راضی رحیمی – ونکوور
موزهٔ هنری وست ونکوور از ۲۴ جولای تا ۵ اکتبر، نمایشگاهی از هنرمند برجستهٔ ایرانی-کاناداییِ ساکن وست ونکوور، پرویز تناولی بر پا کرده است. این نمایشگاه شامل جواهرات، مجسمهسازیهای کوچک و نقاشیهای این هنرمند مدرنیست ایرانی است. پرویز تناولی، مجسمهساز، نقاش، پژوهشگر و مجموعهدار ایرانی است که مجسمهای از وی به نام پرسپولیس در سال ۱۳۸۷ با رکورد بیسابقهٔ دو میلیون و ۸۰۰ هزار دلار آمریکا در حراج کریستی بهفروش رفت. مجموعه مجسمههای «حجمهای هیچ»، «دستها»، «قفل و قفس» و «شاعر» را میتوان در زمرهٔ معروفترین آثار تناولی قرار داد. مجسمهٔ «فرهاد کوهکن» که در سمت جنوب غربی محوطهٔ تئاتر شهر در تهران نصب شده، از مجموعه مجسمههای «شاعر» این مجسمهساز معاصر است.
فرق عمدهٔ مجسمههای این هنرمند با مجسمههای دیگر هنرمندان، در این است که مجسمه اساساً به معماری ظاهریاش متکی است، اما تناولی در مجسمههایش به فضا و شکل درونی مجسمه اهمیت بیشتری میدهد. این فضای درونیِ رازآلود بر شکل بیرونی مجسمه تأثیر میگذارد و نشان این رازآلودگی، قفل و بست و زبانههایی است که در اعضا و کالبد مجسمهها کار میگذارد و یا بهوجود میآورد. او برای خلق آثارش هیچ محدودیت و مقیاسی ندارد و آثاری با ابعاد متفاوت خلق کرده است.
تناولی در سال ۱۳۱۶ در شمیرانات تهران به دنیا آمد و بعد از اتمام تحصیلاتش در دانشکدهٔ هنرهای زیبا برای ادامه تحصیل به ایتالیا رفت. او پس از گذشت یک دهه از انقلاب اسلامی نتوانست در ایران به کارهای هنریاش ادامه دهد، بنابراین به کانادا مهاجرت و در وست ونکوور ساکن شد. او بنیانگذار مدال هنری در ایران است و ساخت جواهرات را از سال ۱۳۴۹ آغاز کرد. او اولین هنرمند ایرانی است که مدال را بهعنوان شیوهای از بیان بهکارگرفته و این شیوه را با انتقال مفاهیم ریشهای، فرهنگی، تاریخی و خلاقانه در این هنر، به نسل جوانِ ایرانی آموزش داده است.
آنچنان که تناولی اذعان میدارد، در اشعار صوفیان، شاعر و قفسی در سینهاش به زندگیاش در این جهان ادامه میدهد، قفسی که پرنده ای در آن محبوس است. گاهی شاعر خود پرندهای است محبوس در این قفس. با گذشت زمان، تناولی این ایدهها را توسعه میدهد: قفسهایش هم جنبهٔ استعارهٔ سیاسی و هم جایگاه امن و مقدسی مییابند، و پرندگانش نمادی از آزادی و همچنین همراهان نزدیک شاعران و عشاق مد نظرِ تناولی میشوند.
تناولی بهخاطر مجموعهٔ خود با عنوان «هیچ» (بهمعنای نیستی)، بهخوبی شناخته شده است. مثل دورنمایهٔ «قفس» و «پرنده»، «هیچ» بهعنوان کلمهای ورای ظاهرش حامل معنایی است؛ وسیع و بهلحاظ ظاهر نمادی است از پیکرهٔ انسان و «هیچ». او معتقد است: «قفسهای من خانههای امیدند. من چیزهای زیادی در این قفسها گذاشتهام. بر خلاف آنچه که برخی فکر میکنند، من آنچه را که در قفسهایم گذاشتهام، دربند نمیدانم، بلکه آنها محفوظ شدهاند.»
پرویز تناولی حاصل پژوهشهای خود را در مقالهها و کتابهای متعددی به چاپ رسانده است از جمله:
- قالیچههای تصویری، که سال ۶۸ توسط انتشارات سروش منتشر شده است. او در پیشگفتار این کتاب دربارهٔ آن نوشته: «وجه تشخص قالیچههای تصویری در مقایسه با سایر قالیهای ایرانی، موضوع آنهاست. این قالیچهها بهجای نقشونگارهای سنتی و معمول، به انسان و گاه حیوان در قیاسهای غیرمعمول میپردازند که این شیوه در سنت فرشبافی ایران بیسابقه است.»
- قفلهای ایران، این کتاب از مجموعه هنرهای ازیادرفتهٔ ایرانی و شامل ۷۰۰ قطعه عکس از قفلهای ایران از دورهٔ ساسانیان تا دورهٔ قاجار است.
آثار هنری تناولی اخیراً در نمایشگاههایی در موزهٔ هنر متروپولیتن، موزهٔ بریتانیا، انجمن آسیا و گالری هنر خاکستری در دانشگاه نیویورک بهنمایش گذاشته شده است. بهدلیل محدودیت فضای نمایشگاه هنری وست ونکوور، هیچیک از آثار مجسمهسازیهای بزرگ این هنرمند بهنمایش گذاشته نشده و این نمایشگاه بر نقاشیها، مجسمههای کوچکتر، مدالها و جواهرات متمرکز شده است.