهٔ ملی پارس شدید و چه فعالیتی داشتید؟ من هم به نوبهٔ خودم ممنونم که شما این وقت را…

بیشتر بخوانید

کوچه‌پس‌کوچه‌های ذهن من – عاشق‌پیشگی

کوچه‌پس‌کوچه‌های ذهن من – عاشق‌پیشگی

مژده مواجی – آلمان بهار بار و بندیلش را می‌بست تا راهی شود. او نیز تن‌پوش خاکستری‌اش را جمع و جور کرد، آوازی سر داد و خودش را برای رفتن آماده کرد… محل تولد: از دوردست‌ها می‌آید سن: نامشخص شغل: آوازه‌خوان دوره‌گرد نوع آواز: نغمهٔ بهاری                    فصل کار: بهار نوع زندگی: عاشق‌پیشگی آدرس محل سکونت: شهر بهار، بولوار عاشقان شوریده                                    آدرس محل کار: بهارستان نوع پرورش فرزند: باروری و بعد گستاخانه و زیرکانه…

بیشتر بخوانید

آستانهٔ دو جهان – شعری از نیکی فتاحی

آستانهٔ دو جهان – شعری از نیکی فتاحی

نیکی فتاحی – ونکوور ایستاده اینجا در آستانهٔ این جهان نگاه می‌کنم؛ چه انسان‌هایی مرا به مرز جنون کشانده‌اند انسان‌هایی با معده‌های سرشارِ عظیم و سرهای زیبای کوچک انسان‌هایی با صورتک‌های دلمه‌بسته از نخوت و برتری انسان‌هایی با صورتک‌های پیروز اگر که انسان را واژه‌ای این‌چنین سزاوار باشد.   گوش می‌کنم؛ چه حرف‌هایی قلب مرا ترک ترک می‌کنند حرف‌هایی پرصدا چون پژواک پیچیده در اسکلت‌های خالی پوسیده حرف‌هایی که فاصله‌شان از حقیقت، برهوت کویری‌ست خشک…

بیشتر بخوانید

افتتاح جشنواره بین المللی زنان در فیلم ونکوور با یک فیلم سینمایی ایرانی

افتتاح جشنواره بین المللی زنان در فیلم ونکوور با یک فیلم سینمایی ایرانی

«نفس» آخرین ساختهٔ نرگس آبیار فیلم سینمایی افتتاحیهٔ دوازدهمین دورهٔ جشنواره بین‌المللی زنان در فیلم ونکوور است. این جشنواره که دوازدهمین دورهٔ خود را پیش رو دارد هرساله مقارن با روز جهانی زن برگزار می‌شود و در آن فیلم‌های سینمایی و مستند متعددی از کشورهای مختلف به نمایش در می‌آید (لینک). جشنواره امسال روز ۸ مارس با نمایش «نفس» در سالن ونسیتی تیاتر به‌صورت رسمی فعالیت خود را آغاز می‌کند و تا ۱۲ مارس ادامه…

بیشتر بخوانید

دنیای من و آدم کوچولوها – ایران در لغت‌نامهٔ بچه‌ها

دنیای من و آدم کوچولوها – ایران در لغت‌نامهٔ بچه‌ها

رژیا پرهام – ادمونتون قرارست با بچه‌ها بازی کنیم و هر کدام پیشنهادی داریم؛ من می‌گویم نوبتی یک کلمه بگوییم، بقیه در موردش یک جمله بگویند. پیشنهادم پذیرفته می‌شود. بازی را شروع می‌کنیم و نوبت به من می‌رسد. می‌گویم: Iran یکی از فسقلی‌ها سریع جواب می‌دهد: Razhia’s land (سرزمین رژیا) بقیهٔ بچه‌های کانادایی همان دو کلمه را تکرار می‌کنند. فقط یک نفر نظر متفاوتی دارد؛ دخترک سه‌سالهٔ ایرانیِ مهدکودکم که به من و دوستانش نگاه…

بیشتر بخوانید

هنرمند جوان ایرانی: نامزد اسکار کانادایی در رشتهٔ موسیقی

هنرمند جوان ایرانی: نامزد اسکار کانادایی در رشتهٔ موسیقی

تایماز صبا (فرزند فرهاد صبا فیلمبردار شناخته‌شدهٔ سینمای ایران) برای ساختن موسیقی انیمیشن بلند پنجرهٔ اسب‌ها (Window Horses) نامزد دریافت بهترین جایزهٔ سینمایی کانادا (تندیسی معادل اسکار) در رشتهٔ موسیقی فیلم شده است. این موفقیتی بزرگ برای هنرمند جوان ایرانی است که امیدواریم روز ۱۲ مارس با برنده‌شدن در این رشته کامل شود. اگر تا به امروز این انیمیشن را ندیده‌اید یا از وجود چنین فیلمی بی‌اطلاع بودید، این فرصت یک‌بار دیگر وجود دارد تا آن…

بیشتر بخوانید

جوالدوز – زمستون خدا سرده …

جوالدوز – زمستون خدا سرده …

دوستان سلام جوالدوز هستم، دامت برکاته سر میدون ولی‌عصر وایساده بودم و منتظر تاکسی تا خودمو برسونم به خوابگاه. مثل این فیلمای هندی یه دفعه چند تا رعد و برق زد و انگار شیلنگ گرفتن بالا سرمون، یه باره چنان بارونی گرفت که همه از عصبانیت خنده‌شون گرفته بود. یه کمی رفتم بالاتر و روبه‌روی سینما استقلال وایسادم تا ماشین گیرم بیاد، آخه نزدیک میدون عین استخر آب جمع شده بود. بقیه هم مثل من…

بیشتر بخوانید

کوچه‌پس‌کوچه‌های ذهن من – بزِ نگون‌بخت و انقلاب

کوچه‌پس‌کوچه‌های ذهن من – بزِ نگون‌بخت و انقلاب

مژده مواجی – آلمان گرسنه و ویلان و سرگردان توی کوچه‌ها می‌گشت تا شاید علف یا سبزه‌ای پیدا کند و بخورد. برای صاحبش فقط مهم بود که او با شکم سیر به خانه برگردد و پروار شود. بزِ هم‌محله‌ایِ ما عاشق باغچه‌های حیاط ما بود. چون نه تنها سرشار از سبزه بود، بلکه درِخانه نیز همیشه باز بود. چه جایی بهتر از این سبزه‌زار! خانهٔ ما خانه‌ای به سبک معماری قدیم بوشهر حیاطی وسیع داشت…

بیشتر بخوانید

دنیای من و آدم کوچولوها – یک روز متفاوت و مهم

دنیای من و آدم کوچولوها – یک روز متفاوت و مهم

رژیا پرهام – ادمونتون چندی پیش در کانادا روز خانواده بود. بیشتر مهدکودک‌ها و مدارس چنین مناسبت‌هایی را جشن می‌گیرند و در موردشان مفصل صحبت می‌کنند، داستان و شعر می‌خوانند، کاردستی و کارت تبریک درست می‌کنند و… ولی امسال بر خلاف گذشته، من سعی کردم خیلی سریع از کنار قضیه بگذرم. دلیل این تصمیم هم حضور چند نفر از بچه‌های مهدکودکم است که فرزندان طلاق‌اند و تلاش برای عدم تمرکز آن‌ها بر کمبودی که دارند….

بیشتر بخوانید
1 117 118 119 120 121 135