سروِ قامت ستودنی ادب و فرهنگ ایران

سروِ قامت ستودنی ادب و فرهنگ ایران

حمیدرضا یعقوبی «… در این سفرها یکی پیش می‌افتاد و به دورترین نقطه راهنمایی‌ام می‌کرد. یکی مرا تعزیه‌خوان می‌دانست، دیگری گنج‌گیر می‌خواند، چهارمی می‌گفت که برای خرید زیرخاکی آمده است، پنجمی مرا مأمور ادارهٔ اوقاف می‌دید و از کمیِ زائر و نذر و نیاز می‌نالید… خلاصه که «هر کسی از ظن خود شد یار من». دو سه بار کار به گفت‌وگو و مجادله و مخامصه کشید، به ژاندارمری پناه بردم… در سفر قلعه‌ رودخان از…

بیشتر بخوانید