اتاق مشاوره – مقابله‌به‌مثل در خشونت خانوادگی، راه‌کار یا از چاله به چاه

خانم غفاری گرامی،

با سپاس از مطالب بسیار ارزندهٔ شما، پاسخ من به بسیاری از پرسش‌های پرسش‌نامهٔ تشخیص روابط خشونت‌آمیز که در نشریهٔ همیاری ارائه کردید، مثبت بود. به‌عنوان مثال خانمم به اعضای خانوادهٔ من در غیابشان فحاشی می‌کند و سعی می‌کند رفت‌وآمد من را با آن‌ها محدود کند. چطور می‌توانم جلوی این کارهای او را بگیرم؟ برخی از دوستانم به من می‌گویند باید رفتارش را تلافی کنم ولی شخصیت من اجازه نمی‌دهد به خانوادهٔ او فحاشی کنم. از طرف دیگر دوستانم مرا مورد سرزنش قرار می‌دهند و می‌گویند این رفتارها را مردهای سنتی ایرانی با زنانشان می‌کنند و چرا من اجازه می‌دهم همسرم با من این رفتار را بکند. به‌نظر شما چه باید بکنم؟ واکنش درست و اصولی به چنین رفتارهایی چیست؟

با سپاس دوباره، ن.هـ. از ونکوور

منیژه غفاری – ونکوور

آقای ن.هـ. با تشکر از سؤال بسیار ارزشمندتان، از آنجایی‌که اشاره کردید پاسختان به بسیاری از پرسش‌های پرسش‌نامهٔ تشخیص روابط خشونت‌آمیز مثبت بوده است، اول از همه از شرایط بسیار دشوار شما متأسفم. به‌نظر می‌آید که شما در رابطه‌ای بیمارگونه و به احتمال زیاد خشونت‌آمیز زندگی می‌کنید. قبل از شروع بحث امروزمان مایلم دو سه نکته را در رفتار شما، که بسیار ارزشمند است، برای خوانندگان برجسته کنم. اولأ تلاش کردید که به رفتار خشونت‌آمیز همسرتان عکس‌العمل نشان ندهید؛ دوم به‌جای اینکه خودتان را تسلیم شرایط کنید، به‌دنبال راه حلی منطقی‌تر، انسانی‌تر ومهربانانه‌تر می‌گردید. و سوم اینکه به‌جای تأثیرگرفتن از پند دوستانِ ناآگاه، به منابع تخصصی و حرفه‌ای مراجعه کرده‌اید. به شما برای انتخاب خوبتان تبریک می‌گویم.

یکی از تکیه‌کلام‌های من همیشه این بوده که «خشونت، خشونت است». حال از مرد به زن باشد یا زن به مرد. هر چند که در پرسش و پاسخ‌های گذشته اشاره کردم، بیش از سه‌چهارم (۳/۴) از خشونت‌های خانوادگی از سوی مرد به زن است. اما بحث این‌بار را به درک و خنثی‌کردن فرهنگ خشونت اختصاص می‌دهیم.

با درنظرگرفتنِ مطالب بالا، به شما پیشنهاد می‌کنم به چند مورد توجه کنید و جواب آن‌ها را به خودتان بدهید.

اشاره کردید که، «همسرم به اعضای خانوادهْ من در غیابشان فحاشی می‌کند». در این رابطه پیشنهاد می‌کنم از خودتان سؤال کنید:

  • ریشهٔ پرخاشگری همسر شما از کجا می‌آید؟  
  • آیا ناراحتی، عصبانیت یا پرخاشگری همسرتان با خانوادهٔ شما، ریشه در مشکلات حل‌نشده در گذشته دارد؟
  • اگر جوابتان «آری» است، نقش خانوادهٔ شما در این تحریکات عاطفی و روحی چه بوده است؟
  • برخورد و موضع‌گیری شما در درگیری‌های فی‌مابین چگونه بوده است؟
  • آیا با همسرتان پیرامون این مسئلهٔ مشخص با نیت فهمیدن احساساتش جدا از هرگونه قضاوت، به گفت‌‌وشنود نشسته‌اید؟

اشاره کردید که «و سعی می‌کند رفت‌وآمدهای من را با آن‌ها محدود کند». این قسمت را، از جنبه‌های مختلفی می‌توان شکافت. به‌عنوان مثال:

  • ریشهٔ رفتار کنترلی او از کجا نشئت می‌گیرد؟
  • آیا در دینامیک رابطهٔ شما، همسرتان نقش سرکوب‌کننده را دارد؛ یا نقش‌سرکوب‌شونده؟  از سویی، جواب به این سؤال کار ساده‌ای نیست؛ و از سویی دیگر، تجربیات فردی شما، گویای مستمربودن قدرت اوست.
  • آیا همسر شما حس ناامنی و تهدید عاطفی یا روحی از جانب خانواده‌تان می‌کند؟ اگر جوابتان «بله» است، نقش شما در این حس ناامنی و تهدید عاطفی و روحی او چیست؟

همان‌گونه که خودتان تشخیص دادید، به پند و اندرزهای دوستان ناآگاه نباید گوش داد. جواب به پیشنهاد اطرافیان یعنی، «باید رفتارش را تلافی کنی»، این است که دو سر شکسته مشکل را حل نمی‌کند.  متأسفانه بیشتر انسان‌ها ماشین عکس‌العمل‌اند، که عملاً همیشه مشکلات را دامن می‌زند.  سپاسگزارم که شما جزو این دسته نیستید و به خود فرصت فکرکردن و تعمق می‌دهید.  

اگر همسر شما زمینهٔ عصبانیت را همیشه و در مقابل هر کسی دارد، احتمال آن می‌رود که ریشه در مشکلی حل‌نشده در گذشته داشته باشد.

خشونت و عصبانیت در ذات خود افسردگی دارد؛ از خودبیزاری دارد؛ نداشتن اعتمادبه‌خود یا پایین‌بودن اعتمادبه‌نفس دارد؛ تنفر از خود دارد؛ سرزنش دیگری یا دیگران بر سرِ نداشته‌های خود، دارد؛ در ذاتش حرص و آز دارد؛ و غیره… از سوی دیگر ممکن است عکس‌العملی باشد به حس تلخ سرخوردگی و بی‌اهمیت‌بودن و قضاوت‌شدن ناحق یا انعکاس به حرف‌ِ نزده، صدای نشنیده؛ یا حق پایمال‌شده و غیره.  در این شرایط، شدیداً یک دورهٔ فشردهٔ مشاوره را برای همسرتان توصیه می‌کنم و امیدوارم شما نیز نقش فعال داشته باشید.  

در اینجا اشارهٔ کوتاهی می‌کنم به این که کنترل روابط یک فرد با عزیزانش، یکی از ابزار کنترل آن فرد است و هدفِ استفاده از این سلاح، منزوی‌کردن و دورکردنِ فرد از سیستم حمایتی اوست. امیدوارم درسؤالات آینده بیشتر به این جنبهٔ از سؤال بپردازیم.

اگر روابطتان با همسرتان در ارجحیت قرار دارد، به شما پیشنها می‌کنم رابطه‌تان را با خانواده‌تان جوری تنظیم کنید که عامل تحریک در روابطتان با او نشود و سعی کنید که هر چه زودتر به روان‌درمانگر مراجعه کنید، زیرا که این شرایط در درازمدت قابل ادامه نیست. امیدوارم در جواب به سؤالتان موضوع کافی برای فکرکردن داشته باشید.  با آرزی موفقیت شما و همسرتان.

با محبت، منیژه غفاری

ارسال دیدگاه